تعداد بازدید : 23301
تعداد نوشته ها : 38
تعداد نظرات : 0
چرا باید انتخابات برگزار شود؟چرا انتخاب شوندگان برای دوره معینی انتخاب
می شوند؟چرا مناصب حکومتی حتی پس از انتخاب مردم دایمی نیست؟
تکامل
حکومت داری در دهه های اخیر در بستر حرکت عمومی جوامع به سمت پیشرفت قرار
داشته است.آن چه امروز از دیدگاه جامعه به عنوان حاکمیت منفور شناخته می
شود روزی مطلوب بوده است،چرا که نیازها را مرتفع می نمود و با منطق زمان
نیز سازگار بود.
با تغییر نیازها و گسترش علوم انسانی و تجربی و پیچیده
تر شدن جوامع،نوع مطلوب حکومت نیز تغییر یافت و شیوه ای به نام انتخاب
محدود و مبتنی بر برنامه محقق گردید که به طور حتم آخرین پله از نردیان
تکامل حاکمیت نخواهد بود.
جبر زمان این نکته را بر ذهن آدمی منقوش کرده
است که ما در این پله از سیر تکامل حکومت در جامعه انسانی ایستاده ایم و
باید بدانیم که چرا پیشینیان از بین روش های گوناگون این روش را اتخاذ
نموده اند و چرا متاخرین آن را تکامل بخشده و بر مبنای آن عمل می نمایند؟
بعد
از سعی و خطای بسیار،جامعه بشری در رابطه با انواع حکومت به این نتیجه
رسید که مجموعه حکومتی برای نیل به موفقیت باید دو شاخص را همواره داشته
باشد.1-برنامه ای مبتنی بر نیازهای مردم با خود داشته باشد، 2-برنامه
ارایه شده مورد قبول اکثریت جامعه بوده و به وسیله آن ها حمایت شود.
قدرت
و قدرت طلبی جرو خصایص انسانی است و اگر کنترل این جامعه بر عهده نیروهای
درونی و غیر قابل اندازه گیری توسط دیگران سپرده شود جامعه بشری از ناجیه
تمرکز قدرت و فساد ناشی از آن متحمل خسارات فراوانی خواهد شد.ارایه برنامه
که نمود شناخت از جوامع و نیازهای آن است و کسب رای برای آن،مکانسم کنترلی
مناسبی برای قدرت و حکومت است.
جامعه ای که حاکمان آن به وسیله اکثریت مورد حمایت نباشد به طریق اولی نیازهای جامعه نیز تامین نخواهد شد.
برخی
منتقدین این اشکال را به بحث فوق وارد می کنند که ممکن است عامه مردم درک
صحیحی از نیازهای واقعی خود نداشته باشند.در پاسخ به این اشکال باید گفت
اولا در یک نظام دموکراتیک برنامه ها طوری ارایه می شوند که برای عامه
مردم قابل درک باشد ثانیا احزاب در معرفی برنامه ها به عنوان واسطه ای قوی
حضور دارند و ثالثا حتی با فرض درستی این انتقاد هیچ حکومتی بدون وصل شدن
به عامه مردم توانایی اجرایی نخواهد داشت.به عبارت بهتر می توان گفت تغییر
سرنوشت مردم بدون خواست خود آن ها ممکن نیست.حتی پیامبران نیز با اجبار و
زور به تغییر جوامع اقدام نکرده اند.تنها ابزار پیامبران آگاهی بخشی بوده
است.
در پایخ به سوال دوم و این که چرا جامعه در دوره های معینی باید هزینه برگزاری انتخابات را متحمل شود ذکر دو نکته الزامی است.
1- یا متصدیان مطابق برنامه های ارایه شده درست عمل می نمایند.
2- متصدیان
مبتنی بر برنامه عمل ننمایند یا به دلیل عدم توانایی اجرایی و یا غیر
اجرایی بودن اهداف و اشتباه در برآورد نیازها موفق نشوند.
فرضا اول بسیار نادر است و اگر به وقوع بپیوندد مردم حامیان و نیروی محرکه چنین حکومتی خواهند بود.
اما
فرض دوم و سوم بسیار محتمل است.افراد بسیاری پس از رسیدن به قدرت توان و
ظرفیت انجام آن چه را که گفته بودند نداشتند و در حالتی دیگر برخی نیروهای
مداخله گر بر عدم موفقیت برنامه ها موثر بوده اند.در این بین برخی حکومت
ها نیز دچار مردم فریبی شدند.
علاوه بر آن به دلیل وابستگی بشر به زمان،مردم و نیازهای آنان دچار تغییر می شود و مرتب رویکردهای جدیدی در حکومت لازم است.
با این دلایل ثابت می شود که باید دوره انتخاب شوندگان محدود باشد تا انتخاب مجدد آن ها نیازمند تطبیق با مقتضیات جدید باشد.
سوال دیگر این است که چرا تصدی برخی افراد حتی با رعایت تمامی موارد مطلوب محدود می باشد؟
برای
مثال چرا در بسیاری از کشورها روسای جمهور فقط دو بار به طور پیاپی
انتخاب می شوند؟پاسخ این سوال چنین است که توانایی های انسان محدود است و
نمی توان از ذهن انسان انتظاری نامحدود داشت.بنابراین نمی توان انتظار
داشت که یک حاکم به طور مداوم و در بستری طولانی مدت ایده نو داشته
باشد،چرا که ایده نو داشتن از آن افراد نو است و یک انسان نمی تواند همیشه
نو باقی بماند.اگر به این گزاره فرایند پیری،خستگی، تکراری شدن و .. را
نیز افزوده شود می توان به سهولت دلایل محدود کردن برخی پست را دانست.
از
طرفی دیگر وقتی افراد در پست های بالای و یا نزدیک به بالای قدرت قرار می
گیرند حتی با کنترل بسیار بعد از مدتی در بدنه و تشکیلات حکومتی و ارگان
جامعه ریشه می دوانند.در این حالت احتمال فساد و تمرکز قدرت وجود دارد.