روایتهایى که از کتاب نوادر راوندى نقل شد, سند در خور پذیرشى ندارند و به مطلب ما, دلالت روشنى نیز ندارند و واجب بودن پوشش زن را در برابر مَحْرَمان خود, به روشنى, نه مى پذیرند و نه ردّ مى کنند; ولى حکمتهایى در آنها بیان شده که بسیار کارگشاند.
در روایت نخست: پیامبر, به على دستور مى دهد در گاه وارد شدن بر مادرش اجازه بگیرد. این, در حالى است که از ظاهر روایت بر مى آید, مادر على(ع) در منزل تنها بوده و پدر آن حضرت حضور نداشته است وگرنه مى پرسید: آیا براى وارد شدن بر پدر و مادرم اجازه بگیرم؟ وقتى امام از پیامبر, چرایى این حکم را مى پرسد, رسول خدا مى فرماید: آیا از این که مادر خود را برهنه ببینى خوشحال مى شوى؟ با این که معمول نبوده و نیست, زن, همین که در منزل تنها شد, تمامى بدن خود را برهنه کند. بنابراین مراد از برهنه دیدن مادر, برهنگى کامل, به گونه اى که شرمگاه وى ظاهر باشد, نیست, بلکه مراد, این است که در لباسى باشد که سر و سینه و دیگر زیباییهاى بدن وى نمایان باشد.
پس اجازه گرفتن پسر از مادر, براى این است که پسر قسمتهاى پنهان بدن مادر, مانند: سینه, شکم و ساقهاى او را نبیند, نه این که اجازه براى این باشد که مبادا شرمگاه او را ببیند. این نظر را تأیید مى کند روایتى که از ابن مسعود نقل شده است:
(انّ رجلاً سأله استأذن على اُمّى؟ فقال: نعم. ما على کل احیانها تحب ان تراها.)14 شخصى پرسید آیا براى وارد شدن بر مادرم اجازه بگیرم. فرمود: بله. مادر در تمامى حالتها, دوست ندارد او را ببینى.
روشن است, مادر تنها از دیدن شرمگاهش ناراحت نمى شود, بلکه حالتهاى دیگرى نیز دارد و قسمتهاى دیگرى از بدنش وجود دارد که دوست ندارد دیده شود.
از این روى, در روایت واژه (مادر) مطرح بود وگرنه دیدن شرمگاه پدر نیز حرام است واگر مسأله دیدن شرمگاه مطرح بود, باید در سؤال مى آمد که آیا باید از پدر و مادر در هنگام ورود اجازه بگیرم؟ از روایت دومروشن مى شود که برانگیخته شدن شهوت, تنها با دیدن زنان بیگانه نیست. چه بسا با دیدن زیباییها و زیورهاى خواهر, مادر, عمّه, خاله و… شهوت انگیخته شود. چون به طور معمول, اینان در یک منزل به سر مى برند, احتمال این که دیدن زیباییها و برانگیخته شدن شهوت, به جاهاى باریکى بکشد, بسیار است; از این روى پیامبر(ص) مى فرماید: اخاف… ان یواقعها.) از همین جا, فلسفه امر و نهى در حدیث سوم, روشن مى شود; زیرا گاهى شیطان و نفس وسوسه انگیز, کار را بر انسان, پوشیده مى دارد و مى پندارد بوسه بر بانوان مَحْرَم, از روى مهرورزى است, در حالى که صحنه گردانِ قضیّه شیطان است و او در غفلت.