همدردى

همدردى

على آقا رو به حاج آقا کرد و گفت : حاج آقا بنابر فرمایش شما قصد داشتم به زیارت امام رضابروم , ولى حالا نظرم عوض شد و دوست دارم پـولـى را کـه پس اندازکرده ام به شما بدهم و شما به هر طریقى که صلاح مى دانید به آقاتقى بدهید.

ان شاءاللّه یک سببى هم پیدا مى شود که به زیارت امام رضا(ع ) برویم .

حاج آقا که اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود گفت : خداوندان شاءاللّه از تو قبول کند.

تو با این کار, قلب حضرت را شاد کردى .

ان شاءاللّه آن حضرت شفاعت بکند و به زودى دلشاد بشوى .

- اگر زحمت نیست همین الان به خانه ما برویم و پول راتقدیم شما کنم .

- نه اصلا زحمت نیست , بلکه رحمت هم هست .


(0) نظر
برچسب ها :
X