مکتب حسین و فرهیختگان پرچمهاى حسینى در جاى جاى شهرها پیدا شد و خیمههاى ذکر حسین در گوشه و کنار شهر و روستا سر بیرون آورد. دبستان حسین، مکتب حسین بار دیگر به روى مشتاقان گشوده شد، تا بیایند و از این معلم بزرگ بشریت درس تازهاى بیاموزند. حرکت حسین یک مکتب تمام عیار، یک مدرسه کامل و یک فرهنگ متکامل است. ولى سهم هر کسى از این مکتب به اندازهى توانایى و قابلیت خود او خواهد بود; برخى سهمى اندک و شاید هیچ و برخى دیگر سهمى فراوان. در این میان، فرهیختگان و دانشوران مىبایست سهمى وافر داشته باشند. اینان که از علم و آگاهى و معرفت بیشترى برخوردارند باید در دبستان حسین، گوى سبقت از دیگران بربایند. به این مناسبت جا دارد در شبهاى عزاى حسینى به کنکاش و مشورت و کاوش و تحقیق در باب ریشههاى اندیشههاى اسلامى بپردازیم و تلاش کنیم دانش و معرفت خویش را نسبت به جهانبینى دین ى تعمیق و گسترش دهیم. دین دین در بحث ما، نه از نگاه جامعهشناختى، به عنوان یک نهاد اجتماعى که شامل مجموعهاى گسترده از اعتقادات و آئینها است بلکه در یک دایرهى محدود و براى اشاره به ادیان الهى به کار برده مىشود. بنابراین، وقتى ما سخن از دین مىگوییم مقصودمان امورى مانند بودیسم یا آئین کنفوسیوس نیست و اینگونه امور از دایرهى دین به اصطلاحى که ما از آن سخن مىگوییم، خارج است.(1) البته پیامآوران اینگونه عقاید، مانند بودا و کنفوسیوس، هیچیک ادعاى پیامبرى و دعوت مردم براى پرستش یک خالق و یک معبود را نداشتند، بلکه آئین بودا و کنفوسیوس بیش از اینکه یک دین به معناى واقعى کلمه باشند، یک نحلهى فلسفى و یک شیوهى اندیشه است. بودا و کنفوسیوس در برابر جریان غالب اندیشههاى هندویى که مردم را به پرستش بسیارى از مظاهر طبیعى و دستساختههاى بشر ترویج مىکرد، قیام کردند و مردم را از پرستش اینگونه امور بازداشتند. آنها مردم را دعوت کردند تا به خود برگردند، بیاندیشند، تأمل و تفکر کنند و عمل خویش را پاکیزه و منزه سازند. بنابراین، آنها نیامدند تا شیوهى خاصى از عبادت یا معبود خاصى را به مردم معرفى کنند. بلکه تلاششان این بود تا در مقابل جریان انحرافى عبادت هندویى مسیرى را که به گمانشان صحیح بود، به مردم معرفى کنند، هرچند در ادامه خود اینها مورد پرستش واقع شدند و بودا و بلکه مجسمههاى بودا و مجسمههاى دیگر، همه و همه مورد احترام و کرنش و پرستش قرار گرفت و درواقع بودیسم و آئین کنفوسیوس از مسیر اصلى راهنمایىهاى بودا و کنفوسیوس بسیار منحرف شد. بنابراین نه بودا و نه کنفوسیوس هیچیک خود را به عنوان پیامبرانى الهى که از طرف خداوند مأمور هدایت مردم شده باشند، معرفى نکردند و به هر حال، این گونه اندیشهها از بحث ما خارج است.