راز آفرينش زن

راز آفرینش زن

محمد باقر شریعتی سبزواری

فرارسیدن ایام ولادت بزرگ بانوى اسلام و الگوى راستین تمام زنان از آدم تا انقراض عالم, فرصت مناسبى است تا شخصیت و فلسفه وجودى زن را بازنگرى کنیم.

ادیان و مکاتب الهى و بشرى نظرهاى گوناگونى درباره فلسفه خلقت زن بیان کرده اند. برخى زن را مظهر عشق ها و زیبایى هاى زندگى دانسته اند و گروهى او را موجودى زیبا و فتنه انگیز خوانده اند.

در منطق یونان قدیم, زن موجودى پلید و پاک نشدنى بود که از هرگونه کارى, جز ارضاى غریزه جنسى بازداشته مى شد. سقراط حکیم, سلوک با زن را یک نوع زجر و ریاضت جانکاه مى شمارد که براى تقویت اراده و مالکیت بر نفس, چشیدن این زهر و کشیدن این زجر را سودمند مى داند.

گروهى از هندوها زنان را پس از مرگ شوهرانشان, به علت فقدان روح باقى, فداى شوهر مى کردند و با تشریفات خاصى در کنار جسد همسر به آتش مى کشیدند.

در عهد عتیق مى خوانیم: (و خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گردانید تا بخفت و یکى از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خداوند آن دنده را که از آدم گرفته بود, زنى بنا کرد و وى را نزد آدم آورد و آدم گفت: این است استخوانى از استخوان هایم و گوشتى از گوشتم.)

از این کلام, برخى نتیجه گرفته اند که زن از دنده چپ مرد خلق شده تا همواره سرکوب شود. کسانى که مى گویند: فلسفه وجودى زن براى عشرت مرد است, مى خواهند زن را ابزار لذت و کام یابى مردان معرفى کنند. هرکسى از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من.

اما فلسفه وجودى زن در قرآن مانند سایر انسان ها, براى رسیدن به تکامل همه جانبه است. عبادت و پرستش, سرمایه عزت و آزادگى هر انسانى محسوب مى گردد, ولى حکمت خلقت زن در ارتباط با مردها, ایجاد سکون و آرامش است.

اصولاً زن و مرد مکمل وجود یک دیگرند به گونه اى که نظام هستى, وجود مرد را بدون زن و عکس آن را باعث کاستى و نقص آفرینش مى شمارد. قرآن مى فرماید: (از نشانه هاى قدرت و حکمت الهى این است که خالق جهان از جنس خودتان همسرانى آفرید تا بدان ها آرام گیرید و میانتان دوستى و مهر و رحمت برقرار کرد تا براى متفکران نشانه هایى باشد.1)

اسلام زن را نه ملعبه و عروسک مرد مى داند, نه موجودى پلید و پاک نشدنى مى شمارد و نه به او فقط به عنوان ارضا کننده غریزه جنسى مردان نگاه مى کند. زن از نظر اسلام, شخصیتى مستقل و آزاد دارد, امانت دار خداوند است, رسالت و مسئولیت دارد و داراى کرامت است. زن مربى انسان ها است و او است که با تربیت درست, انسان هاى سالم به جامعه تحویل مى دهد. امام(ره) مى فرماید: (زن مظهر تحقق آمال بشر است, زن پرورش دهنده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن, مرد به معراج مى رود, دامن زن, محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است… سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است.)2

به همین دلیل است که اسلام درباره انتخاب زن شایسته و نیکو بسیار سفارش کرده است و صفات و ویژگى هاى بیشترى براى او بیان کرده است. زن نجیب و با ایمان از نعمت هاى گران قدر است, زیرا این گونه زنان, مردان را به همه جا مى رسانند و فرزندانى صالح و سالم تربیت مى کنند.

کسانى که درباره جنس زن به اختلاف نظر داده اند, هریک از دیدگاه و زاویه خاص خود به او نگاه کرده اند. در آن خانه اى که زن, قانع و حافظ مال و حیثیت شوهر بوده و در پرورش فرزندان شایسته نقش اصولى داشته است, چنین زنى موجودى شریف, نجیب, خلاق, زندگى ساز, معلم و مدیرى شایسته قلمداد گردیده است, لیکن در آن خانه اى که زنى هوس باز, خرّاج و لاابالى بوده و هنرش را در مسیر اسراف و اتلاف مال به کار انداخته و مال و امکانات صاحب خانه را صرف تشریفات و تفریح و گردش کرده, زن موجودى فریب کار و آبرو ریز شناخته شده است. و حال آن که بدجنسى یک زن نباید معیار قضاوت درباره (جنس زن) قرار بگیرد.

زن شایسته, زنى است که اصالت, نجابت, حیا, عفت, ایمان و شرافت و مدیریت را با هم جمع کرده و در صرف مال شوهر بخیل باشد. در مقابل, زن سخاوت مند, ثروت مرد را بر باد مى دهد, چنان چه زن متهور و بى باک نیز گرفتارى به بار مى آورد. ترسو بودن زن یک صفت پسندیده است.

از همه این ها که بگذریم, حقیقت زن بودن را باید از فاطمه(س) آموخت. نه از آن جهت که دختر پیامبر است, چه این که رسول اکرم(ص) دختران دیگرى هم داشت, ولى زهرا چیزى دیگر بود. او مظهر انوار الهى و پیوند دهنده نبوت به ولایت, مظهر کمال تعلیم و تربیت و آیینه تمام نماى وجود محمدى بود. فاطمه یعنى تمام حقیقت زن بلکه تمام حقیقت انسانیت که افتخار عالم هستى است.

فاطمه(س), عفت و کرامت را با سیاست درآمیخت, به انحراف خلافت از مسیر اصلى اعتراض کرد و به ابوبکر پرخاش کرد و این سنت را براى همه مسلمانان احیا نمود تا حکومت هاى دینى از انتقاد مصون نمانند. هم او بود که در جنگ احد به مجرد شکست مسلمین, همراه چهل زن به مردان ترسو, غیرت و شجاعت بخشید. خطابه غرّاى او که ده ها دانشمند آن را شرح کرده اند, از ادبیاتِ فراتر از زمان و منطق قوى و عمیقش حکایت مى کند. او است که راه و رسم (زن بودن) را به همه بانوان آموخت و با حفظ عفت و حجاب و رعایت شوهردارى و پرورش فرزندان رشید و با ایمان و صبور, در یکى از جنجالى ترین مسائل سیاسى آن عصر شرکت کرد و حکومت را به استیضاح کشاند و ثابت کرد که زن براى ایفاى حقوق شخصى و حمایت از حکومت دینى و مبارزه با غاصبانِ خلافت رسول الله, تا به آتش کشیده شدن خانه و شهادت مولودش مى تواند پیش روى کند. زهراى اطهر(س) با این نوع حماسه آفرینى بر تمام مظالمى که در تاریخ بر زن ها رفته بود, خط بطلان کشید.


(0) نظر
برچسب ها :
X