تا چند شما

تا چند شما

تا کی من و دل اسیر و پابند شما

تا چند شما دریغ تا چند شما

تا چند من شکسته باشم همه دل

دلی نیز شکسته آرزومند شما

ای کاش به یک لحظه شما من بودید

یا من من دیگری همانند شما

تا داد کشم تمام فریادم را

در همهمه سکوت مانند شما

افسوس میان من و دل دستی نیست

تا پس بزنیم دست پیوند شما

شاید که شما نیز مرا می دانید

اینگونه که من تمام ترفند شما

هر چند که تا همیشه ام می خواهید

من خسته ام از بودن تا چند شما

باشید که من سردترین فصل من است

پایان دی و بهمن و اسفند شما

با آنکه نمی گویمتان می دانم

خرسندی من نیست خوش آیند شما

با اینهمه خرسندم اگر بنویسند

تاریخ نویسان خردمند شما

یک بیت ز شعرهای گریانم را

در دفتر خاطرات لبخند شما


(0) نظر
برچسب ها :
X