امروز فرصتی تاریخی و استثنایی است برای اینکه قرآن در هدایت فکر و عمل انسانها، قدرت و چیرگی خود را نشان دهد، اما این متوقف است بر اینکه ما خود، به چشمه جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر کنیم و آنرا محور بحث و فحص سازیم.22
غیر آنچه تاکنون انجام شده، دو کار دیگر باید انجام بگیرد؛ اول این که بایستی روخوانی قرآن، تمام ملت ما را شامل بشود،...کار دوم رفتن به سمت فهم قرآن است. قرآن باید ترجمه بشود...حفظ قرآن قدم بعدی است.23
انس با قرآن یعنی قرآن را خواندن و بازخواندن و بازخواندن، در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آنها را فهمیدن. فارسی زبانها میتوانند از ترجمه قرآن استفاده کنند و کلمات قرآن را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها فکر و تامل کنند.24
من میگویم که در جامعه قرآن اصل است. امت حزب الله باید یواش یواش با قرآن آشنا بشوند آن طوری که بتوانند مستقیم قرآن را از شما [قاریان ] گوش کنند و بفهمند. شما باید بتوانید در یک مجلس بالای منبر بروید و آیات قرآن را بخوانید و مردم با شنیدن این آیات اشک بریزند. ما این را میخواهیم. اگر شما میخواهید این کار را بکنید، باید بتوانید با صوت خودمان این مجلس را جذب کنید. این آداب و فنونی دارد.25
آنچه که وظیفه قراء است این است که قرائت خود را روز به روز بهتر کنند. ما به عموم مردم میگوییم که با قرآن انس بگیرند. به شما قراء هم میگوییم که تلاوتتان را روز به روز بهتر، قویتر، صحیحتر و با خصوصیات جاذبه آفرین همراهتر بکنند. اگر بخواهیم کل امت اسلام با قرآن انس بگیرند، باید تلاوت قرآن را در جامعه باب کنیم. اگر من این قدر به خواندن شما قاریان عزیز تکیه میکنم و به آن اهمیت میدهم برای همین است. شما یک نفر آدمید هر چه هم خوب بخوانید یا نخوانید از یک جهت به خودتان مربوط است، اما آن چیزی که مرا وادار میکند به این مسأله این همه اهتمام بورزم آن است که اگر تالیان کلام الله در جامعه توانستند با زمزمء ملکوتی و صحیح و پرجاذبه این آیات کریمه را تلاوت بکنند، دل مردم به قرآن انس میگیرد و به قرآن نزدیک میشود.26
شما قراء در توجه دادن مستمعان خود به مضامین قرآن نقش زیادی دارید. چقدر خوب است که برخی آیات کریمه که مناسب حال امروز مسلمین است در تلاوتهای شما کثیر التردد باشد.27
باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه قرآن آشنا کرد.28
قرآن را با زبان خودش باید فهمید. ترجمه قرآن نمیتواند قرآن باشد. گرچه یک چیزی را نشان میدهد. اما به نظر من با قرآن باید انس گرفت. اگر کسی عربی هم نمیداند...اگر چند بار با دقت بخواند به تدریج یک فهم و برداشتی از قرآن پیدا میکند...قرآن تدبر میخواهد.29
عزیزان من، باید به سمت قرآن بروید. این راهی است که از رفتن آن پشیمان نخواهید شد. دخترها، پسرها، بزرگترها، بچهها به سمت انس با قرآن حرکت کنید. قرآن را تلاوت کنید. هر روز بخوانید، در آن تدبر کنید...باید با ترجمههای قرآن انس بگیرید. بعد از آن که مقداری ترجمه قرآن و معنای کلمات را فهمیدید، آن وقت در قرآن تدبر کنید.30
نکته دومی که من میخواهم عرض بکنم، همین است که در حدود پانزده سال پیش ـ اوایل انقلاب ـ بعضی میگفتند چرا ما از طرز خواندن این قراء مصری تقلید کنیم؟ با این قضیه، مخالف بودند. ما هم میگفتیم شما همین طریقها را یاد بگیرید، شبیه این قراء معروفی که هستند ـ مثل شیخ مصطفی اسماعیل و دیگران ـ تمرین کنید و بخوانید. این موجب خواهد شد که شما پیش بروید...امروز دیگر روزی نیست که خودتان را محکم به همان طریقه بچسبانید که فلان آقا خوانده است؛ این آیه را با اوج خوانده و در آن آیه صدایش را پایی آورده، یا در این آیه صدایش را لرزانده، ما هم عیناً همین کار را بکنیم. نه آقا، طریقه و راه کار را یاد بگیرید، بعد استعداد خودتان را به کار بیندازید.31
در مورد قرآن داریم که قرآن را با لحنهای خوب بخوانید. در مورد بعضی از بزرگان هم داریم که چگونه قرآن میخواندند. روایاتی هم در مورد بعضی از افراد معمولی داریم که از آنها استفاده میشود در صدر اسلام، آیات قرآن را با صوت میخواندند. اینها برای چیست؟ علت چیست؟ این استخدام موسیقی در اینجا، به چه مناسبت است؟ چرا از موسیقی استفاده شده است؟ چرا موسیقی را برای این کار استخدام کردهاند؟ این برای خاطر این است که تلاوت با این کیفیت، تأثیر کلام خدا را در دلهای مخاطبین متعارف و معمول بیشتر میکند.32
با روش و منش خودتان کاری کنید که دیگران، شوق به فراگیری قرآن پیدا کنند.33
البته عیبی که در کار بچههای ما هست، این است که موسیقی بلد نیستند. تا گفته میشود موسیقی همه چنان میکنند که باید با یک سنتور یا یک مزقون فلان جور باشد، تا اسمش موسیقی باشد، نه! موسیقی همین آهنگهاست دیگر.34
اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زن و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید. این است که ما به اینها احترام میکنیم. اینها حامل قرآنند. اینها عزیزند.
...اما این جا تمام نمیشود، حفظ قرآن، فهمیدن مفاهیم قرآن، ترجمه کلمه کلمه قرآن، برای کسانی که به زبان عربی آشنایی ندارند، لازم است. وقتی که کلمات قرآن را فهمیدید، آن وقت تدبر لازم است.35
مسابقه در همه خیرات، در هر کار خیری، مورد توصیه قرآن و معارف اسلامی است. علت هم این است که در تسابق و مسابقه، همه استعدادها و توانهای پنهان انسان بروز پیدا میکند...بنابراین بنده مسابقات قرآن را کار بزرگی میشمارم.36
شما وقتی تلاوت میکنید، اگر تلاوت صحیح و خوب و همراه با رموز و فنون هنری تلاوت شد، هر کسی را که با قرآن آشناست، به قرآن شایقتر میکند و هر کس را که معنای قرآن را میفهمد، به تدبر وادار میکند.37
اگر مردم با متن قرآن و تفسیر صحیح آن آشنا باشند، این خطا و انحراف خیلی مشکل و گاهی ناممکن خواهد شد. گفتم تفسیر صحیح؛ این را میگویم تا آقایان سازمان اوقاف و دست اندرکاران هم بشنوند. حالا که میخواهید برای تفسیر برنامه ریزی کنید، مراقب باشید از چه کسی تفسیر را فرا میگیرید. این مهم است...مراقب باشید. تفسیر را باید از منبع مطمئن گرفت. آب را باید از چشمه زلال نوشید. اگر به تفسیر اعتماد میکنید، به تفسیر صحیح اعتماد کنید، به تفسیر صحیح اعتماد کنید تا قرآن بتواند هدایت خودش را روشن کند.
البته توصیه و تأکید من به همه شما جوانهای عزیز...این است که متن قرآن و تلاوت آن را یاد بگیرید. قرآن را باید آهنگین خواند. تأثیر این کار در دل خود انسان و هر که بشنود بیشتر است. ترجمه قرآن را هم یاد بگیرید. اول باید معنای همین عباراتی را که میخوانید، بفهمید...قدمهای بعدی این است که در قرائت قرآن، هر آیهای از آیات آن را مورد تامل قرار دهید... در روایت داریم که وقتی قرآن میخوانید، همت شما این نباشد که این سوره را تا اخر بخوانید و تمام کنید. بلکه همت شما این باشد آن چه را که میخوانید، درست بفهمید و در آن تامل و دقت کنید. اگر دیدید به تفسیر احتیاج دارید تفسیری را بردارید و نگاه کنید اگر وقت نداشتید، از آن بگذرید و به آیه بعدی بروید، اما به هر حال بیتأمل نگذرید.38
خواهش من این است، آیاتی را که تلاوت میکنید، علاوه بر یادگیری ترجمه آنها، به تفسیر آنها هم مراجعه کنید.39
عزیزان من ـ چه پسرها چه دخترها ـ قدر این نعمت بزرگ آشنایی. انس با قرآن را بدانید.40
هر کدام از شما یک نسخه قرآن در جیب بغلتان داشته باشید، اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید، یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت، قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید. تا با این کتاب انس پیدا کنید. تعدادی که این طور عمل کرده بودند، هر چند بسیار اندک بودند لیکن احساس میکردم که اینها با این که غالباً هم عربی نمیدانستند، اما از لحاظ فهم معارف اسلامی از دیگران برجستهتر بودند و به طور ممتازی با آنها تفاوت داشتند.