یـکـى از ویـژگـى هاى دوره جوانى , تخیل گرایى و روى آوردن به امور خیالى و افسانه اى است .
جوانان گاهى آن چنان وارد دنیاى خیال و اوهام مى شوند که تصور مى کنند دنیاى دیگرى غیر از عالم خیال , تحقق ندارد و گاه آن چنان , این حالت بر آنان مسلط مى گردد که روحشان را سخت مـتاثر مى کند و در نتیجه آنان را از امور واقعى و درک حقایق زندگى باز مى دارد .و این حس آن قـدر قـوى اسـت که مى توان گفت : جوانان در دوره جوانى با افکار خود زندگى مى کنند .
دوره جوانى , دوره علاقه به امور موهوم و عشق به خیال هاى ناشدنى است .جـوانـان چـون تـجربه زندگى کردن را ندارند و تازه پا به جاده زندگى گذاشته اند, گاهى آن چـنـان بـه فـرداى خـود فـکـر مى کنند که آرزوهاى شیرین خود را به صورت کاخ هاى مجلل و افـسـانه اى در مى آورند و از مشاهده آن , غرق در شادى و مسرت مى شوند و گاهى هم به ناکامى خود مى اندیشند و از تصور آینده ناموفق , گرفتار یاس و نا امیدى و دلسردى مى شوند .
اگرچه جوانان هنگام روبه رو شدن با واقعیت ها و مسائل زندگى از تخیل ها و آنچه در عالم خیال است فاصله مى گیرند, اما با این حال تخیل گرایى اگر در حد طبیعى باشد و جوانان را در آرزوها و خـیـال هـاى ناشدنى غرق نکند, خالى از فایده نیست , بلکه این حالت که خداوند در وجود جوان نـهـاده است , مى تواند منشا امورى مثبت هم بشود, از جمله این که حس ابداع و ابتکار را در وجود جوانان بیدار مى کند و آنان را براى پیشرفت و نیل به مدارج عالى تر آماده مى سازد و موجب تقویت نیروى ذهن و اندیشه و عامل خلق امور هنرى , فکرى , علمى و ذوقى مى شود .
کرسى موریسن مى گوید: گـاهـى یک تخیل عمیق , بر اثر تربیت و تجربه یا به واسطه تاثیرات محیط به صورت یک شاهکار هـنـرى یـا تابلو نقاشى یا اختراع مکانیکى در مى آید .افکار و عقاید, زاییده همین قوه تخیل است و نـبـوغ نـیز مولود همان مى باشد .عالى ترین تجلیات مغز بشرى در اختراعات و ترقیات مکانیکى و فهم ریاضیات عالیه , نتیجه همین قوه تصور و تخیل است .
موریس دبس چنین مى نگارد: بـایـد بـا دقـت تـمام , ما بین فعالیت طبیعى فکرى جوانان نورس با حالات غیر عادى آنان که نزد مـبـتـلایان به امراض عصبى دیده مى شود تفاوت قائل شد .ین تخیلات از لحاظ امکانات جدید و اخـتراعات و افکار بدیع , بسیار غنى است و براى پیشرفت فکرى و فرهنگى جوانان مقدمه مناسبى مـى بـاشـد .
جـوان نـو رسـیـده که علاقه مفرطى به صور شاعرانه پیدا مى کند, در مقابل زیبایى , حـسـاس تـر از دیگران است .تجسم و تخیل , جوان را وادار مى سازد که وجود خود را کشف کند و دیگران را درک نماید.