دکتر خالد زهری
خطرناکترین پدیدهای که مسلمانان مقیم اروپا با آن روبهرو هستند، تبشیر [تبلیغ مسیحیت و فراخوانی به دین مسیح] است که توانسته در بسیاری از آنان کارگر افتد. این سخن نه به گزاف که با چشمان خویش آن را دیده و تجربه کردهام. من بارها به فرانسه سفر کرده و جوانان مسلمان بسیاری را دیدهام که مسیحی شده و حتی بیشتر از خود مسیحیان، مسیحی گشتهاند! و نکتة خطرناک این که آنها از مخاطب تبشیر، تبدیل به عامل آن [یعنی مبلغ مسیحیت] گشتهاند.
مسیحیان در کشورهای مغرب عربی برای رسیدن به اهداف خود، روی این دسته از جوانان مسلمان تازه مسیحی شده حساب میکنند چون در این کار، از مسیحیان غربی، توانایی بیشتری دارند. نامهنگاریهای عربی آنان [مسیحیان] با شهروندان این کشورها، به وسیلة مغربیهای مقیم اروپاست که معمولاً نیز دارای امضاهایی با نام اسلامی و مغربی هستند.
ما نباید به این ادعا که میگوید مسیحیت در مسیحی کردن مسلمانها با ناکامی مواجه شده است، توجه کنیم. این ادعا یا دروغی است که عمداً علم شده تا مسلمانها را در خواب خرگوشی نگاه دارد و آنها را متوجه این خطر جدی نسازد و یا برخاسته از توهماتی است که افراد بیخبر از همه جا، آن را تکرار میکنند و متوجه توطئههای خطرناکی که هم اینک در آفریقا به طور کلی و شمال آن به طور اخص، تدارک میشود ـ و آنچنان آشکار و رسواست که جز بر آدمهای سادهلوح یا احمق بر کسی پوشیده نمانده ـ نیستند.
تاریخ، حکایت از آن دارد که بسیاری از کشورهای اسلامی، با تبشیر و تبلیغات مسیحیت تبدیل به کشورهای مسیحی شده و هویت اسلامی خود را گم کردهاند و مسلمانان باقی مانده در آنها گرفتار پتک تبشیر داخل از یک سو و سندان توطئههای خارجی از سوی دیگر گشتهاند.
به عنوان مثال میتوان از فیلیپین نام برد که در آغاز، عبارت از مجموعه مملکتهای اسلامی بود و مسیحیان تنها اقلیتی را در آن تشکیل میدادند، ولی اکنون کشوری مسیحی است که اکثریت شهروندان آن مسیحی هستند و مسلمانان تبدیل به اقلیتی با چنان بدبختیهایی شدهاند که نیاز به تکرار بیان آنها و سیاه کردن کاغذ نیست و به اصطلاح آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است! و در مورد بسیاری از قبایل آفریقایی که ابتدا مسلمان بوده و سپس مسیحی گشتهاند، هرچه بگوییم کم است.
به علت وجود مسلمانان مغربی مقیم اروپا، کار تبشیر و تبلیغ مسیحیت در مغرب عربی [شامل کشورهایی چون الجزایر، مراکش، تونس، لیبی و موریتانی]، روال خطرناکی به خود گرفته و پیروزیهای چشمگیری به دست آورده است و کار به جایی رسیده که آنها در پی ایجاد اقلیتی مسیحی در این منطقه هستند. معلوم است که چنین اقلیتی در صورت تحقق این هدف، چه خواستهایی را مطرح خواهند کرد و این خواستها مسلماً دارای چه پیامدهای وخیمی است.
بنابراین، ما وظیفه داریم این مسئله را در چارچوب توجه هر چه جدیتر به شیوههای جدید تبشیر [مسیحی کردن دیگران] که از سوی اعراب مسیحی شدة مقیم اروپا و فعالان در شمال آفریقا در حال اجراست، مورد بحث و مطالعه قرار دهیم. در بررسی پیش رو، به برخی از راههای خطرناکی اشاره خواهیم کرد که از طریق آنها حرکت تبلیغی مسیحیت، تلاش پیگیری را درشمال آفریقا در پیش گرفته و متأسفانه حکایت از ناکامی طرحهای اسلامی در رویارویی با این یورش ددمنشانه دارد. مسلمانان در این گیرودار بیشتر به درگیریهای بیهوده میان یکدیگر، تلاشهای بیثمر و پخش اندیشهها و افکاری میپردازند که به جای خدمت به امت و وحدت و تحکیم و تقویت آن، جز تفرقة مسلمانان و پراکندگی هر چه بیشتر آنها، حاصلی ندارد.
راههای پیشگفته از این قرارند:
ـ بهرهگیری از اصول اسلامی در «تبشیر»؛
ـ استدلال مبلغان «تبشیری» به قرآن کریم؛
ـ پنهان شدن با نامهای اسلامی در این رویکرد؛
ـ ایجاد شک و تردید در آیات قرآن کریم؛
ـ بهرهگیری از ارسال کتاب و اعطای جایزه؛
ـ دعوت به بازدید و دیدارهای حضوری؛
ـ پافشاری در نامهنگاری.