ارزش هـر انـسـانـى قـبل از هر چیز به میزان دلبستگى او به آرزوها و اهداف زندگى اش مربوط مى شود.مـعـیـار تـعـادل او بستگى دارد به این که حقیقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود, مسلط بوده و از اعتماد به نفس برخوردار است .هـنـگـامى جوان مى تواند خود را صاحب اراده اى قوى فرض کند که بتواند در مقابل خواسته ها و امـیـال نـفسانى اش بایستد و با صبر و بردبارى وبه کارگیرى عقل و اندیشه , مشکلات زندگى را یکى پس از دیگرى از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه کند ((43)).
اوبـایـد بـدانـد که همواره در معرض بزهکارى و لغزش به سوى شهوات قرار دارد و تنها با تقویت ایـمان و رعایت تقوا مى تواند بر اهریمن درون (تمایلات شهوانى و وسوسه هاى شیطانى ) و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب ) پیروز شود.اگر جوانى غفلتا مرتکب عمل انحرافى و معصیت گردید, باید بلافاصله در پیشگاه خدا توبه کند و تـصـمـیم جدى بر ترک گناه بگیرد تا رفتار ناشایست به شکل یک خصلت زشت وناروا دروجود او جایگزین نگردد و به صورت عادت ثانوى در نفسش رسوخ نکند.
او بـایـد بـدانـد که تواناییهاى لازم را براى اصلاح رفتار خویش دارد و در ضمن , قدرت پذیرش او ازافراد مسن بیشتر بوده و از تعصبهاى بیجا به دوراست .قرآن کریم پس از بیان خطاهایى که ممکن است انسان , مرتکب آنها بشود, توبه را به عنوان راه حل اصلى اصلاح رفتارش پیشنهادمى کند ((44)).پیامبر بزرگ اسلام مى فرماید: توبه از گناه و خطا به این معناست که فرد, دیگر قصد نداشته باشد که به سوى آن گناه بازگردد ((45)).جـوان نـبـایـد خطاى خود را هر چند هم اندک است کوچک بشمارد, تا این که در او ملکه ((46) گناه پیدا نشود.
از رسـول اکـرمـر نقل گردیده که فرمود: محبوبتر از هر چیز, نزد خداوند,توبه جوانى است که از گناه پشیمان شود و از پیشگاه او آمرزش بخواهد ((47)).اگر جوان , مطیع خواسته ها و شهوتهاى خود گردید, خود را به هلاکت مى اندازد ((48)).اصـولا نـفس انسان , میل به بدى دارد ((49))و جوان , تنها با ایمان وتوجه به خدا مى تواند آن را به طرف خوبیها بکشاند.حضرت على (ع ) مى فرماید: نفس خود را به خوبى ها وادار کن , زیرا نفس تو به طرف بدیها متمایل است ((50)).
آنگاه مى فرماید کسى که جلو خواسته هاى خود را گرفت به ارزش والاى انسانى دست یافت .جـوان بـا رعـایت خویشتن دارى (تقوا) باید خود را براى زندگى آینده آماده سازد و بداند که این دوران کـوتاه بزودى سپرى خواهد شد و او نیز به گروه بزرگسالان خواهد پیوست و در آینده اى نه چندان دور عهده دار مسوولیت اجتماعى شده وتشکیل خانواده خواهد داد.بـاید بداند و هوشیار باشد ((51))
که : کسانى در پذیرش و انجام مسوولیت اجتماعى و خانوادگى مـوفـق خـواهـنـد بـود,
که دوران بلوغ و جوانى را به پاکى و سلامتى گذرانیده و از آلودگیهاى جـنـسـى درامـان بـوده بـاشندب کسانى که بتوانند در فرداى زندگى خود, حقوق متقابل فرد و اجتماع , خانواده و همسررا رعایت کرده و به سعادت و نیکبختى دست یابند.در روز قـیامت هیچ بنده اى قدم از قدم بر نمى دارد تا به این دو سوال پاسخ دهد:
1 ـ عمرت را در چه کارى فانى نمودى ؟.
2 ـ جوانى ات را درچه راهى صرف کردى ((52))؟.