اکنون که باور کردیم در سبزترین میقات، فرصت ملاقات با آسمانى ترین دوست را یافته ایم، باید افق نگاه را تا منتهاالیه مسیر و تا حضور در بارگاه یار گسترش دهیم.
بدون شک حوزه ى علمیه نزدیک ترین راه به خانه ى محبوب است - و شاید صعب ترین - و ما که فقط به عشق دیدار و شرکت در ضیافت رضاى او پاى در این راه نهاده ایم باید و باید که زلال و شفاف سرمنزل را در یابیم و آگاهانه و عاشقانه از کوچه هایى که سر مى شکند دیوارش گذر کنیم.
نهایت این راه پرپیچ و خم کجاست؟ و منزل مقصود کدام است؟؟.
اجتهاد!.... پایان راه و انتهاى گذر از کوچه هاى سطور در هم پیچیده ى ده ها کتاب و حروف درهم تنیده ى دست نوشته هاى عاشقان و راه نمایان سلف، رسیدن به این خانه ى نورانى و چراغ روشن تاریخ همیشه زنده ى شیعه است.
اجتهاد گرچه خود اول شور است و نخستین گاه حضور، اما پایان تلاش پیگیر و تحصیلى مستمر به شمار مى آید که هدف نهایى هر طالب علمى در آغاز گزینش این سرنوشت الهى است(5).
اجتهاد پایان مناسک مشتاقانه ى محرمان میقات عشق است و رسیدن به مناى دوست داشتنى آرامش در منظر معشوق، بیتوته در منى، آرام گرفتن در سرزمین آرزوهاى آسمانى است و آمادگى براى حرکتى طوفانى.
مناى اجتهاد آغازى است بر یورش به هر چه شیطان.
غنودن در آرامش اجتهاد، مقدمه اى است بر قربانى کردن هرچه داشتن و خواستن و فرو ریختن هر چه دلبستگى و وابستگى.
اجتهاد زلال ترین آرزو و آسمانى ترین مناى حاجیان حرم عشق تشیع است.
در مسیر تحصیل حوزوى و رنج هاى وارده بر طالب آن که در بخش هاى آینده به آن خواهیم پرداخت، لازم است تعریفى درست و شناختى شفاف از اجتهاد داشته باشیم تا در پرتو نظر و عملى روشن و فارغ از هرگونه شک و تردید، به سوى آن حرکت کنیم.