بايسته‏هاي تبليغ

بایسته‏های تبلیغ

نویسنده: حسین علی عربی

همایشی در آستانه‏ی ماه مبارک رمضان به وسیله‏ی معاونت پژوهشی مؤسسه‏ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(س) برگزار شد در این همایش ابتدا مهندس بنیانیان، معاون فرهنگی سازمان برنامه و بودجه و سپس حجة الاسلام والمسلمین محمدی عراقی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و در پایان حضرت آیة اللّه مصباح یزدی رئیس مؤسسه‏ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه‏الله به بیان سخن پرداختند. آنچه در پیش روی دارید، گزارشی از این همایش است.

کاستی‏ها و راه حل‏ها در امر تبلیغ

ابتدا مهندس بنیانیان در موضوع «کاستی‏ها و راه حل‏ها در امر تبلیغ» فرمودند:

اسلام باید در جامعه حاکمیّت داشته باشد و زمانی اسلام حاکمیّت دارد که حضور جهان بینی اسلام در همه‏ی عرصه‏های زندگی اجتماعی قابل رؤیت باشد.

بنابر اعتقاد ما، دین اصلاح کننده‏ی روابط انسان‏هاست؛ یعنی، هر پدیده‏ای که در جوامع بشری وجود دارد، اگر یک طرف آن انسان باشد، اسلام در آن عرصه، حرف و پیام دارد.

نمود حاکمیّت دینی این است که تصمیمات بزرگ و اصلی انسان‏ها متأثر از جهان بینی اسلامی باشد؛ یعنی، یک جوان در موقع انتخاب رشته‏ی تحصیلی، شغل، همسر و بالاخره انتخاب مشی زندگی، با جهان بینی اسلامی تصمیم بگیرد.

عالم دینی باید بتواند متناسب با شرایط زمان در تمام عرصه‏های روابط فردی و اجتماعی، حرف مشخص و روشنی بزند.

یکی از مراحل مشکل تبلیغ این است که عالم دینی بخواهد با مراجعه به مبانی دینی و اصول اسلامی، در مورد پدیده‏های روز، تجزیه و تحلیل ارائه دهد و مشکل مخاطب را حل کند.

در جامعه ما که اسلام حکومت می‏کند، باید به تدریج نگرش «نظام واره» یا اصطلاحا سیستماتیک به پدیده‏های اجتماعی در افراد و به خصوص عالمان دینی ایجاد شود. مشکل جهان سوم این است که برای حل یک مشکل در جامعه، مشکل دیگری را خلق می‏کنند و در پی آن نیستند که ریشه‏ی مشکل را بخشکانند. این در اثر نداشتن نگرش «نظام واره» است.

از جمله مسائل مهم، «سرعت تحولات» است که در حوزه‏ی مسائل اقتصادی، تحولات و مشکلات سریع‏تر خود را نشان می‏دهد ولی در حوزه‏ی فرهنگ این مشکلات روی هم انباشته می‏شوند و به بحران سیاسی تبدیل می‏شوند. متأسفانه توجّه مردم و مسئولان در دو دهه‏ی گذشته به مسائل کوتاه اقتصادی بوده است و توجّه به مسائل فرهنگی و برنامه‏های بلند مدت، سیر نزولی داشته است.

مسأله‏ی دیگر «پدیده‏ی جوانی جمعیّت» است که از هفت و نیم میلیون دانش آموز در سال (57 ه·· . ش) به هیجده و نیم میلیون نفر در سال (78 ه·· . ش) رسیده است. و از آن جا که بین سن بلوغ تا سن ازدواج حدود دوازده سال فاصله افتاده است؛ بسیاری از جوانان به «بحران هویّت» مبتلا شده‏اند.

همچنین توسعه‏ی ارتباطات و پدیدار شدن «حق انتخاب» بین افکار و اندیشه‏های مختلف و از بین رفتن مرزهای کنترلی و کم‏رنگ شدن مفاهیمی از قبیل: خانواده، مدرسه‏ی خوب، محله‏ی مذهبی و کشور مذهبی باعث از بین رفتن مرزهای کنترلی شده است. علاوه بر آن حاکم بودن «تفکر

اسلامی» بر فضای حکومتی کشور، باعث خصومت قدرت‏های استکباری شده است و هر روز به وسیله‏ای در صدد ایجاد ما از پتانسیل‏های بسیار قوّی محرّم و رمضان برخوردار هستیم و بسیاری از گفته‏ها و نقشه‏های دشمن به برکت مراسم معنوی و حماسی این دو ماه عزیز از بین می‏رود. خطر بسیار بزرگ آن است که این ایّام سرنوشت ساز کم‏رنگ شود و ما نتوانیم از آن بهره‏ی لازم را ببریم.

آشوب و بحران در میان جوانان این مرز و بوم هستند.

استعدادها و توان‏مندی‏ها برای حلّ مشکل:

این مشکلات را می‏توان با توجّه به توان‏مندی‏های زیر حل کرد:

اول آن که ما متکی به مکتب اسلام هستیم که این انقلاب عظیم را پس از حکومت پنجاه ساله‏ی پهلوی ایجاد کرد و تمام مردم و به خصوص جوانان این کشور را با آن همه فساد و بی‏بند و باری به دامن اسلام برگرداند.

دوم آن که ایران دارای موقعیّت برتر منطقه‏ای و جهانی است و برای همین آمریکا به دنبال روابط با ایران است. البتّه قدرت و اُبّهت ما به تعداد افراد یا فلان اسلحه نیست، بلکه به دارا بودن مکتبی است که در طول هزار و چهارصد سال باقی مانده و انقلاب اسلامی از آن متولد شده است.

سوّم آن که انسان، ذاتا فطرت پاکی دارد و اگر این فطرت پاک بیدار شود و با اسلام گره بخورد، تبدیل به قدرت نیرومندی می‏شود که توان بیش از صد انسان را در مبادلات اجتماعی پیدا می‏کند.

ما در کشورمان پاک‏ترین فطرت‏ها را داریم و حتّی آن‏ها که ظاهرا آلوده شده‏اند و لباس و ریخت و فرم زندگی ایشان با عُرف اسلام فاصله گرفته است، در مقاطع حساس به سرعت از خود عکس العمل مناسب نشان می‏دهند.

چهارم آن که ما از پتانسیل‏های بسیار قوّی محرّم و رمضان برخوردار هستیم و بسیاری از گفته‏ها و نقشه‏های

دشمن به برکت مراسم معنوی و حماسی این دو ماه عزیز از بین می‏رود. خطر بسیار بزرگ آن است که این ایّام سرنوشت ساز کم‏رنگ شود و ما نتوانیم از آن بهره‏ی لازم را ببریم.

مسأله‏ی دیگر، عدم تعادل در توسعه است؛ یعنی، در بعضی از حوزه‏ها بسیار پیشرفت کرده‏ایم و در بعضی از حوزه‏ها عقب‏ماندگی دویست سیصد ساله داریم. مثلاً در عرصه‏ی پزشکی کشور، فوق تخصص شبکیّه چشم و کودکان داریم؛ ولی در عرصه تبلیغ دین دویست سیصد سال عقب هستیم. البتّه این عقب ماندگی به خاطر پیچیده بودن اگر می‏خواهیم که خدا را بر روابطمان حاکم کنیم، باید مسجد نقش اولیّه‏ی خود را بازیابد و همه‏ی شرایط مورد نیاز زندگی در مسجد ساماندهی شود.

رفتارهای انسان و تبدیل شدن قداست پیام به قداست ابزار است. آنچه که قداست دارد؛ قرآن و حدیث است و ابزار انتقال قرآن و حدیث قداست ندارد و باید که متناسب با شرایط زمان و مکان تغییر کند.

از جمله ابزارهای متناسب با زمان در امر تبلیغ و پیام رسانی، نشست‏های رو در رو و صمیمانه با مخاطبان و به ویژه با نسل جوان است. ما اشتباه کردیم که فکر کردیم، اگر روحانی در تلویزیون صحبت کند، مشکل فرهنگی ما حل می‏شود.

ما باید بحران‏های جامعه را شناسایی کنیم و اگر می‏خواهیم که مفهوم حاکمیّت اسلام در همه‏ی عرصه‏ها تجلّی پیدا کند، باید به تربیت روحانیونی بپردازیم که متناسب با شرایط مکان و زمان، دارای تخصص در امر تبلیغ باشند. ما نیازمند یک سازماندهی در نظام آموزشی دینی هستیم تا تخصص‏ها را تعریف کند. باید حضور عالم دینی را در جامعه مجددا تعریف کنیم. اگر می‏خواهیم که خدا را بر روابطمان حاکم کنیم، باید مسجد نقش اولیّه‏ی خود را بازیابد و همه‏ی شرایط مورد نیاز زندگی در مسجد ساماندهی شود. زمانی مسجد محل تغییر و تحوّل بوده است. به تدریج مدارس، دبیرستان و دانشگاه این مهم را بر عهده گرفته است. وقتی مسجد تضعیف می‏شود؛ یعنی، حضور عالم دینی در روابط اجتماعی تضعیف می‏شود و شما دیدید که در نظام جمهوری اسلامی از کیسه‏ی بیت المال، انواع و اقسام نمادهای فرهنگی و تمدنی را ساختیم و از تجهیز مساجد غافل شدیم یک جوان که از خانه بیرون می‏آید، طبیعی است که مکان پرجاذبه را انتخاب می‏کند. و بدین سان سال به سال پایگاه مسجد در نظام جمهوری اسلامی تضعیف می‏شود.

بنابراین باید در صورت نیاز، تمام ابزارهای جذب کننده‏ی جوانان در کنار مسجد و متعلق به مسجد باشد تا مسجد بتواند شور و نشاط خویش را حفظ و به وظیفه‏ی خویش عمل کند. اگر پایگاه مسجد تخلیه شد، کدام نهاد و سازمان دیگری می‏تواند، گرایش جوان را به نفع اسلام تغییر دهد؟

بعد از انقلاب از یک سو، بسیاری از والدین به دلیل فرهنگی که از غرب وارد کشور شده است، توجّه‏شان تغییر کرده است؛ یعنی، نگرانی آن‏ها از دین و اعتقادات فرزندانشان، تبدیل به نگرانی از لباس و قبولی در کنکور و مسائلی از این قبیل شده است. از سوی دیگر به علّت این که حکومت اسلامی بود، خیالمان راحت بود که مسئولان فرهنگی کشور، اقدامات لازم را مبذول می‏کنند. همه‏ی این‏ها فاجعه آفریده است و نظام اجرایی و اداری ما را ناخواسته به سوی دین زدایی جوانان گرایش داده است. برای مثال به جای این که درس خواندن برای خدا و جهت کار و تلاش و خدمت بهتر باشد، به وسیله‏ای برای رسیدن به رفاه و زندگی بهتر شده است و این یعنی، یک فاجعه!

دو نهاد کشور را باید دریابیم، یکی مدرسه و دیگری مسجد. باید رابطه‏ی این دو را با هم تعریف کنیم. مدرسه‏ها باید تحت تأثیر مساجد باشند؛ البتّه مسجدی که با مدیریت یک روحانی آگاه و جمعی از متخصصین اداره گردد و نکته‏ی مهم این که باید در امر تبلیغ «نظام واره» فکر کنیم و نسخه‏هایی بپیچیم که در آن مسائل سیاسی، قضایی، امنیتی و استراتژی بین المللی دولت اسلامی ملحوظ باشد و راه حلّ ما، باعث بحران در نقطه‏ی دیگری نشود.

نکاتی عملی در مورد تبلیغ

پس از آن حضرت حجة الاسلام والمسلمین محمدی عراقی در موضوع «نکاتی عملی در مورد تبلیغ» فرمودند: خداوند در قرآن می‏فرماید: «قل هذه سبیلی ادعو الی اللّه عَلی بصیرةٍ انا ومن

اتّبعنی»1.

طبق فرموده‏ی قرآن، اولین شرط تبلیغ بصیرت و آگاهی است که این امری تخصصی می‏باشد.

اگر فقاهت در تبلیغ از فقاهت در فقه مشکل‏تر و مهم‏تر نباشد، راحت‏تر و آسان‏تر نیست، زیرا در امر فقه، تا حدّ زیادی، از زحمات علمای گذشته استفاده می‏شود، ولی در امر تبلیغ، یک مبلّغ بایستی علوم بسیاری را فرا گیرد و شرایط جامعه و مخاطب خویش را درک کند.

در امر تبلیغ باید نکات زیر مورد توجّه قرار گیرد:

1) استفاده از مفاهیم قرآنی در تبلیغ و تشویق به فهم و تدبّر در قرآن که این وظیفه، تنها از عهده‏ی طلاب و مبلّغان گرامی برمی‏آید.

2) بیان احکام شرعی که متأسفانه کمتر به آن پرداخته می‏شود.

3) پاسخ به سؤالات شرعی و فکری.

4) تشکیل جلسات به صورت فردی و جمعی و پاسخ به سؤالات و شبهات.

5) خودمانی‏تر صحبت کردن؛ زیرا نظر سنجی‏ها نشان داده است که مؤثرترین و محبوب‏ترین گویندگان کسانی هستند که خودمانی‏تر سخن بگویند.

6) توجّه به واقعیّات و عدم حرکت در فضاهای معنوی سطح بالا.


(0) نظر
برچسب ها :
X