آراسته بودن به زیورهاى اخلاقى همچون: تواضع زمینه بهره مندى و استیفاى هرچه بیشتر و بهتر از مواهب و نعمتهاى الهى را فراهم مى آورد. فرد متواضع به آسانى هرمطلبى را که نمى داند مى پرسد در پاى درس استاد
زانو مى زند و از خرمن فیضش برخوردار مى گردد. در کارهاى روز مرّه همچون: خوراک پوشاک نشست و برخاست و... هیچ تکلفى ندارد و به سهولت از امکانات مادى و معنوى بهره مند مى گردد. برخلاف انسان متکبر که حصارى از اوهام و خیالات و قید و بندهاى اسارت بار به گرد خویش کشیده است و با توجیه این که خلاف شأن و دون شخصیت وى مى باشد آزادى را از خود سلب کرده و از بسیارى مواهب و نعمتها محروم مى ماند. نکته اى را که نمى داند عار مى داند که بپرسد و یا در پاى درس کسى بنشیند.
بزرگانى که در عرصه علم و دانش چون خورشید درخشیده اند همواره در نهایت تواضع مى زیسته اند و با افتادگى و به دور از هرگونه تکلف و قید و بندى در تکاپو براى کسب دانش در مجلس درس استادان حاضر مى شدند. مرحوم علاّمه طباطبائى(ره) که بر فلسفه و تفسیر چنان احاطه داشت که پیچیده ترین مسائل فلسفى را به آسانى مى گشود چنان متواضع بود که هرگز کلمه (من) از ایشان شنیده نشده است:
(در طول سى سال که افتخار درک محضر ایشان را داشتم هرگز کلمه (من) از ایشان نشنیدم! در عوض عبارت (نمى دانم) را بارها در پاسخ سؤالات از ایشان شنیده ام. همان عبارتى که افراد کم مایه از گفتن آن عار دارند ولى این دریاى پرتلاطم علم و حکمت از فرط تواضع و فروتنى به آسانى مى گفت. و جالب این است که به دنبال آن پاسخ سؤال را به صورت احتمال و یا به عبارت (به نظر مى رسد) بیان مى کرد10.)