سیدضیإ مرتضوى
مسایل زنان را از چه زاویه اى مى نگریم؟ چارچوب ارزیابى و شناخت ما از مسایل زنان چیست؟ دیدگاههاى موجود در باره زنان و مسایل آنان را با کدامین ملاکها نقد و ارزیابى مى کنیم؟ ادبیات ما در فهم و شناخت مسایل زنان و نیز چهره اى که از جایگاه و نقش زن ارائه مى کنیم کدام است؟ در بازشناسى مسایل زنان, یعنى حقوق و احکام آنان و در مجموع در معرفى سیماى زن مسلمان, اصول و راهبردهایى که میزان شناخت صحیح و فهم درست این مسایل باشد چیست؟ اینها و پرسشهایى از این دست, آگاهیهایى را مى طلبد که پیش از پرداختن به مسایل زنان, به عنوان ابزارى کارآمد ما را در مسیرى روشن و مطمئن قرار مى دهد تا بتوانیم به این مسایل و پاسخ به پرسشهاى بسیارى که در باره زنان و مناسبات اجتماعى, خانوادگى و نیز سلوک فردى آنان وجود دارد دست یابیم. به ارزیابى دیدگاهها بپردازیم و ((صراط مستقیم)) را از میان بیراهه هاى بسیارى که وجود دارد بازشناسیم. این است که موضوع شناخت شناسى مسایل زنان و نیز آنچه به عنوان ((متدلوژى مسایل زنان)) مطرح است, در صدر اولویتهاى این دست مباحث قرار مى گیرد. آنچه در این مقاله آمده است به انگیزه پاسخ به بخشى از اصول و نکاتى است که در شناخت مسایل زنان باید مورد توجه قرار گیرد. اصولى راهبردى که مى تواند به عنوان ملاک عمل در شناخت درست مسایل زنان از یک سو, و ارزیابى و نقد دیگر دیدگاههاى موجود, از سوى دیگر, به شمار آید. این نوشته هر چند به درازا کشیده است اما روشن است که طبیعت موضوع آن و اصول دهگانه اى که معرفى شده است, تفسیر و تحلیلى بسیار بیش از این مى طلبد بویژه در تطبیق اصول یاد شده بر نمونه هاى مختلف مسایل زنان و تإثیر بر آنها, اما آنچه آمده است مى تواند چهره اى هر چند اجمالى را از اصول و محورهایى ارائه دهد که در شناخت مسایل زنان به عنوان ملاکهایى کلى ولى اساسى عمل مى کند. امیدواریم فرصتهاى دیگرى براى بحث و کنکاش بیشتر در پیش رو داشته باشیم. ان شإالله.