پاسخ به پرسشهای فنی : شماره 10 |
شماره : 10 تاریخ : 17/11/1369 |
پرسش مطرح شده : نحوه حسابداری و گزارشگری مالی در مورد مخارج و درآمدها در واحدهای تجاری قبل از مرحله بهرهبرداری چگونه است؟
|
پاسخ : 1) واحد تجارز قبل از مرحله بهرهبرداری به واحدی اطلاق میشود که کوششهای آن عمدتاً در جهت آغاز یک فعالیت جدید (از قبیل برنامهریزی، تأمین مالی، اکتشاف منابع طبیعی، شناسائی منابع مواد اولیه، تحصیل دارائیهای بلندمدت و استخدام و آموزش نیروی انسانی موردنیاز) صرف شود. بنابراین، در واحدهای تجاری قبل از مرحله بهرهبرداری، فعالیتهای اصلی پیشبینیشده آغاز نگردیده و یا در صورت آغاز، هنوز درآمد قابلتوجهی از محل این فعالیتها، بدست نیامده است. 2) مخارجی که واحدهای تجاری قبل از مرحله بهرهبرداری انجام میدهند را میتوان در سه گروه متمایز زیر طبقهبندی کرد: الف- مخارجی که در قبال آن دارائیهای عینی مشخصی نظیر زمین، ساختمان، ماشینآلات، کالا و امثالهم تحصیل میشود. این مخارج در دوره وقوع به عنوان دارائی تلقی و به دوره بعد منتقل میشود. ب- مخارجی که در قبال آن دارائی عینی مشخصی تحصیل نمیشود اما صرف این مخارج از یک سو، برای پیشبرد عملیات و دستیابی به هدفهای از پیش تعیینشده الزامی است و از سوی دیگر، به تحصیل درآمد مربوط در دوره وقوع جهت تطابق با مخارج مزبور منجر نمیشود. بنابراین، این قبیل مخارج ماهیت جاری ندارند و منافع آنها به دورههای آتی تسری مییابد. مخارجی از این قبیل باید همانند مخارج موضوع « الف » بالا، به عنوان دارائی شناسائی اما تحت سرفصل مشخص « مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری » یا سرفصل کلی « مخارج انتقالی به دورههای آتی » در ترازنامه طبقهبندی و به دورههای بعد منتقل شود. در آن گروه از واحدهای تجاری قبل از مرحله بهره برداری که پیشرفت پروژه منطبق با برنامه زمانبندی است، معمولاً تمامی مخارج به جز مخارج موضوع بند « الف » بالا، در این گروه گردآوری و طبقهبندی میشود. هنگامی که واحد تجاری به مرحله بهرهبرداری رسید، استهلاک مخارج مزبور آغاز میشود. هزینه استهلاک مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری در گروه « سایر درآمدها و هزینهها » در صورت حساب سود و زیان دوران بعد از مرحله بهرهبرداری انعکاس مییابد. ج- در برخی مواقع به ویژه در مواردی که پیشرفت پروژه با اشکالات جدی مواجه میشود، بخشی از مخارج گروه « ب » بالا، باید به عنوان هزینه جاری تلقی شود و در صورت حساب سود و زیان انعکاس یابد. اینگونه مخارج، به دلیل این که ارتباطی با پیشرفت پروژه ندارند و ماهیت آنها نیز معمولاً عادی نیست، فاقد ویژگی لازم برای انتقال به دورههای آتی میباشند. نمونه بارز این قبیل مخارج عبارتند از: هزینههای دوران توقف غیرعادی در مرحله قبل از بهرهبرداری، خسارت عمده وارده به دارائیها و هزینههای عمده دوباره کاری. 3) واحدهای تجاری ممکن است در دوران قبل از مرحله بهرهبرداری خود، درآمدهائی را تحصیل کنند. این قبیل درآمدها را میتوان درارتباط با مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری، به دوه گروه متمایز طبقهبندی کرد: الف- درآمدهائی که میتوان آنها را به عنوان بازیافت بخشی از مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری محسوب کرد که نمونه بارز این قبیل درآمدها، حاصل فروش تولیدات آزمایشی در دوران قبل از مرحله بهره برداری است. این قبیل اقلام را باید با مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری تهاتر کرد. ب- درآمدهائی که هیچگونه ارتباطی با مخارج قبل از مرحله بهرهبرداری ندارند و درنتیجه قابل تهاتر با مخارج مزبور نمیباشند. نمونه بارز این قبیل درآمدها، سود حاصل از سپردههای سرمایهگذاری در بانکهاست. اینگونه اقلام باید به عنوان درآمد جاری تلقی و در صورت حساب سود و زیان دوره تحقق، منعکس شوند.
4) صورتهای مالی واحدهای تجاری قبل از مرحله بهرهبرداری باید مانند واحدهای تجاری در حال بهرهبرداری بیانگر وضعیت مالی، تغییرات در وضعیت مالی و نتایج عملیات طبق اصول موردقبول حسابداری باشد. اما چنانچه واحد تجاری قبل از مرحله بهرهبرداری فاقد هزینه و یا درآمد جاری باشد، تهیه و ارائه صورت حساب سود و زیان برای آن مورد نخواهد داشت. |