کاریکلماتور 

اغنیا به آب درمانی و فقرا به نان درمانی نیازمندند.

شکسته ترین خط ، خط ِ فقر است.

تنها ننگ ِ ریاضیات ، درس ِ "جبر" است.

سقوط ، پروازی است که سر ِ زا می رود.

خط فکری اش "کوفی" بود ، از او پرهیز کردم.

ساعتم سرما خورده ، ثانیه ریزی پیدا کرده.

مترسک ، عاشق بازی ِ کلاغ پر است.

بی بخار ترین شیر شیر سرد است.

حلوای ماضی بعید را در زمان حال ساده می پزند

خاک سپاری اغاز حیات درخت است .

مسئله سازترین ادمهای دنیا معلمان ریاضی هستند.

بیدهای خانگی از باد نمی لرزند، پشم می خورند

پشتم باد خورده، ابر ِ وجودم از باران تهی شده.

خطِ فقر را، هیچ کس نمی خواند

دیکتاتور، همه چیز را با «من» وزن می کند.

نگهبانی الفبا را به «هـ» دوچشم می سپارم

نیروی ِ جاذبه‎ات، سیب گلویم را دچار سقوط کرد.

قالی را در منظر ِ عام به دار می آویزند

 


دسته ها :
چهارشنبه هشتم 8 1387
X