کاروان می رود 

راهیان نور

قدم به مناطق جنوب که می گذاری آسمان دلت بارانی می شود ، دیدگانت به اشک می نشیند و بغضی سنگین راه گلویت را می گیرد. از کنار شهرها که می گذری بانگهای گرم و معصوم ، خود تو را به ضیافت سالهای جنگ فرا می خوانند و با تمام وجود ، زخمهای تنشان را در برابر دیدگانت به تماشا می گذارند تا روایت گر استقامت و ایثارشان باشی. آری! و تو عاشقانه به دیدارشان می شتابی! می دانی که هنوز حرفهای ناگفته زیادی برای گفتن دارند. اما دریغ ! از محرمی که گوش به حرفهای دلشان بسپارد.

از میان شهرها غریب تر ، خرمشهر را می یابی خرمشهری که هنوز آثار جنگ را بر پیشانی سترگ خود به یادگار دارد.خرمشهری که زیر بارش رگبارهای آتش دشمن، چشمهای به خون نشسته اش را تقدیم غروب کرد خرمشهری که مردانش کوهی از ایثار و شهامت بودند. مردانی که عاشقی را در لبیک به امام و مقتدایشان به اوج خود رسانده بودند.

سراغ بچه های جنگ را می گیریم ، او را می یابیم مردی از تبار مردان مرد! مردی از تبار آلاله های جا مانده از قافله شهدا ء! چقدر صمیمی با بچه ها برخورد می کنند! هنوز سادگی و صفای بچه های جنگ را دارد، با حرفهایش ما را به آن سالها می برد. گرم صحبت که می شود برایمان از خرمشهر می گوید ، نگاه اشک ، میهمان ناخوانده چشمانش می شود ، جنان دقیق و لحظه به لحظه وقایع را برایمان بازگو می کند که انگار همین دیروز بوده که این حوادث اتفاق افتاده است.

می گوید ! وارد این جا که می شوی باید با وضو وارد شوی ! چرا که قطعه قطعه این خاک بوی بچه ها را می دهد ، کوچه ای را نمی توانی پیدا کنی که آغشته به خون شهیدی نباشد. می گوید وقتی شهید مرتضی آوینی این جا می آید تا از زبان بچه ها حرف بکشد نمی تواند چرا که این جا هنوز هم حماسه هست. هنوز هم ایثار هست.

وقتی از شب سقوط خرمشهر می گوید: یادی هم از شهید دانشجو «بهروز مرادی» می کند از او می گوید از حماسه هایش ، از بزرگی روحش!می گوید ، شبی که حماسه ها به اوج خود می رسند ، شبی که گلوله ها و تیرها بر تن چاک چاک بچه ها می نشیند شبی که فریادهای « یا زهرا»« یازهرای » بچه ها بلند می شود شبی که لحظه های ملکوتی دیدار معشوق بر چهره ها جلوه گر می شود شهید مرادی می آید درست زیر همین پل ( اشاره به پل خرمشهر) صدای کارون را ضبط می کند ، صدای بچه ها را ضبط می کند آن شب به جای اشک خون می گرید. وقتی از او علت را می پرسند، جواب می دهد: « مگر نمی بینید کارون دارد بچه ها را با خود می برد. مگر نمی بینید صدای «یا زهرا» « یا زهرای » بچه ها از دل کارون شنیده می شود، مگر ناله های عاشقانه بچه ها را نمی شنوید که در راه رسیدن به دوست بی قراری می کنند ، می خواهم صداها را ضبط کنم تا برای همیشه در گوشم طنین اندار شود می خواهم به یاد همین بچه ها ، شب را به صبح برسانم ، می خواهم از همین بچه ها که عاشقانه می روند تا انتقام سیلی زهرا را بگیرند بخواهم که شفاعت ما را هم بکنند می خواهم ... . به این جا که می رسد هق هق گریه هایش را می شنویم نگاهی را از بچه ها می گیرد و به سمت کارون خیره می شود.

چشم به امواج متلاطم کارون می دوزیم انگار زمزمه های عاشقانه بچه ها را از دل کارون می شنویم ، لحظات زیبا ، غروب دلمان را با خود می برد گویا غروب هم دلش به اندازه آسمان دیدگان مابارانی است.

مریم جلیل نژاد

میاندوآب- رشته مدیریت دولتی

منبع:سایت راهیان نور

دسته ها : دفاع مقدس
يکشنبه سی یکم 6 1387
دلم اسیر نام حسین
 تموم زندگیم مال حسینم
1) سعید حدادیان 
2) مرحوم سید جواد ذاکر طباطبایی 
متاسفانه از ایشون عکس و ملودی ندارم.(دراینترنت)
 
 وقتی دلم پر می زنه
 غریب مادر
 
3) محمود کریمی
 
حسین جانم حسین 
 
4)منصور ارضی 
 
بین الحرمین
 عزای تو
 
5) عبدالرضا هلالی
 
 ذکر یا حسین
حسین ، وای حسین 
 
6) حسین سیب سرخی
 
تا که دل بر دلبر دادم 
مولا یا فاطمه 
7) حمیدرضا علیمی 
وقتی گوش دادی نظر بده 
دسته ها : صوتی
جمعه بیست و نهم 6 1387
ماه تولدتون رو بگید تا در صفحه ماه تولد کاربرا قرار بدیم.
دسته ها : دوستانه
پنج شنبه بیست و هشتم 6 1387

سلام این زمزمه چه کسی میتونه باشه

آنقدر از بازی زندگی دلتنگم    که مرگ خود را جشن میگیرم 

نظر یادت نره

دسته ها : دلم تنگه
پنج شنبه بیست و هشتم 6 1387

سلام

دوستان موافقند که در آپ های بعدی از مناطق جنگی بگیم.

نظر بدید.

دسته ها : صحبتهای من
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1387
دانستنی های استان خوزستان

استان خوزستان با مساحت ۶۴۲۳۶ کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران و در محدوده ۴۷ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۹ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ و ۲۹ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۵۸ دقیقه شمالی از خط استوا قراردارد این استان از شمال به استان لرستان و از شمال شرقی به استان اصفهان از شمال غربی به استان ایلام از شرق و جنوب شرقی به استان چهارمحال و بختیاری و استان کهکیلویه و بویراحمد و از جنوب به خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود.

استان خوزستان دارای 20 شهرستان و47 شهر و46 بخش و126 دهستان می‌‌باشد. این استان با جمعیت ۳۷۴۶۷۷۲ نفر دارای ۶۴۴۰۴۰ خانوار می‌‌باشد.

تاریخ:

خوزستان یا «شکرستان» از دیرباز مهد تمدن و فرهنگ بوده و قابلیت‌های سرشاری در این زمینه داشته که تاریخ، گواه صادقی بر این مدعاست.

درباره واژه «خوزستان»، معانی و تعابیر فراوانی وجود دارد که قدمت و دیرینگی این خطه را آشکار می‌‌سازد. خوزی‌ها قوم اولیه ساکن این سرزمین بودند و با ایلامیان همتبار بودند.

ابن منظور به سال ۷۱۱ ه.ق. در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب، یعنی: «خوز» قوم یا قبیله‌ای از مردم عجمند. از سوی دیگر «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا می‌کنند. زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژه‌ای برای رشد این گیاه داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست می‌‌داده است.

دانستنی های استان خوزستان

خوزستان در دوران باستان، به‌ویژه‌، در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم می‌شد: بخش‌های شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمینهای باصفا و کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود، و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگه‌ای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگه‌ای سرسبز و پرآب بوده که به قاره‌ای کوچک و مستعد می‌‌ماند. بخش‌های جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ «میان رودان»،عراق کنونی بوده و جغرافیای وسیعی را شامل می‌‌شده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است.

استرابون جغرافی‌دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگه‌های جهان می‌‌داند. زیرا رودخانه‌های زیادی این دشت را آبیاری می‌‌کرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می‌ساخته ‌است. شاید بر همین اساس بوده که عده‌ای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا«اند» بوده که به معنی "جایی با آب‌های فراوان" است.

در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و«حبوجستان و اجار» آمده است که به نظر می‌آید، برگرفته از زبان پهلوی با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان لفظ لری بختیاری برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره می‌‌گیرند. بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از«هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافته است. در گویشهای فارسی باستان و زبان پهلوی «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و«اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفته‌اند. البته تا سالهای اخیر این اسامی را با حرف (ح) نیز می‌نوشته‌اند. از سوی دیگر «یاقوت حموی» واژه «خوز» را با نامهای «خوز» و «هوز» و «اهواز» و«هویزه» هم ریشه می‌‌داند. «اهواز» محرف واژه «اواز» و«اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم «خواجا» یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بوده است. پس از هخامنشی، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بوده است. در سال 1303 در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بمدت یکسال به دزفول و سپس به اهواز منتقل شد و تا کنون نیز اهواز است.

دربارة آبادی مرکز خوزستان در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم تألیف ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی جهانگردی از بیت المقدس آمده است:

شوشتر در همة این سرزمین،خوشتر، استوارتر و مهم‌تر از آن شهری نباشد. نهر به دور آن می‌‌چرخد نخلستان وباغها آن را فرا گرفته اند. بافندگان ماهر پنبه و دیبا در آن بسیارند از همة شهرها برتر است، اضداد را در خود جمع و در نزد جهانیان شهرت دارد. و درباره اش گفته‌اند آن همچون بهشتی است. باغهایش پر از ترنج و انار خوب، انگور و گلابی عالی و خرما می‌‌باشد. بهشت خوزستان است دیبای آن را به مصر وشام می‌‌برند، مردمش با خوشی عمر می‌‌گذرانند.

همچنین در سفرنامة «ابن بطوطه» جهانگرد مراکشی می‌‌خوانیم:

سر انجام به شهر تستر (شوشتر) رسیدم که در قلمرو اتابک و سر حد بین دشت وکوهستان است. شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغهای عالی است این شهر محاسن زیاد و بازارهای معتبر دارد و از شهر های قدیمی است. در دو طرف رودخانه باغ قرار دارد و محاذی دروازة دسبول ماننده بغداد و حله جسری از کشتیهای کوچک درست کرده اند، میوه در تستر فراوان است، خیرات و برکات این شهر بسیار و بازارهای آن در خوبی بی مانند می‌‌باشد.

وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون دانشگاه جندی شاپور در این استان دال بر اهمیت و رونق این خطه ارزشمند می‌‌باشد که استادان بزرگ دانش پزشکی را از یونان، مصر، هند و روم گرد هم آورده بوده ‌است. این دانشگاه را نسطوریان مسیحی عراق به ‌نام خانواده بختیشوع ایجاد کردند. پزشکان برجسته و ناماوری که به مداوای بیماران و تدریس دانشجویان رشته‌پزشکی در این دانشگاه مشغول بوده اند. این دانشگاه طب که به دستور شاپور اول (۲۴۱-۲۷۱ م) بنیان نهاده شد. توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف) مرمت و بازسازی گشت و در زمان انوشیروان تکمیل و توسعه یافت .علما، دانشمندان و شاعران بزرگی همچون: ابونواس حسن بن هانی اهوازی، که از ارکان شعر عرب است، عبداله بن میمون اهوازی، نوبخت اهوازی منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران عرب زبان شیعی، مانند ابن سکیت و دعبل خزائی که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشته‌اند و زبان به مقاومت گشوده‌اند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی می‌‌کرده اند.

اقتصاد و منابع طبیعی:

دانستنی های استان خوزستان

نفت و گاز طبیعی مهم‌ترین منابع طبیعی کشور برای اولین بار در این استان و در شهر مسجد سلیمان قریب به ۸۰ سال پیش کشف و استخراج شد، از آن موقع تا کنون حوزه‌های نفتی فراوانی دراین استان کشف و مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌است که از مهم‌ترین آنها حوزه‌های نفتی اهواز می‌‌باشند پالایشگاه آبادان و پتروشیمی بندر امام و ماهشهر و ... از جمله صنایع وابسته به نفت در این استان می‌‌باشد.

رود خانه کارون به همراه رودخانه‌های دز و کرخه و اروند و گتوند این استان را یکی از مساعدترین استان‌ها برای اجرای طرحهای کشاورزی نموده است و هم اکنون بزرگ‌ترین طرح تولید نیشکر و صنایع جانبی آن دراین استان درحال انجام است ارتباط این استان به آبهای آزاد ازطریق بندرهای آبادان و خرمشهر امکان دیگری از این استان برای تجارت آزاد می‌‌باشد. گرچه جنگ ایران و عراق به این بندرها صدمه‌های فراوانی وارد کرد اما این بندرها به‌تدریج به دنبال رسیدن به اوج فعالیت‌های خود هستند. خوزستان در هشت سال جنگ ایران و عراق اصلی‌ترین صحنه‌های کارزار بشمار می‌‌آمد. از اروندکنار تا آبادان، از خرمشهر و شلمچه تا دشت آزادگان و... همه درآماج مستقیم حمله عراق قرار گرفته بود. از طرف دیگر همه شهرهای استان یا در معرض حمله هواپیماهای جنگی قرار داشتند ویا در معرض حمله موشک‌های غول آسا.

 

منبع:

تبیان خوزستان

دسته ها : آشنایی با شهر
چهارشنبه بیست و هفتم 6 1387
X