اتلانتیس به سوی ISS پرواز کرد
شاتل فضایی اتلانتیس در روز هشتم ژوئن پایگاه فضایی کندی ناسا را به
سمت ایستگاه فضایی بین المللی ترک کرد. اتلانتیس در جریان این
ماموریت 11 روزه که STS-117 نام دارد چندین محموله ویژه تکمیل
ایستگاه فضایی بین المللی را به فضا برد.
کمی پیش از پرتاپ رییس این ماموریت اتلانتیس((ریک استارکو)) از
گروههایی که در انجام این ماموریت فعالیت داشتند تشکر کرد و گفت:
((دو هفته دیگر همدیگر را بر روی زمین خواهیم دید))
در این ماموریت؛ خدمه؛ یک جزء سازه ای جدید را به ایستگاه خواهند
افزود و با بکارگیری صفحات خورشیدی جدید؛ صفحات کنونی را جمع
خواهند کرد. دو ماموریت گذشته شاتل ها نیز شبیه به همین ماموریت بوده
است. ماموریت sts117 ؛ قطعات s3/s4 به وزن 3/17 تن را به
sts منتقل خواهند کرد با افزوده شدن این قطعات ؛ سمت راست ایستگاه
گسترش یافته و یک مجموعه صفحات خورشیدی جدید به ان متصل
خواهد شد . این صفحات در حالت باز شده 24 پا طول دارند و توان
بیشتری را برای ایستگاه فراهم می اورند تا با افزوده شدن مدلهای
پژوهشی علمی اروپایی و ژاپنی در اینده ؛ مشکل تامین نیرو وجود
نداشته باشد.در ابتدا قرار بود اتلانتیس در ماه مارس به سوی ISS
پرتاب شود؛ اما وقوع یک طوفان؛ سبب صدمه دیدن فوم روی مخزن
سوخت خارجی ان شد و مهندسان مجبور شدند ان را به تاسیسات
تعمیری باز گردانند. اما ماموریت STS-117 حامل یک محموله
کوچک اما بسیار با ارزش دیگر نیز بود. این محموله یک بر چسب
سربی فلزی است که قدمت ان به حدود 400 سال پیش باز می گردد
این اثر باستانی که بر روی ان عبارت انگلیسیYAMAS TOWNE
نقش بسته در محوطه بار میانی اتلانتیس قرار داده شد. این برچسب
فلزی در سال 1611 از انگلستان به منطقه ((جیم استون)) اورده شده
بود و پس از پایان این ماموریت به زمین باز گردانده خواهد شد .
ناسا هدف از این کار را تقویت روح پژوهش در حال حاضر و اینده در
کل دنیا اعلام کرده است.
ساختمان چشم
از لحاظ نوری مجموعه ای از دیوپترهای کروی چشم را تشکیل می دهد.
اولین دیوپتر کروی قرنیه چشم است که هوای بیرون را از لایه زلالیه چشم جدا می کند.
مردمک چشم که دیافراگم دهانه چشم است، یک دیافراگم قابل کنترل است. در واقع یک دهانه اتوماتیک است که می تواند بسته به شدت نور ، قطرش را بین 2 تا 8 میلی متر تغییر دهد. زمانی که شدت نور زیاد است، برای اینکه نور کمی به داخل چشم برسد، قطر مردمک 2میلی متر می باشد.
عدسی چشم از تعداد بسیار زیادی دیوپتر تشکیل یافته است که ضریب شکست آنها از مرکز نوری عدسی به طرف کناره ها ، به طور مرتب در حال کاهش است تا به دیوپتر خارجی میرسد.
در کناره های عدسی ماهیچه های مژگانی وجود دارد که ضخامت عدسی به کمک آنها ، برای مشاهده اجسام دور و نزدیک ، تنظیم می شود.
درون چشم شامل مایعی به ناممایع زجاجیه است.
شبکیه چشم که صفحه حساس به نور است از سلولهای استوانه ای و مخروطی شکل تشکیل یافته است که حساسیت آنها در تمام سطح شبکیه یکسان نیست.
حساسترین قسمت شبکیه به نور ، لکه زرد چشم است و این نقطه محل تلاقی محور اصلی سیستم چشم با شبکیه می باشد. در واقع وقتی به یک جسم با دقت نگاه می کنیم، می خواهیم تصویر جسم را بر روی لکه زرد بیندازیم.
نحوه تشکیل تصویر در چشم
قطر سلولهای مخروطی و استوانه ای در حدود 4.5 میکرون است. هر کدام از این سلولها به منزله یک فتودیود می باشند. وقتی نور بر روی این سلولها می افتد، آنها را تبدیل به الکتریسیته می کند و از طریق اعصاب چشم ، الکتریسیته تولید شده روی سلولهای چشم ، به مغز منتقل میشود و بینایی شکل میگیرد. چشم قادر به رویت تمام اجسام دور و نزدیک و در سطوح مختلف میباشد.
رویت واضح اجسام در چشم به علت ساختار چشم و تطابق در چشم و تحرک چشم میباشد. این سه عامل باعث میشوند که چشم منطقه وسیعی را در فاصله های مختلف واضح ببیند.
اگر جسم را از بینهایت تا فاصله 15 متری بیاوریم، در تمامی این حالات تصویر جسم بر روی یک سلول از شبکیه درچشم می افتد و آن جسم برای چشم به منزله یک نقطه خواهد بود.
تطابق در چشم
عدسی چشم یک عدسی اتوماتیک است، بدین معنی که می تواند با تغییر دادن شعاع انحنای دیوپترهای تشکیل دهنده چشم ، فاصله کانونی خود را تغییر دهد. تنظیم فاصله کانونی در چشم و واضح کردن تصویر بر روی شبکیه ، عمل تطابق نام دارد. این عمل از 15 متر که حداکثر رویت میباشد تا 15 سانتی متر که حداقل رویت میباشد، انجام میگیرد.
تحرک چشم
اگر مخروطی را درنظر بگیریم که راس آن بر روی لکه زرد چشم است، زاویه ای که تحت آن می توانیم اجسام را ببینیم، 50 دقیقه است. زاویه دید چشم در حالت معمولی 60 درجه است. اگر حرکت چشم در کاسه خودش را هم اضافه کنیم چشم می تواند زاویهای حدود 160 درجه را به طور همزمان رویت کند.
دید کلی
لایه شبکیه داخلیترین لایه کره چشم است که در طرف جلو تقریبا تا جسم مژگانی گسترش مییابد. شبکیه از 10 لایه درست شده و محتوی سلولهای استوانهای و مخروطی است که گیرندههای بینایی هستند، به علاوه 4 نوع نورون به اسامی سلولهای دوقطبی ، عقدهای ، افقی و آماکرین. استوانهها و مخروطها که بلافاصله بعد از لایه مشمیه قرار دارند با سلولهای دو قطبی سیناپس میدهند و سلولهای دو قطبی با سلولهای عقدهای سیناپس میدهند. آکسون سلولهای عقدهای متقارب شده و کره چشم را به صورت عصب بینایی ترک میکنند.
عصب بینایی چشم را در نقطهای حدود 3 میلیمتر در داخل و اندکی در بالای قطب خلفی کره چشم ترک میکند و رگهای خونی شبکیه نیز در همین نقطه وارد کره چشم میشوند. محل خروج عصب بینایی صفحه بینایی (Optic disk) نام دارد، به علت فقدان گیرندههای بینایی نقطه کور نیز نامیده میشود. در قطب خلفی چشم یک نقطه فرو رفته وجود دارد که لکه زرد (Macala Lutea) نام دارد و فقط حاوی سلولهای مخروطی است. تغذیه قسمت عمده شبکیه از عروق مشیمه تامین میشود و فقط در مرکز عصب بینایی از انشعابات شریان هیالوئید ، استفاده میکند.
مسیرهای عصبی
آکسونهای سلولهای عقدهای در عصب بینایی و راه بینایی به طرف عقب سیر کرده و در جسم زانویی خارجی یعنی بخشی از تالاموس ختم میشوند. فیبرهای مربوط به هر نیمه طرف بینی شبکیه در کیاسمای اپتیک تقاطع میکنند. در جسم زانویی فیبرهای مربوط به نیمه طرف بینی شبکیه و نیمه گیجگاهی شبکیه مقابل روی سلولهایی سیناپس میدهند که آکسونهای آنها راه زانویی - کالکارینی را تشکیل میدهند. این راه به سوی لوب پس سری قشر مغز سیر میکند. ناحیه پذیرای اولیه بینایی در اطراف شیار کالکارین واقع شده است.
شاخههایی از آکسونهای سلولهای عقدهای از راه بینایی به ناحیه پیش بامی (prectectal) مغز میانی میروند و در آنجا ارتباطاتی برقرار میکنند که منجر به بروز رفلکسهای بینایی و حرکات چشم میشوند. آکسونهای سلولهای عقدهای دیگر مستقیما از کیاسمای اپتیک به هستههای فوق کیاسمایی در غده هیپوتالاموس میروند و در آنجا منجر به ایجاد نوعی از ریتمهای آندوکرینی و سایر ریتمهای شبانه روزی وابسته به نور میشوند.
مکانیزم تشکیل تصویر
چشمها انرژی طیف مرئی نور را به پتانسیلهای عمل در عصب بینایی تبدیل میکنند. طول موج نور مرئی بین 700 -400 نانومتر قرار دارد. تصاویر اشیاء موجود در محیط روی قرنیه متمرکز میشوند. پرتوهای نوری که به شبکیه برخورد میکنند، پتانسیلهایی در سلولهای استوانهای و مخروطی تولید میکنند. از یک نظر پروراندن اطلاعات بینایی در شبکیه ، تشکیل سه تصویر را شامل میشود، تصویر نخست که بوسیله عمل نور روی گیرندههای نوری تشکیل میشود، در سلولهای دو قطبی به تصویر دوم تبدیل میشود و این تصویر دوم به نوبه خود به تصویر سوم در سلولهای عقدهای تبدیل میگردد.
در هنگام تشکیل تصویر دوم ، سیگنال حاصله بوسیله سلولهای افقی دچار تغییراتی میشود و در هنگام تشکیل تصویر سوم ، این سیگنال بوسیله سلولهای آماکرین دستخوش تغییر میگردد. تغییرات اندکی در طرح ایمپالس در اجسام زانویی خارجی بوجود میآید و لذا تصویر سوم به قشر پس سری میرسد و ایمپالسهای فرستاده شده در آنجا احساس بینایی را بوجود میآورند.
راههای بینایی به قشر مغز
آکسون سلولهای عقدهای یک نمودار فضایی شبکیه را روی جسم زانویی خارجی تصویر میکنند. هر جسم زانویی خارجی محتوی لایه است. در هر طرف ، لایههای 1 ، 4 و 6 مسیرهای ورودی از چشم طرف مقابل را دریافت میکنند.، در حالیکه لایههای 2 ، 3 و 5 مسیرهای ورودی را از چشم همان طرف دریافت میکنند. در هر لایه یک تصویر نقطه به نقطه دقیق از شبکیه وجود دارد و هر 6 لایه با یکدیگر مطابقت دارند. فقط 10 - 20 درصد از ورودیهای هسته زانویی خارجی از شبکیه میرسند. سایر ورودیهای عمده از قشر بینایی و سایر نواحی مغز میآیند که به نظر میرسد در تنظیم فیزیکی ورودی بینایی به قشر مغز شرکت داشته باشند.
قشر بینایی
همانطور که آکسون سلولهای عقدهای یک نمودار فضایی دقیق از شبکیه را روی جسم زانویی خارجی تصویر میکنند، جسم زانویی خارجی نیز نمودار مشابه نقطه به نقطهای را روی قشر اولیه بینایی میاندازد. در قشر بینایی ، سلولهای عصبی متعددی با هر فیبر ارتباط دارند. قشر بینایی نیز دارای 6 لایه است که آکسون نورونهای هستههای زانویی خارجی در لایه 4 ختم میشوند. قشر بینایی اولیه اطلاعات در مورد رنگ را از اطلاعاتی که در مورد شکل و حرکت هستند ازیکدیگر جدا کرده و ورودیهایی را که از هر چشم میآیند و دنیای بینایی را به قطعات خطوط کوتاه با جهتهای مختلف تبدیل میکند.
سایر نواحی قشری
از قشر بینایی اولیه ، جنبههای مختلف اطلاعات بینایی در مسیرهای موازی به بسیاری از قسمتهای قشر میرسند. به عنوان مثال در انسان اطلاعات مربوط به حرکت در قشر آهیانه پردازش میشود و اطلاعات مربوط به رنگ در شکنجهای دوکی شکل و زبانهای لوب پس سری پردازش میگردد. قسمت قدامی قشر گیجگاهی تحتانی بخشی از مغز است که برای تشخیص بینایی اجسام لازم است و این ناحیه در ارتباط با حافظه میباشد.
در میمون 32 ناحیه مشخص مغز که توسط 305 مسیر شناخته شده به یکدیگر متصل شدهاند در پردازش اطلاعات بینایی در سیستم عصبی مرکزی دخالت دارند. سرانجام کلیه اطلاعات بدست آمده از این مکانهای پردازش کننده به نحوی با یکدیگر جمع شده و به آن چیزی که ما به عنوان تصویر بینایی خودآگاه تجربه میکنیم، تبدیل میشود.
آستیگماتیسم عیب شایع مکانیزم تشکیل تصویر
آستیگماتیسم یک حالت شایع است که در آن انحنای قرینه یکنواخت نیست. هنگامی که انحناء در یک نصف النهار با انحناء در سایر نصف النهارها متفاوت باشد، پرتوهای نور در آن نصف النهارها روی کانون متفاوتی متمرکز میشوند و لذا بخشی از تصویر شبکیهای تار میگردد. آستیگماتیسم را میتوان با قرار دادن عدسیهای استوانهای به گونهای که انکسار را در کلیه نصف النهارها یکنواخت سازند تصحیح کرد.
ضایعه راههای بینایی
هر راه بینایی در خدمت نیمی از میدان دید است، بنابراین ضایعهای که یک عصب بینایی را قطع کند، موجب کوری در آن چشمها میشود، اما ضایعهای که یک راه بینایی را قطع میکند، موجب کوری در نصف میدان بینایی میشود. این عیب تحت عنوان نیمه بینی همنام طبقه بندی میشود.
همه ما در جامعه مشاهده میکنیم که افراد مسن برای دیدن اشیاء نزدیک از عینک استفاده میکنند. تحقیقات زیاد نشان میدهد که شروع پیر چشمی به عوامل مختلفی مثل نژاد ، شرایط آب و هوایی ، تغذیه و عوامل فیزیولوژیک فرد بستگی دارد. بطوری که پیر چشمی در کشورهای اروپایی در سنین 45 تا 50 سالگی اتفاق میافتد، در حالیکه در کشورهایی مثل هند ، عربستان ، کوبا در سنین 40 سالگی اتفاق میافتد و یا این که سیاه پوستان زودتر از سفید پوستان دچار پیر چشمی میشوند.
طبق تحقیقاتی که در خصوص شروع سنین پیر چشمی در شهر تهران به عمل آمده ، این سن 37.5 سالگی مطرح شده ، فردی که عادت دارد اشیاء را دورتر از چشم نگه دارد، دیرتر پیر چشم میشود و برعکس شخصی که اشیاء را نزدیکتر به چشم نگه میدارد، زودتر پیر چشمی میگیرد. داشتن دستان بلند و یا کوتاه در این زمینه موثر است. فردی که مبتلا به دوربینی است، زودتر پیر چشم میگردد و هر چه مقدار دوربینی وی بیشتر باشد پیر چشمی زودتر است. در مورد اینکه آیا میتوان از پیرچشمی جلوگیری کرد و یا آن را به تعویق انداخت، بایستی گفته شود که تاکنون به این سوال پاسخ مشخص داده نشده و تحقیقات تاکنون نتوانسته است راه حلی را پیشنهاد نماید.
دلیل بروز پیر چشمی
یکی از دلایل عمده پیر چشمی سخت شدن پوسته عدسی چشم (اسکروزیس) میباشد، در اینحالت عضلات مژگانی قادر نیستند که انحنای لازم را برای عدسی بوجود بیاورند، ضمنا خود این عضلات نیز با افزایش سن دچار اسکروزیس میگردند. بطور کلی یک سری تغییرات در بدن به علت افزایش سن ایجاد میگردد که غیر قابل برگشت میباشد و پیرچشمی یکی از این تغییرات است، پیرچشمی مساله نگران کنندهای نیست و براحتی قابل درمان است، منظور از درمان همان اصلاح است.
این اطلاعات برای این است که قدر چشمان خود را بدانیم