پیروزی انقلاب اسلامی در فوریه 1979 منجر به سقوط شاه در ایران و بر هم خوردن ساختار امنیتی در منطقه خلیج فارس شد. با ایجاد خلاء قدرت در منطقه، فرصت مناسبی برای ایفای نقش توسط دیگر بازیگران ماندن عراق بوجود آمد. فعال شدن کشور عراق با توجه به ساختار حکومتی و وابستگیهای استراتژیک آن به شوروی زنگ خطری جدی برای غرب به شمار میرفت. در واقع سیاستهای غرب با توجه به از دست دادن ایران و فعال شدن عراق دچار بحران میشد. آمریکا به عنوان حافظ منافع غرب میبایست از میان دو تهدید موجود (ایران و عراق) یکی را انتخاب کند و با فراموشی موقت یک، راهحلهای اساسی را در مورد دیگری بکار بندد. در این میان انقلاب اسلامی با توجه به ویژگیهای آن، تهدید اصلی برای غرب محسوب میشد. این مساله با توجه به تمایل رهبران عراق به عادی سازی روابط خود با غرب برای آمریکا حائز اهمیت بود. از سوی دیگر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه، موازنه قوا را به ضرر غرب تغییر داد و راه را برای گسترش نفوذ شوروی باز کرد. با سقوط ساختار امنیتی گذشته رقابت بر سر کسب مقام ژاندارمری و جانشینی شاه در بین کشورهای منطقه شدت یافت. روسها با استفاده از این فرصت در 24 دسامبر 1979 افغانستان را به اشغال درآورند و دومین ضربه را به سیاستهای منطقهای آمریکا وارد کردند. عراق در این میان فرصت به دست آمده را مغتنم شمرد و با اتخاذ مواضع همسو و هم جهت با غرب، به تقویت سیاستهای خود پرداخت. موضع خصمانه مسئولان عراق با غرب، به تقویت سیاستهای خود پرداخت. موضع خصمانه مسئولان عراق در برابر انقلاب اسلامی با حربه حمایت از جامعه عرب و تهدید انقلاب اسلامی، رفته رفته عراق را به قدرت برتر منطقه تبدیل ساخت. رهبران عراق در این وضعیت در تلاش بودند تا از خلاء امنیتی منطقه سود ببرند و کشور خود را به عنوان بازیگر اصلی در میان کشورهای منطقه مطرح سازند. در این میان سیاستهای آمریکا در نظر کشورهای منطقه در هالهای از ابهام قرار داشت. ناتوانی واشنگتن در جلوگیری زا انقلاب اسلامی و اشغال افغانستان، آمریکا را به کشوری متزلزل و نامطمئن در اعمال سیاستهای خود مبدل ساخته بود. تنها یک ضربه دیگر میتوانست اعتبار سیاسی و نظامی این کشور را بطور کلی خدشهدار نماید. با اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، ضربه آخر بر سیاستهای آمریکا وارد آمد و اعتبار ابرقدرتی آمریکا به شدت زیر سوال رفت. در چنین اوضاعی هیچگونه نظم و ترتیب امنیتی در منطقه حاکم نبود و ساختار امنیتی گذشته نیز کاملاً از بین رفته بود.