دین

ادامه مطلب از دین شناسی(4)...

 

آن چه که باید توجه داشت آن است که دین الهی همواره ثابت بوده و پیامبران جدید هرگز دین جدیدی را عرضه نمی‌داشتند بلکه هسته اصلی تمام این پیامهای الهی ثابت و واحد بوده اند. اصول فکری و اصول عملی که پیامبران به آن دعوت می‌کرده اند یکی بوده و همة آنها مردم را به یک شاهراه و به سوی یک هدف دعوت می‌نموده‌اند‌. اختلاف شرایع و قوانین جزئی‌، در جوهر و ماهیت دین تأثیری نداشته است. تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء‌ با یکدیگر از نوع اختلاف برنامه هائی است که در یک کشور، هرچند یکبار به مورد اجراء گذشته می‌شود و همه آنها از یک قانون اساسی الهام می‌گیرد. تعلیمات پیامبران در عین پاره ای اختلافات مکمل و متمم یکدیگر بوده است‌. اختلاف و تفاوت تعلیمات آسمانی پیامبران از نوع اختلافات مکتب های فلسفی‌، سیاسی‌، اجتماعی یا اقتصادی که مشتمل بر افکار متضاد است نبوده بلکه تفاوت تعلیمات انبیاء با یکدیگر یا از نوع تفاوت تعلیمات کلاس های عالی‌تر با کلاس های دانی‌تر، یا از نوع تفاوت اجرائی یک اصل در شرایط و اوضاع گوناگون می‌باشد. انبیاء می‌آمدند و بر اساس شرایط و مقتضیات و میزان افزایش توان قدرت تعقلی انسان پیام الهی را به اجتماع اعلام می‌داشتند و کجی‌ها و تحریف‌های انجام گرفته بر پیامهای قبلی را مشخص کرده و می‌زدودند. حال در صورتی که انسان توانایی می‌یافت تا دین ارسالی از جانب خدا و قوانین و شرایع آنرا حفظ نماید آیا باز هم پیامبری می‌آمد و یا خیر؟ انسان اولیه در هزاران سال پیش توانایی حفظ مواریث علمی و دینی خود را نداشته و چنین انتظاری نیز از محدوده تعقلی درآن زمان نبوده است. آن گاه که انسان در مرحله‌ای از تکامل خود توانایی حفظ مواریث دینی خود را بدست می‌آورد و می‌تواند پیام الهی را دست نخورده نگهداری نماید، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبــر جدید منتفی گشته و شرط لازم جاوید ماندن یک دین بوجود خواهد آمد.

 

آن گاه که انســــان در مرحـله‌ای از تکامل خود توانایی حفــظ مواریث دینی خود را بدست می‌آورد و می‌تواند پیام الهی را دست نخورده نگهداری نماید، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبــــر جدید منتفی گشته و شرط لازم جاوید ماندن یک دین بوجود خواهد آمد.

 

 

در پایان این بخش قسمتی از کتاب «علم الیقین» مرحوم فیض را خواهیم آورد. به نظر می رسد کلام مختصری است پر از فایده:

«مقصود و هدف در فطرت آدمیان رسیدن به مقام قرب الهی است و این جز با راهنمایی پیامبران امکان پذیر نمی‌باشد، از این رو نبوت جزء نظام هستی قرار می‌گیرد و البته مقصود و هدف، مرتبة اعلاء و آخرین درجة نبوت است نه اولین درجه آن، نبوت طبق سنت الهی تدریجاً کمال می‌یابد همچنان که یک عمارت تدریجاً ساخته می‌شود و همچنان که در ساختن عمارت پایه‌ها و دیوارها هدف نیست، هدف صورت کامل خانه است، نبوت نیز چنین است. هدف صورت کامل آنست و در همین جاست که نبوت خاتمه می‌پذیرد و پایان می‌یابد و زیاده نمی‌پذیرد زیرا زیاده بر کمال نقص است و انگشت زیادی را می‌ماند. پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف به همین معنی اشاره کرد که فرمود: مثـل نبوت مثــل خانه ایست که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است، من جای آن خشت آخرینم و یا من گذارنده آن خشت آخرینم». 

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مثـل نبوت مثــل خانه ایست که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است، من جای آن خشـــت آخرینم و یا من گذارنده آن خشـــت آخرینم.

 

دین

ادامه در اسناد جاویدان(1)

بخوانید انسان(1)

بخوانید عقل و وحی(1)

نوشته : محسن سید اسماعیلی


دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388
X