تعداد بازدید : 4539239
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
از جمله مهمترین تحلیلگران غربی که از او به عنوان "کارشناس پرونده عماد مغنیه " نیز یاد می شود، " رابرت بایر " است. این شخص که حدود یک ربع قرن به عنوان جاسوس ارشد "سیا " در کشور های مختلف خاورمیانه و خصوصا لبنان فعالیت می کرده است، امروزه با ادعای بازنشستگی، قلم به دست گرفته و به تحلیل و نوشتن مشغول است .او یک فصل از کتاب خاطرات خود را که از پرفروش تریم کتب اروپا و آمریکا به شمار می رود به عملیات تعقیب و گریز خود با «عماد مغنیه» اختصاص داده است. "رابرت بایر " در اولین مقاله خود پس از ترور شهید "عماد مغنیه " که در هفته نامه آمریکایی "تایم " و با عنوان "با کشته شدن عماد مغنیه عدالت اجرا شد " منتشر شد گردید نوشت:
"از دو دیدگاه میتوان به ترور "عماد فائز مغنیه " بدنامترین تروریست حزبالله نگریست. در آمریکا این امر یکی از مصادیق تحقق عدالت، کم شدن یک نفر از تعداد تروریستها و به جریان افتادن جنگ با تروریسم خواهد بود. قرار بازداشت مهمی در آمریکا برای دستگیری مغنیه بخاطر قتل یکی از قواصان نیروی دریایی ارتش آمریکا در سال 1985، صادر شده بود. این قواص یکی از مسافران خطوط هواپیمایی ( "twa " (Trans World Airlines) 847 )بود که هواپیمای آنها به سمت بیروت تغییر مسیر داد.مغنیه شخصاً دستور مرگ این قواص را صادر کرد*(1).
برعکس دیگر موارد و پروندهها که نقش مغنیه در آنها در پردهای از ابهام قرارداشت، شواهد و مدارکی محکمی از حضور وی در این هواپیماربایی وجود دارد. اثرانگشت وی در هواپیما کشف شد. مغنیه همچنین طراح اصلی برخی از هواپیمارباییهای وحشیانه!! دیگر و گروگانگیری اتباع غربی از جمله به گروگان گرفتن یکی از همقطاران پیشین ما یعنی "بیل باکلی " Bill Buckley رئیس یکی از ایستگاههای سازمان سیا بود.
همه این گروگانگیریها به دستور ایران انجام گرفت*(2). رسانههای اصلی دنیا گزارش دادهاند که مغنیه با استفاده از کامیونهای بمبگذاری شده مقر تفنگداران دریایی ارتش آمریکا(مارینز) و دو سفارتخانه این کشور در بیروت را در دهه 1980 منفجر ساخته است. بعلاوه این که مسئول دو بمبگذاری علیه اهداف اسرائیلی و یهودی در آرژانتین بود.صرفهنظر از این که وی مسئول همه این زخمزدنها بوده یا خیر دلایل قطعی دال بر دخالت وی در دست نیست، هیچ کس در آمریکا و یا اسرائیل و یا دنیای غرب برای مرگ وی اشک نخواهد ریخت.
من خود 15 سال در پی ردی از مغنیه بودم. زمانی به من این فرصت پیشنهاد شد تا خانهای که وی در آنجا شب را سپری میکرد با خودروی بمبگذاری شده منهدم شود، اقدام به قتل از نظر سازمان سیا غیرقانونی بود و من نیز از این امر سر باز زدم!!. اما آمریکا و اسرائیل از هیچ تلاشی برای دستگیری مغنیه دریغ نورزیدند. وی همواره توانست از دستگیری بخاطر این که تروریستی توانا و چابک بود، بگریزد، همانگونه که در محافل جاسوسی غرب به این خصلت معروف بود. وی بسیار خطرناکتر از اسامه بن لادن بود.
اسرائیلیها اخیراً به دنبال مغنیه بودند زیرا وی جنبش حماس را آموزش و تسلیح کرده بود. گزارشهایی در دست بود که مغنیه پس از تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 به این کشور رفته است و فرض بر این بود که هستههای حزبالله عراق را سازماندهی کند. امروز، مقامات آمریکایی به هفتهنامه تایم گفتند که وی ارتش المهدی متعلق به مقتدا صدر در عراق را آموزش داده است. حزبالله بطور حتم در بیان نیات و مقاصد خود برای کمک به شیعیان عراقی هیچگونه پنهانکاری نشان نداده است.
مرگ مغنیه به نوعی این احساس را به انسان القاء میکند که گویی پروندهای بسته شده، بویژه پروندهای که خانوادهی آن غواص نیروی دریایی دنبال میکردند. اما در عین حال پیشبینی میشود خشونتهای بیشتری در راه باشد. بعید است که ما سرانجام بفهمیم چه کسی مغنیه را کشت اما این واقعیت که فهرست مظنونان بسیار بلندبالا است نیز علامت خوبی نیست. گروهی که بیشترین منفعت را در این میان بردهاند جریانات ضدسوری در لبنان مانند سنیها، دروزیها و مسیحیان ضدسوری هستند. با کشته شدن مغنیه در دمشق، آنها به شدت باعث شرمساری بشار اسد رئیس جمهوری سوریه شدند، و نکتهای را برجسته ساختند که بسیاری از لبنانیها نمیخواهند ما آنرا فراموش کنیم. و آن نکته این است که: سوریه ملجا و پناهگاه تروریستها میباشد.
این واقعیت که مغنیه در آستانه سالگرد قتل "رفیق حریری " نخستوزیر سابق لبنان کشته شده احتمالاً اتفاقی نبوده است. دقیقاً معلوم نیست چه چیزی میتواند به ناآرامی در سوریه دامن بزند. اما باید این امر را به خاطر سپرد که حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان بسیار به مغنیه نزدیک بود. با به جوش آمدن خون لبنان، نصرالله به سختی به دنبال انتقام گیری خواهد بود. خواه علیه سران ضدسوری لبنان باشد یا اسرائیل و یا حتی آمریکا "
علی رغم این که "رابرت بایر "مدعی است که دیگر برای "سیا " کار نمی کند، این مقاله به معنای واقعی کلمه بیشتر به "بیانیه روابط عمومی سیا " شبیه است تا یک تحلیل مطبوعاتی ساده. جناب "بایر " در جای جای این مقاله به تلاش برای برائت سیا از اتهام ترور "حاج عماد " پرداخته و در این مسیر حتی از بیان مطالب خنده دار و غیر قابل باوری چون "اقدام به قتل از نظر سازمان سیا غیرقانونی بود " دریغ نکرده است. به راستی اگر "«عماد مغنیه» بسیار خطرناکتر از اسامه بن لادن بود " چرا "سیا " از اقدام به ترور وی ممانعت کرده است؟ لابد به دلیل این که این سازمان ملتزم به مبادی اخلاق و شرافت است!! واقعا چند نفر چنین دعوی مضحکی را باور می کنند. برای اثبات یاوه گویی "بایر " تنها کافی است به صدها مورد از خاطرات ماموران ارشد سیا در سراسر دنیا مراجعه کرد که تعداد چنین کتاب هایی در ایران هم کم نیست. این مسئله که شخصی مانند "رابرت بیر "که سال هاست به عنوان یکی از زبده ترین "خاورمیانه شناسان " دنیا معرفی می شود و ازسوی "سیمور هرش " به عنوان "کارکشته ترین و باهوش ترین مامور سیا در خاورمیانه " توصیف می گردد در مقاله خود ، مستقیما سوریه را به دست داشتن در ترور "مغنیه " متهم می کند و سعی دارد این اتفاق را به پرونده پر ابهام ترور "رفیق حریری " پیوند بزند ، نشانه ای آشکار از سفارشی بودن مقاله "بایر " در نشریه تایم است.گویی این "کارکشته ترین و باهوش ترین مامور سیا در خاورمیانه "در حال ارسال پالس برای عوامل ریز و درشت سیا در منطقه است تا در تدارک فتنه انگیزی هایشان، همین خط را دنبال کنند. این لبنان شناس بی نظیر!! لابد فراموش کرده است که ترور "عماد مغنیه " بیش از آن که به سالگرد ترور "حریری " نزدیک باشد ، با سالگرد شهادت سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب (دوتن از ارشدترین رهبران حزب الله) تقارن دارد و همین مسئله را می توان امضای شفافی از صهیونیست ها در پای این پرونده دانست.
*(1)بر اساس شواهد موجود ، این نظامی آمریکایی زمانی که سعی داشته است تا یکی از اعضای "جهاد اسلامی لبنان " را خلع سلاح کند به قتل رسیده است.
*(2) بر عهده جناب "بایر " است که برای صحت این دعاوی خود مستنداتی ارائه کند که البته به دلیل تقید فراوان به اخلاقیات، از این امر اجتناب نموده است.