دنیای استکباری که پشتیبان اصلی و بی دریغ رژیم شاهنشاهی پهلوی بود، پس از سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی به بزرگترین مخالفت و دشمن انقلاب تبدیل شد.
در خصوص اینکه دنیای استکباری چه سیاست ضدایرانی برای براندازی انقلاب انجام داده بسیار سخن گفته شد و در ابعاد و زوایای مختلف پرداخته شده است. اما از این زاویه کمتر مشاهده شده که انقلاب اسلامی در سه دهه از عمر خود چه نوع مواجهه ای با دنیای استکبار داشته است.
1- رویکردهای مختلف دنیای استکباری را می توان در شش رویکرد دسته بندی کرد. این شش رویکرد را هم می توان در میان دولت های مختلف ملاحظه کرد و هم در بین نظریه پردازان و نخبگان در سراسر جهان و همچنین در میان محافل سیاسی و فکری داخل کشور. مروری بر این رویکردها جایگاه مواجهه ایران با دنیای استکباری را روشن تر می کند.
1-1- رویکرد همگرایانه؛ برخی تئوری ها و نخبگان و دولت ها براساس نگاه رئالیستی و پوزیتیویستی به صحنه روابط بین الملل نه تنها به مواجهه قایل نیست بلکه نزدیکی و همگرایایی به دنیای استکباری را اقدامی عقلانی (ابزاری) و منطبق بر منافع ملی می دانند.
1-2- رویکرد سازشکارانه: برخی از جریانات با اعتقاد براینکه قدرت مقابله با دنیای استکباری وجود ندارد و دنیای استکبار برخوردار از پیشرفته ترین ابزارهای قدرت است، ناگزیر به سازش با دنیای استکبار هستیم. دیدگاه کشورهای خارومیانه و آفریقایی و آسیایی.
1-3- رویکرد بی طرفانه؛ برخی از کشورها براساس یکسری اصول و شرایط سیاسی و انقلابی گری، سعی دارند نه در برابر دنیای استکبار قرار گیرند و نه همگرایی سازش داشته باشند. این دسته از کشورها برای حفظ منافع محدود خود سیاست بی طرفانه را اتخاذ کرده اند مانند چین.
1-4- رویکرد همزیستی مسالمت آمیز؛ برخی شرایط نه جنگ و نه صلح را با دنیای استکباری انتخاب کرده و تن به همزیستی مسالمت آمیز می دهند مثل کشورهای بلوک شرق.
1-5- رویکرد تدافعی؛ برخی از دولت با توجه به ارزیابی که از موقعیت خود و موقعیت دنیای استکباری دارند، رویکرد تدافعی را در برابر دنیای استکباری اتخاذ کرده و هیچ گونه تحرک ضد استکباری را در دکترین خاریج خود در نظر نمی گیرند. مانند کوبا و نیکاراگوئه.
1-6- رویکرد تهاجمی؛ برخی از کشورها به ویژه کشورهای انقلابی و استعمارستیز، مماشات و سازش با دنیای استکباری را غیرقابل قبول می دانند. در واقع این دسته از کشورها، نظام ارزشی شان را در تضاد با نظام ارزش دنیای استکباری می دانند. در درون رویکرد تهاجمی دو شیوه برای مبارزه و رویارویی با استکبار وجود دارد:
الف) شیوه سخت افزاری؛ بدان معنی که باید از ابزارهای جنگ، ترور، خرابکاری و.... برای مقابله با استکبار استفاده کرد.
ب) شیوه نرم افزاری؛ بدان معنی که ابزارهای نرم و هدف قرار دادن «پاشنه آشیل» نظام استکباری و مقاومت و عدم تاثیرپذیری در رویارویی با استکبار کارآمدتر است.
از میان رویکردهای شش گانه فوق، دکترین انقلاب اسلامی در رویارویی با نظام سلطه، تهاجمی به معنای واقعی بوده است. شیوه تهاجم نیز نرم افزاری و هدف قرار دادن نقاط ضعف استکبار می باشد. برای مصادیق مواجهه ایران انقلابی با دنیای استکباری این مدعا را روشن تر می کند همان طور که گفته شد قدرت ایران در رویارویی، «قدرت نرم» بوده است. اگر بپذیریم که جوهره قدرت عبارت است از «مقاومت» و «تاثیرگذاری» آنگاه خواهیم فهمید که مواجهه ایران با دنیای استکباری دارای چه ماهیتی بوده است.
2- مقاومت تهاجمی
یکی از ملاک های آشکارساز نتایج رویارویی انقلاب اسلامی با نظام سلطه در سه دهه انقلاب ارزیابی طرح های دنیای استکباری برضد انقلاب اسلامی است.
2-1- شکست طرح تغییر رژیم، یکی از طرح های مهم دنیای استکباری تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب بود. تغییر رژیم به شیوه های مختلف (کودتا، ترور، تجزیه، براندازی نرم، حمله نظامی) و با ابزارهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک و حقوق در طی سه دهه انقلاب انجام شد منتهی هیچ یک نتوانست موفقیتی حاصل کند.
2-2- طرح های تغییر رفتار؛ بخشی از سیاست های رفتاری استکباری تغییر رفتار ایران بود. نظام سلطه که ناکارآمدی شیوه تغییر رژیم را مشاهده کرد، سعی نمود تا ایران اسلامی را از داعیه های اصول گرایانه و انقلابی و اسلامی باز دارد و به تغییر فتار و جهت گیری سیاست خارجی متقاعد سازد. الان همه معترفند که از این طرح ها تنها اسمی از آنها باقی مانده است زیرا هیچ تغییری در مواضع اصولی ایران صورت نگرفته است.
2-3- طرحهای مهار ایران؛ دنیای استکباری با بهره گیری از توان دیپلماتیک و اقتصادی و سیاسی خود در طی سه دهه انقلاب سعی کرد حداقل اندیشه ها و مبانی این انقلاب در درون مرزها باقی بماند. اما عملا این هدف با شکست سختی روبه رو شد.
2-4- طرح های ایزوله سازی ایران، نظام سلطه در کنار جلویگری از نفوذ اندیشه های انقلابی و اسلامی تلاش نمود تا ارتباط ایران با جهان بیرون را قطع نماید. قطع رابطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی از یک سو و ایران هراسی از سوی دیگر طیفی از طرح های ایزوله سازی از سوی استکبار بود. نتیجه این طرح معکوس شد و ارتباطات ایران به شدت افزایش یافت.
2-5- طرح های تاخیرسازی؛ دنیای استکباری از آن جایی که به هدف های فوق دست نیافت و در پس ناامیدی براندازی جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید تا حداقل از پیشرفت علمی و قدرت یابی ایران را به تاخیر بیاندازد. لکن امروز شاهد هستیم که پیشرفت علوم در ایران به صورت معجزه آسایی در حال رشد است و هیچ کس قادر به انکار آن نیز نمی تواند باشد.
2-6- طرح های ضعیف نگهداری، استکبار جهانی تلاش بسیار در سه دهه اخیر کرد تا ایران اسلامی اگر نابودپذیر نیست لااقل ضعیف باقی بماند. ایران ضعیف و احیانا چند پاره شده و یا ایران کوچک شده راه حلی است که هم اکنون نیز در ذهن و فکر نظام سلطه وجود دارد. در واقع نتیجه رویارویی اسلامی با نظام سلطه «تولید قدرت نرم» برای جمهوری اسلامی ایران و تبدیل به افسانه شکست ناپذیر در ذهن و اندیشه دنیای استکباری شده است.
3- تهاجم نرم افزارانه علیه استکبار
انقلاب اسلامی در سه دهه عمرش بزرگترین ضربه و آسیب را بر نظام سلطه وارد ساخت. همین که بزرگترین دولت استکباری یعنی آمریکا هر ساله در استراتژی امنیت ملی خود ایران مهمترین تهدید به شمار می رود بدان معنا است که ایران اسلامی توانسته است آسیب پذیری نظام سلطه را افزایش دهد و ضربات مهلکی را بر دنیای استکباری وارد ساخته است. برخی از مصادیق چالش و آسیب سازی انقلاب بر پیکره نظام سلطه عبارتند از:
3-1- شکستن هیمنه نظام سلطه؛ دنیای استکبار با تکنولوژی پیشرفته خود و با تسلیحات فوق مدرن باعث شده بود که هیچ کشور جرأت رویارویی نداشته باشد. اما انقلاب اسلامی در طی سه دهه انقلاب بارها این هیمنه نظام سلطه را شکست و به جهانیان نشان داد که ابهت دنیای استکباری حبابی بیش نیست.
3-2- چالش سازی در بنیادهای استکباری: انقلاب اسلامی ایران مهمترین ارکان و بنیاد دنیای استکباری را متزلزل ساخت. بنیاد نظام سلطه بر لیبرالیسم، اومانیسم و کاپیتالیسم استوار است. فیکسون در کتاب فرصت ها را دریابیم نوشت که ایران سلطه لیبرالیسم را با شکست مواجه ساخت فوکویاما نیز اعتراف کرد که اسلام سیاسی که ایران مروج آن است مانع از توسعه لیبرالیسم در جهان است. گراهام فولر در نوشته های خود تصریح دارد که به زودی هم نمی توان لیبرالیسم را آلترناتیو اسلام دانست. نفوذ اسلام به یمن انقلاب اسلامی آن چنان در غرب نیز فراگیر شده است که مسیحی ایوانجلیک آمریکایی خود را آتش می زند تا غربی ها را حساس کند تا مانع از پیشرفت اسلام شوند.
3-3- فراگیر شدن جنبش های اسلامی، انقلاب اسلامی در مواجهه با دنیای استکباری توانست دنیای اسلام را بیدار نماید به تعبیر نیکسون تمدن خفته اسلامی بیدار شد. این بیداری ناشی از تحولات انقلاب ایران اسلامی بود. مایکل لیدن نوحافظه کار نظام سلطه نوشت که اگر بخواهیم جنبش های اسلامی در سراسر جهان اسلام را مهار کنیم باید سلسله جنبان جنبش های اسلامی یعنی ایران را مهار کنیم.
3-4- ترویج الگوی مبارزه ؛ انقلاب اسلامی ایران در سه دهه عمرش الگوی جدید مبارزه علیه دنیای استکباری ارائه داد. الگویی که غرب از آن به الگوی ایرانی تعبیر می کند. با انقلاب اسلامی الگوهای قبلی به حاشیه رفته و الگوی موفق اسلامی به تدریج رشد کرد. انقلاب اسلامی «الگوی مقاومت» بر مبنای ایمان به خدا را به ارمغان آورد.
3-5- پایان بخشیدن به عصر آمریکایی، انقلاب اسلامی ایران با مبارزات بی امان خود علیه آمریکا به عنوان نماد نظام سلطه و عدم کرنش و سستی توانست عصر آمریکایی در منطقه خاورمیانه و انشاءالله در جهان را پایان بخشد. ریچاردهاس مدیر برنامه ریزی سابق وزارت خارجه آمریکا اعتراف دارد که اقدامات آمریکا در خاورمیانه و مقابله ایران با آن به عصر آمریکایی در این منطقه خاتمه داد. آخرین گزارش که شورای اطلاعات ملی آمریکا در تصریح دارد که قدرت از غرب (دنیای استکباری) به شرق منتقل می شود در شرق یکی از کشورهایی که قدرتمند خواهد شد ایران است. در واقع کالبدشکافی این گزارش ما را به این نتیجه می رساند که انقلاب اسلامی ایران در افول قدرت دنیای استکباری بسیار موثر بوده است.
3-6- فرو ریختن قدرت انضباطی نظام سلطه، نظام سلطه با استعمار و استثمار توانسته بود قدرت انضباطی در جهان ایجاد کند. بدان معنا که ساختار و سازمان جهانی و قواعد و هنجارهای حقوق، سیاسی و دیپلماتیک به گونه ای در جهان تاسیس و تعمق یافت که منافع دنیای استکباری را تامین و علیه هر دولت انقلابی بود اما انقلاب اسلامی این داربست ها را فروریخت و ما بتدریج شاهد رویکردهای تجدیدنظرطلبانه در این ساختارها هستیم.
3-7- ناکارآمدسازی ابزارهای متعارف استکباری، با انقلاب اسلامی ایران در رویارویی با نظام سلطه تمام تئوری های مربوط به رویارویی نظام سلطه با کشورهای انقلابی را با چالش مواجه ساخت، ابزارهای اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی که بر منبای این تئوری ها علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته شده اند نیز ناکارآمد و بی تاثیر گردیده اند.
3-8- بحران اعتبار، نظام سلطه با رسانه های امپریالیستی در طی صدها سال اعتبار شگفت انگیزی برای خود دست و پا کرده بود. در این میان آمریکا به عنوان قطب نظام سلطه به یک کشور آزادیخواه و ناجی در میان دولت ها و نخبگان (حتی ایران) تبدیل شده بود. اما مواجهه ایران با آمریکا و نظام سلطه موفق شد که تمام پلشتی های آمریکا و نظام سلطه برملا گردد آمریکا اکنون در جهان به ویژه در جهان اسلام به متنفرترین عنصر تبدیل شده است. رئیس جمهور آمریکا در فضیح ترین شکل کاخ سفید را ترک کرد. اینها را باید مرهون مقاومت و مبارزه جمهوری اسلامی ایران در سه دهه با آمریکا و نظام سلطه دانست.
چهارشنبه 1387/11/23 21:29