تعداد بازدید : 4539128
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
سیاست خارجی همواره و در همه جا از مناقشه انگیزترین حوزه های سیاست گذاری بوده است ولی متاسفانه در ایران اهمیت واقعی و نقش آن در رقم خوردن سرنوشت کشور و ملت و زمینه سازی فراز و نشیب ها و نیز ارزش بی چون و چرایش به منزله یکی از بزرگترین ابزارهای تامین یکپارچگی ارضی امنیت سرزمینی وجهه و اعتبار بین المللی پیشبرد اهداف و برنامه های ملی در زمینه های سیاسی اقتصادی فرهنگی و... چنان که باید و شاید و به شیوه ای علمی بازشناخته نشده است. (1)
و حتی دیگر کشورهای مسلمان خاورمیانه مانند دیگر دولت های در حال توسعه تنها در همین اواخر با خود مفهوم «سیاست خارجی» آشنا شده اند. (2)
علی رغم این که مسلمانان در صدر اسلام دارای چنین میراث بزرگ و گرانبهایی بوده اند. چنان که پیشینه سیاست خارجی مسلمانان به صدر اسلام و زمان پیامبر(ص) باز می شود؛ آن جا که پیامبر گرامی اسلام با استفاده از سهم مولفه القلوب برای جلب و جذب نظر مساعد جوامع غیر مسلمان و یا دست کم کاهش دشمنی و زدودن ذهنیت منفی آنان کوشش می کرد و موجب این شده بود که مفهوم مولفه القلوب تبدیل به یکی از مفاهیم اساسی سیاست خارجی اسلام در زمان ایشان شود. (3) در حقیقت ایشان هدف خود را در سیاست خارجی انجام رسالت خویش و رساندن پیام الهی به ملل جهان قرار داده بود. (4)
سیاست خارجی تمام کشورها در تعامل با محیط است و سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی به این موضوع توجه دارند. امام خمینی به منزله فقیهی که دارای دیدگاه های سیاسی مبتنی بر اصول و قواعد فقهی است درباره سیاست خارجی به طور اعم و سیاست خارجی حکومت اسلامی به صورت اخص نظراتی داده اند. ایشان به پویش سیاست خارجی با تاکید بر گفتمان رشد محور اعتقاد داشتند؛ بدین معنا که سیاست خارجی به معنای سیاست بیرونی کشور اسلامی در برابر کشورهای واقع در فراسوی مرزهای نظام اسلامی است.
با توجه به اهمیت آرا و اندیشه های امام خمینی در این نوشتار پس از پرداختن به مفهوم سیاست خارجی به اصول و مبانی سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه ایشان خواهیم پرداخت.
مفهوم شناسی سیاست خارجی
برای ورود به بحث در آغاز باید به مفهوم سیاست خارجی بپردازیم. دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل در تعریف سیاست خارجی گفته اند.
جهتی را که یک دولت برمی گزیند و در آن از خود تحرک نشان می دهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بین المللی سیاست خارجی می گویند. (5)
بر پایه تعریفی دیگر:
تدوین اجرا و ارزیابی تصمیم گیری هایی که از دیدگاه خاص همان کشور جنبه برون مرزی دارد. (6)
و نیز درباره مفهوم سیاست خارجی گفته اند:
راهبرد یا رشته طراحی شده عمل که به وسیله تصمیم گیرندگان یک دولت در مقابل دیگر دولت ها و واحدهای بین المللی به منظور اهداف مشخص اعمال می شود. (7)
به عبارت دیگر سیاست خارجی بازتاب اهداف و سیاست های یک دولت در صحنه روابط بین الملل و در ارتباط با دیگر دولت ها جوامع و سازمان های بین المللی نهضت ها افراد بیگانه و حوادث و اتفاقات جهانی است.
و شاید بتوان این تعریف از سیاست خارجی را نسبتا روشن و مناسب دانست که مجموعه خط مشی ها تدابیر روش ها و انتخاب مواضعی است که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چهارچوبه اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می نماید. (8)
اساسا هر دولتی داده های سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم می نماید که سرانجام خواست ها و نیازهای امنیتی استراتژیک اقتصادی سیاسی فرهنگی یا نظامی اش در کوتاه مدت یا بلند مدت تامین شود. (9)
البته اهداف سیاست خارجی باید به گونه ای هم آهنگ تنظیم شود تا تامین منافع ملی محقق شود.
اما با وجود آن که تصمیم گیرندگان نقش اساسی در فرایند سیاست گذاری خارجی ایفا می نمایند با این وجود در بسیاری از موارد این تصمیمات محصول تجربه های تاریخی اعتقادات سیاسی و ایدئولوژیک و... است.
در حقیقت ارزش های جوامع ساخته و پرداخته فرهنگ فرهنگ سیاسی تربیت و... است. ارزش ها باعث هدایت انسان ها به سوی جنبه های متعالی انسان ثروت قدرت اعتبار انزوا و غیره می شود و حتی در مواردی هدف های سیاست خارجی در چهارچوب یک ایدئولوژی خاص تعریف و تبیین می شود. (10)
در پایان بحث مفهوم شناسی سیاست خارجی باید به این مطلب نیز به صورتی گذرا اشاره کرد که سیاست خارجی حوزه ای از فعالیت علمی و عملی است که مولفه های آن از خصیصه های متناقضی برخوردارند. به قول کنت والتز. آنچه در سیاست خارجی مورد نیاز است صرفا مجموعه ای از خصیصه ها نیست بلکه به جای آن نیازمند موازنه ای حساس بین واقعگرایی و تحلیل انعطاف و پابرجایی صلاحیت و میانه روی و بالاخره تداوم و تغییر هستیم. (11)
اکنون به بررسی مراحل سیاست خارجی در تاریخ ایران می پردازیم
مراحل سیاست خارجی در ایران
در واقع می توان سه دوره کاملا متمایز را برای بررسی سیاست خارجی ایران و یا دیپلماسی در تاریخ ایران در نظر گرفت.
1 ـ دوران کلاسیک؛ که روابط نوین بین المللی و تعامل امروزین میان کشورها وجود نداشت و هر کشوری بر مبنای مجموعه ای از عوامل داخلی و بر پایه معیارهای خاص حکومت داری و نسبت های فکری و اجتماعی مناسباتی با همسایگان خود و منازعاتی با رقیبان خود داشت و در این چهارچوب ها گاه کمی فراتر رفته و با همسایه همسایگان نیز ارتباط برقرار می ساخت. این دوره تا اواخر قاجاریه تداوم داشت.
2 ـ دوران تضعیف استقلال؛ که مقدمات آن در میانه عهد قجر و با آگاهی نسبی نخبگان ایرانی از اوضاع جهانی خاصه وضع ملل باختر آغاز شد در مشروطیت به اوج خود رسید و آن مبدا به نقطه عطفی در تحول نگرش سیاست های کارگزاران حکومتی ایران در موضوع روابط خارجی بدل شد. در این دوران الزامات و مفاهیم نوین از سوی ایران به دیده گرفته و حقوق متقابل کشورها و منافع مورد منازعه همراه با تبعات حقوقی آن مطرح شد.
3 ـ دوران عزت و استقلال؛ که با توجه به فضای دو قطبی در هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 آغاز شد. البته ژئوپولیتیک خاص ایران نیز در تکوین سیاست خارجی نوین ایران دخیل بود؛ چنان که در قبل از آن نیز دخیل بود.
در بحبوحه انقلاب اسلامی دو شعار استراتژیک: «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» و «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» با الهام از انگاره ها و نظریات امام خمینی موجب رواج اندیشه تازه ای در ملت و نخبگان ایران شد. این نظریات که صبغه ای عمیقا دینی داشت و برآیند شخصیت مذهبی امام و هدایت های مکرر و ساختار عمیق دینی در آحاد ملت ایران بود با روشن بینی و درایت حضرت امام موجب خروج ایران از دایره بسته جهان دو قطبی و خیزش به سوی افق های تازه بود؛ افق هایی که پایه های آن بر عزت ملی منافع ملی حقوق انسانی و احترام متقابل بر مبنای آموزه های اسلامی استوار شده بود. (12)
در واقع این روند اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نیز ترسیم می کند که به ایجاد یک جامعه اسلامی بر اساس اسلام ناب محمدی تعارض با اسرائیل و غرب به ویژه آمریکا دفاع از مسلمانان و دفاع از نهضت های آزادی بخش و... منجر می شود. (13)
پیش از ورود به بحث درباره اصول و مبانی و اهداف سیاست خارجی از دیدگاه امام (ره) به تبیین این مفاهیم پرداخته می شود.
مبانی اصول و اهداف
درباره مفهوم «مبانی» باید گفت که نقش عمده و تعیین کننده در تصمیم سازی ها به مبانی و ساختار فکری و باورهای دولت مردان و سیاستمداران برمی گردد. در حقیقت نوع حکومت ها و مبانی مشروعیت آنها اساس و شیوه رفتار سیاست خارجی آن را هم چون سیاست داخلی اش متفاوت می سازد. (14)
همچنین درباره مفهوم «اصل» گفته اند که اصل به معنای بیخ بن پایه ریشه قاعده قانون و... آمده است. اصول جمع اصل است که در هر علم عبارت از قواعد اساسی می باشد که آن دانش بر آن استوار بوده و اصل هر چیز آن است که وجود آن بدان متکی است. البته باید گفت که به کارگیری واژه اصل در کشور ما به مفهوم دقیق آن چندان مورد توجه نیست همان گونه که برخی بر این باورند: نه تنها در محاوره جاری و روزانه هر کس هر چه را که مهم می داند اصل تلقی نموده و تحت عنوان اصول از آن یاد می کند بلکه صاحب نظرات و متفکران بسیاری نیز دست کم در خصوص سیاست خارجی به هر معنا و مفهوم ضروری اصل می گویند در حالی که هر مفهوم مهمی اصل نیست. (15)
در مورد مفهوم «هدف» گفته شده که ورود هر دولتی به عرصه جهانی بر پایه اهداف و انگیزه های آن شکل می گیرد. اهداف برون مرزی حکومت نمودی از نیازها و خاستگاه های ذهنی و روانی بازیگران سیاست خارجی و تصورات برگرفته از واقعیات پیرامون آن است. در این جا اهداف به منزله مقصد سیاست خارجی در نظر گرفته شده است. (16)
مبانی سیاست خارجی از دیدگاه امام
یکی از ویژگی های سیاست خارجی دولت اسلامی با دیگر کشورها مورد مبانی و چگونگی تکیه بر منابع عقلی و نقلی است. با توجه به این که امام خمینی رهبری مذهبی و دارای اندیشه سیاسی مبتنی بر اسلام است؛ بنابراین با توجه به مبانی خاص اسلام از جمله کتاب و سنت به بیان اصولی بر پایه مبانی پرداخته است. در حقیقت ساختار سیاست خارجی بر مبنای التزام به احکام شرع مقدس صورت می گیرد.
بنابراین ارزش های اخلاقی و عقل مبانی امام را در مورد سیاست خارجی شکل می دهند. البته در این جا باید گفت نمی توان اسلام و دین را تنها منحصر در اخلاق دانست. امام خمینی (ره) با تاکید بر انسانی و اخلاقی بودن محتوای انقلاب می فرماید.
محتوای این انقلاب اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسان ها بر موازین انسانیت بوده است (17)
و در جای دیگری می فرمایند:
معنا ندارد که دولت اسلامی ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد سر میز اصلاح بنشیند. (18)
برای توضیح بیشتر باید گفت که برای مثال مبنای اصل دفاع از مستضعفان در سیاست خارجی از نگاه امام قرآن کریم است. (19)
و یا درباره یاری مظلومان به سخن امام علی (ع) استناد می کند و مبنای خود را بر آن قرار می دهد که:
«کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا»؛ دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید. (20)
اصول سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه امام
اصول سیاست خارجی؛ می تواند چهارچوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارایه دهد و پایبندی به این اصول وجه تمایز دولت اسلامی از دیگر دولت هاست. در واقع دولت اسلامی بر پایه مبانی و با اصول مشخص برای رسیدن به اهداف خاص تلاش می کند.
اصول سیاست خارجی را که امام خمینی طراحی نموده است می توان به منزله یکی از منابع رسمی تصمیم گیری در سیاست جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد. به گونه ای که حتی رهبر معظم انقلاب بارها بیان داشته اند که خط کلی در سیاست جمهوری اسلامی ایران همان خطی است که امام خمینی (ره) تبیین و ترسیم نموده اند. (21)
در حقیقت ویژگی های منحصر به فرد حضرت امام خمینی (ره) همچون فقاهت شجاعت سازش ناپذیری قاطعیت خلوص و عرفان به اندازه ای بود که نقش پر قدرتی را برای ایشان ایجاد کرده و این نقش رهبری در چگونگی گرفتن تصمیمات در ابعاد داخلی و خارجی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود. (22)
اینک به بررسی اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی می پردازیم:
1 ـ اصل صدور انقلاب: صدور انقلاب از موضوعات مورد توجه امام بوده که به معنای صادر کردن تجربه های انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای جهان است. از دیدگاه امام خمینی منظور از صدور انقلاب همان گسترش اسلام است. (23)
امام در این باره اعتقاد دارد که:
ما با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی (ص) است به سیطره و سلطه و ظلم جهان خواران خاتمه می دهیم. (24)
از نگاه ایشان برای پیروزی بر مشکلات باید در برابر همه قدرت ها ایستاد و ارزش های انسانی را از این جا به دیگر نقاط جهان صادر کرد. در واقع صدور انقلاب در نگاه ایشان صبغه فرهنگی دارد.
روح الله رمضانی درباره صدور انقلاب ایران می گوید:
ظهور صدور انقلاب همچون اصلی بنیادی در سیاست خارجی همچون خود انقلاب ایران بازتاب پویایی سیاسی داخلی ایران است. (25)
در واقع هدف اصلی سیاست خارجی ایران از همان آغاز به کار حکومت جدید تبلیغ و گسترش اسلام انقلابی بود؛ این هدف در وظیفه ای ریشه داشت که قرآن برای مسلمانان در راستای تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی معین کرده است. روح الله رمضانی در جای دیگری خواسته امام خمینی مبنی بر صدور انقلاب را ریشه دار در ایدئولوژی او و فرهنگ سیاسی ایران اسلامی می داند. (26)
امام درباره صدور انقلاب می فرمایند:
ما باید با شدت هر چه بیشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم کنار بگذاریم زیرا اسلام بین کشورهای اسلامی تمایز قایل نیست. ما حامی تمام محرومان هستیم. همه ابر قدرت ها و همه قدرت ها برای از بین بردن ما برخاسته اند. اگر ما در محیط محدودی باقی بمانیم قطعا با شکست رو به رو می شویم. (27) ما انقلابمان را به تمام جهان صادرکنیم چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ «لا اله الا الله و محمد رسول الله» بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبران هست ما هستیم. (28)
البته ایشان برای جلوگیری از سواستفاده از معنای صدور انقلاب و برداشت های منفی از آن یادآور می شوند که:
این که می گوییم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود این معنی غلط را از آن برداشت نکنند که ما می خواهیم کشورگشایی کنیم. همه کشورها باید در محل خودشان باشند. ما می خواهیم این چیزی که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرت ها فاصله گرفتند و «نجات» دادند دست آنها را از مخازن کوتاه کردند این در همه ملت ها و در همه دولت ها بشود. معنی صدور انقلاب این است که همه ملت ها و همه دولت ها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند نجات بدهند. (29)
با توجه به این مطالب می توان به این نتیجه رسید که صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینی همان صدور اسلام ناب محمدی (ص) است که جزو رسالت ها و تعهدات دولت اسلامی به شمار می رود و در نتیجه حمایت از ملت های محروم و مستضعف و حمایت از حکومت جهانی اسلام در این راستا مفهوم و معنا پیدا می کند.
ادامه دارد ...
پی نوشت ها:
1 ـ روح الله رمضانی چهارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایرن ترجمه علیرضا طیب (تهران: نشر نی 1380) ص 25
2 ـ همان ص 31
3 ـ سید عبد القیوم سجادی دیپلماسی و رفتار سیاسی در اسلام (قم: بوستان کتاب 1383) ص 47 ـ46
4 ـ سید صادق حقیقت مبانی اصول و اهداف سیاست خارجی دولت اسلامی (قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 1385) ص 202
5 ـ عبدالعلی قوام اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل (تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم استانی دانشگاه ها (سمت) 1380) ص 102
6 ـ سید صادق حقیقت مبانی اصول و اهداف سیاست خارجی دولت اسلامی (قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 1385) ص 20
7 ـ همان ص 20
8 ـ منوچهر محمدی سیاست خارجی جمهوری اسلامی (تهران نشر دادگستر 1377) ص 18
9 ـ عبد العلی قوام پیشین ص 108
10 ـ همان ص 136
11 ـ سید حسین سیف زاده اصول روابط بین الملل (الف و ب) (تهران: میزان 1380) ص 328
12 ـ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 1381) ص الف و ب
13 ـ محمود سریع القلم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: بازبینی نظری و پارادایم ائتلاف (تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک 1379) ص 68
14 ـ سید صادق حقیقت پیشین ص 27 ـ26
15 ـ همان ص 29
16 ـ همان ص 32
17 ـ امام خمینی صحیفه نور ج 14 (1359 11 16) ص 45 ـ41
18 ـ همان ج 18 ص 78 ـ75
19 ـ آیه 75 از سوره نسا
20 ـ نهج البلاغه نامه 47
21 ـ بیژن ایزدی درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (قم: بوستان کتاب 1371) ص 112 ـ111
22 ـ سید صادق حقیقت مسئولیت های فراملی در سیاست خارجی دولت اسلامی (تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری 1376) ص 520 ـ519
23 ـ محمد ستوده پیشین ص 273؛ صحیفه نور ج 11 ص 28 ـ21
24 ـ در جستجوی راه از کلام امام (دفتر دهم) (تهران: امیرکبیر 1362) ص 435
25 ـ جان ال اسپوزیتو انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن ترجمه دکتر محسن مدیر شانه چی مقاله صدور انقلاب ایران: سیاست اهداف و وسایل روح الله کارگر رمضانی (تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران 1382) ص 56
26 ـ همان مقاله صدور انقلاب ایران: سیاست اهداف و وسایل روح الله کارگر رمضانی ص 58
27 ـ همان ص 65
28 ـ پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه (67 4 29) صحیفه نور ج 20 ص 8 ـ232
29 ـ آیین انقلاب پیشین ص 413