اشاره:
تلاش اقلیتی کوچک به‌ نام یهود در جهت سلطه بر تمام منابع و مراکز ایالات متحده آمریکا مدت‌هاست که آغاز شده است. این گروه با نفوذ در تمام مراکز تصمیم‌گیری، آموزشی و مالی آمریکا عملاً کنترل این کشور را در دستان خود گرفته است و می‌رود تا با تخریب زیرساخت‌های فرهنگی و اقتصادی آمریکا آن را به ورطه نابودی بکشاند. نویسنده آمریکایی این مقاله با پرهیز از افشای نام خود به علت ترس از این گروه، به تشریح چگونگی این سلطه و نقشه‌های آنان در جهت براندازی می‌پردازد. البته باید به این نکته اشاره نمود که در جامعه یهودی نیز افرادی هستند که از این‌ گونه اعمال برحذر باشند.

دولت جهانی
آیا نابودی «آمریکا» به صورتی اتفاقی روی می‌دهد؟ و آیا ملت ما کورکورانه، برنامه‌های یک گروه کوچک ولی قدرتمند از بانکداران ثروتمند بین‌المللی را که می‌خواهند بر ما همانند بردگان ولی با نام «نظم نوین جهانی» و یا یک «دولت جهانی» حکمرانی نمایند، دنبال خواهد نمود؟

پس از سال‌ها مطالعه و بررسی، ما مطمئن شده‌ایم که طرحی بین‌المللی وجود دارد تا یک دولت جهانی ایجاد گردد و اقتدار و استقلال آمریکاییان از بین برود. گروه بین‌المللی حامی این نقشه، در وضعیتی کاملاً محرمانه کار خود را به پیش می‌برد، اما چرا؟ زیرا آنان می‌دانند که اگر آمریکاییان درک نمایند که دشمن واقعی آنان کیست و این دشمن چگونه کار خود را انجام می‌دهد، آن‌گاه این آمریکاییان وطن‌پرست قیام خواهند کرد و همه آنانی را که در پس پرده این برنامه شیطانی هستند، از بین خواهند برد.

برای قرن‌های متمادی، یک دار و دسته کوچک ولی قدرتمند تلاش می‌کند تا ایالات متحده و سایر ملت‌های دنیا را به یک دولت جهانی تبدیل کند. در این میان، «سازمان ملل» تنها به یک آلت دست در بین این مجموعه از توطئه‌گران بدل گردیده است، آنان به دنبال تحمیل یک سیستم پولی جهانی کنترل شده از سوی خودشان بر همه کشورهای دنیا هستند تا همة مردم برده‌وار درجهت خواسته‌های آنان و تحت نام نظم نوین جهانی کار کنند.

آنان از آغاز فعالیت‌های خود می‌دانستند که برای برده کردن ما، باید ما را از مسیحیت دور نمایند. آنان در حوزه ایجاد محدودیت برای «مسیحیت» و «انجیل» که قطب‌نمای اخلاقی کشور ما شناخته می‌شدند، بسیار موفق بوده‌اند. از سوی دیگر، آنها با ایجاد «دادگاه‌های فدرال» و دور نمودن انجیل و مسیحیت از مدارس، نظام اخلاقی و همه سازمان‌ها و مؤسسات ایالات متحده، اهداف خود را به صورتی موفقیت‌آمیز دنبال کرده‌اند. براساس طرح آنان، نظام اخلاقی و خانواده‌های ما نیز به اضمحلال کشیده شدند. اما آنان چگونه این کارها را انجام دادند؟ باید به خاطر داشت که آنان کنترل تقریباً کاملی بر هالیوود، شبکه‌های تلویزیونی و تقریباً همه روزنامه‌ها و نشریات و کتاب‌های منتشره در جامعه ما داشته‌اند. همچنین آنان به طور مداوم با فیلم‌های سینمایی مستهجن و همچنین شوهای تلویزیونی سخیف و مبتذل تولیدی رسانه‌های تحت سیطره‌شان، به صورتی کاملاً هدف‌دار، ملت ما و افکار ما را بمباران می‌کنند تا شخصیت اخلاقی ما را بیش از پیش رو به انحطاط ببرند. از سوی دیگر، آنان با استفاده از اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا، در تلاش‌اند تا آخرین بقایای اعتقاد به «خدا» و «مسیحیت» را از اذهان مردم ما بزدایند.

در سال 1913 م. بانکداران بین‌المللی، سیستم بانکی ملی ما را بنیان نهادند که امروزه ما آن را با نام «سیستم منابع فدرال» می‌شناسیم. با استفاده از بانک‌هایی که برای قرن‌های متمادی به صورت خصوصی فعالیت می‌کردند، این سیستم را ایجاد نموده‌اند تا به عنوان وسیله‌ای جهت ربودن منابع طلای کشور ما به کار رود و در عوض، ما صاحب اسکناس‌های کاغذیی‌ شده‌ایم که روز به روز بی‌ارزش‌تر می‌شوند.

بزرگ‌ترین انحصار مالی
«چارلز لیندبرگ» نماینده اسبق کنگره آمریکا در سال 1913 با توجه به تصویب «قانون منابع فدرال» در آن سال چنین گفته بود: «این قانون، باعث ایجاد بزرگ‌ترین انحصار تک‌قطبی مالی کره ‌زمین خواهد شد. پس از امضای این قانون توسط رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده (ویلسون)، دولت ناپیدای به وجود آمده توسط قدرت پول، شکلی قانونی خواهد یافت. با وجود این قانون جدید در هر زمان که صاحبان تراست بخواهند، به ایجاد تورم دست زده و به صورتی علمی، فعالیت‌های خود را توجیه می‌نمایند. با این قانون، بدترین جرایم قانونی دوران‌ها شکل خواهد گرفت.» اما «وودرو ویلسون» رئیس‌جمهور وقت آمریکا، با نادیده گرفتن همه هشدارهای اعلام شده از سوی میهن‌دوستان آمریکایی، این قانون را در سال 1913 امضا نمود تا کنترل متمرکز پول‌ها و منابع مالی آمریکا در دستان گروهی کوچک از مردانی که این شرکت کوچک را اداره می‌نمودند، بیفتد. یک دهه بعد، پرزیدنت ویلسون اظهار کرد که «من یک مرد بسیار غمگین هستم. من ناخواسته باعث نابودی کشورم شده‌ام. یک ملت بزرگ صنعتی به وسیله سیستم مالی و اعتباری خود اداره می‌شود. سیستم کنونی اعتباری ما، اینک متمرکز گردیده است. رشد ملت ما و همه فعالیت‌های ما در دستان چند نفر محصور است و کشور ما با یکی از بدترین روش‌ها و به صورتی کاملاً کنترل شده و با دولتی تحت سیطره آنان، مدیریت می‌شود. لذا ما دیگر دولتی با عقاید مستقل و آزاد، دولتی با حاکمیت رأی اکثریت و دولتی مردمی در دنیا با نام ایالات متحده نداریم و تنها صاحب کشوری هستیم که دولت آن با عقاید و سلطه و فشارهای گروه کوچکی از مردان سلطه‌گر و با نفوذ اداره می‌شود.»

«بارون روت چیلد» در قرن هجدهم چنین گفته بود:
کنترل سیستم مالی یک کشور را به من بدهید و دیگر برای من قانون‌گذاران کشور اهمیتی نخواهند داشت.

صد سال بعد، پرزیدنت «جیمز گرفیلد» (که بعدها ترور شد)، نظر بارون روتز چیلد را بدین‌گونه تکرار نمود:
هر کس که بر پول‌های یک جامعه تسلط داشته باشد، حاکم مطلق بر صنعت و تجارت آن جامعه خواهد بود.

آنانی هم که کنترل نظم نوین جهانی را در دستان خود دارند، در طول قرن‌های متمادی این برنامه را تنظیم و سازمان‌دهی نموده و با زیرکی دریافته‌اند که با کنترل سیستم‌های مالی، می‌توان کنترل یک جامعه را در دست گرفت. یکی از اقتصاددانان برنده جایزه نوبل به نام «پل‌ساموئل» در چهارمین ویرایش کتاب خود با عنوان دانش اقتصاد چنین نگاشته است:
بانک مرکزی آمریکا یا «سیستم منابع فدرال»، یک مرکز تقلبی ولی قدرتمند در ایالات متحده است.


تحمیق مردم
یکی از بخش‌های داخلی برنامه‌ای که برای سلطه بر دنیا تدارک دیده شده است، تحمیق آمریکاییان طبقه متوسط است. تدارک دهندگان طرح نظم نوین جهانی، با استفاده از مدارس دولتی ما و ترویج سیاست‌های ضد مسیحی و ضد آمریکایی، اهداف پنهانی خویش را دنبال می‌کنند. این مدارس، اسلحه نخست آنان در جنگی است که با هدف تخریب آینده فرزندانمان، ترویج تفکر لیبرال در میان آنان و تعمد در ارائه آموزش‌های پایین‌تر از حد استاندارد، تدارک دیده شده است. توانایی آمریکاییان در مطالعه، تفکر و استدلال‌های روشن در همه زمان‌ها پایین بوده است. یک دلیل این اتفاق، این حقیقت می‌باشد که مدارس دولتی ما از آموزش آواهای زبان در آموختن روش خواندن به فرزندان ما سرپیچی می‌نمایند. اما چرا؟ زیرا دانشکده‌های تعلیم و تربیت با استفاده از منابع «بنیاد راکفلر» تأمین ملی شده و آنان به معلمان آینده، روش آوایی را در آموزش‌های مربوط به مهارت خواندن، تعلیم نمی‌دهند. به جای این کار، آنان از روش «نگاه کن ـ بگو» بهره می‌برند که امروزه ناکاریی آن به اثبات رسیده است. ... آنان که سیستم‌های آموزشی ما را تحت سیطره دارند، می‌دانند که باید تلاش در جهت انحطاط اخلاقی و تحمیق، خلع سلاح مردم آمریکا، مسکوت گذاردن قانون اساسی ایالات متحده و کنترل مطلق مردم را تسریع نمایند.

اما چه کسانی در فراسوی این حرکت پرقدرت به سوی یک دولت جهانی قرار دارند؟ به صورت کلی باید گفت که این افراد، لیبرال‌هایی می‌باشند که شامل سوسیالیست‌ها، کمونیست‌ها، رهبران اتحادیه‌ها، افراد ملحد، اومانیست‌ها، فمینیست‌ها، همجنس‌بازان، شهوت‌رانان، بروکرات‌ها و فعالان زیست‌محیطی هستند، و مخلوقات را بیش از خالق می‌پرستند. اما به هر حال، رهبران جامعه، ثروتمندان و افراد با نفوذ، همگی جزء کارگزاران شکل‌گیری نظم نوین جهانی هستند که با همراهی بانکداران و سیاست‌مداران، به ویژه بانکداران بین‌المللی یهودی، اهداف خود را پی‌می‌گیرند.


دیدگاه‌های هنری فورد
یکی از معروف‌ترین آمریکایی‌هایی که به صورتی مفصل در مورد قدرت بین‌المللی یهودیان مطالبی نگاشته است، خودروساز معروف و نامدار آمریکا«هنری فورد» است. او میلیون‌ها دلار به پژوهشگران پرداخت نمود تا فعالیت‌ها و اهداف پشت پرده این یهودیان فعال در عرصه بین‌الملل را مورد تحقیق و بررسی و کاوش قرار دهند. فورد در مقالاتی که در روزنامه «دییربورن ایندیپندنت» در ماه ژوئن سال 1920 منتشر گردیده است، مطالبی عنوان نموده که هنوز هم (و حتی در زمان ما) خواندنی و ارزشمندند. کتاب فورد با عنوان یهود بین‌الملل ممکن است هنوز هم در تعدادی از کتاب‌خانه‌ها یافت گردد.

هنری فورد در سال 1920 در مقالة «دییربورن ایندیپندنت» چنین نوشته بود:
چگونه یهودیان این چنین عادی و بدون هرگونه مقاومتی به بالاترین جایگاه دست می‌یابند؟ چگونه و چه کسانی آنان را به این موقعیت‌ها می‌رسانند؟ چرا اصولاً آنان در این جایگاه‌ها حضور دارند؟ یهودیان در مناصب خود چه می‌کنند؟ واقعیت حضور آنان در این جایگاه‌ها چه پیامی برای دنیا خواهد داشت؟ اینها سؤالات اساسی در مورد یهودیان می‌باشد. 50 سال قبل، بانکداری بین‌المللی که همانند فعالیت‌های دلالی ارزی دنیا تقریباً به یصورت کامل در اختیار یهودیان قرار داشت، در اوج شکوفایی خود بود. این وضعیت آنان را به کنترل کامل و تمام‌عیار دولت‌ها و مراکز مالی و اعتباری همه دنیا سوق داد. اما اهمیت این مطلب در این است که این رشد، تنها در مراکز مالی اتفاق افتاد که یهودیان در آن سهیم بودند و هیچ عامل نژادی و ملی دیگری هم در این اتفاق سهیم نبود. این امر صرفاً به این معنا نیست که چند یهودی، کنترل‌کنندگان فعالیت‌های مالی یبن‌المللی هستند، بلکه بیانگر این است که کنترل‌کنندگان بین‌المللی بازارهای مالی و پولی، منحصراً یهودی‌اند.

از زمانی که کنترل دنیا به عنوان آرمان یهودیان مطرح شده است و آنان از هیچ یک از روش‌های گذشته فاتحان دنیا بهره نمی‌برند، باید این مسئله را پذیرفت که آنان به برتری یک نژاد مشخص چشم دوخته‌اند.

چند سال بعد، آقای فورد اظهار نمود: «این درست است که افراد ملت ما سیستم مالی و بانکی کشورمان را درک نمی‌کنند، چرا که من معتقدم در صورتی که مردم ما حقایق فراسوی آن را بفهمند قبل از طلوع خورشید در صبح فردا، دست به یک انقلاب خواهند زد.»

همچنین فورد در کتاب خود با عنوان یهودیان بین‌الملل نیز چنین نگاشته است:
هنگامی که یهودیان قدرتمند بالاخره ردیابی شوند و حقایق موجود آشکار گردد، جنجال واقعی و پیامدهای آن در مطبوعات سراسر دنیا فراگیر خواهد شد. هرچند این اتفاق در هیچ زمانی روی نخواهد داد.

علی‌رغم اتفاق‌نظر مسیحیت و عالمان آن و به ویژه کلیسای کاتولیک و حتی تفسیرهای ارائه شده غیر از انجیل، در مورد پاره‌ای مسائل اجتماعی نظیر دریافت ربا در هنگام بازپس‌گیری وام‌های اعطایی، یهودیان، کنترل سیستم‌های مالی و بانک‌های دنیا را در اختیار دارند.

امروزه بانکداران یهودی، کنترل بانک مرکزی آمریکا و در نتیجه اقتصاد ما را در اختیار دارند. نویسنده و اقتصاددان نامدار مسیحی «آرای مکمستر» معتقد است که سیستم بانک مرکزی آمریکا به وسیله هشت خانواده یهودی تملک گردیده و اداره می‌شود. فقط سه خانواده از این هشت خانواده در این لیست، آمریکایی هستند؛ خانواده روتز چیلد (لندن)؛ برادران لازارد (پاریس)؛ بانک اسراییل ـ موشه (ایتالیا)؛ خانواده کوهن ـ لویب (آلمان)؛ واربورگ (هامبورگ آلمان)؛ برادران لیچمن (نیویورک)؛ خانواده گلدمن ـ ساچز (نیویورک) و خانواده راکفلرها (نیویورک).

کنترل رسانه‌ها
در ادامه، واقعیت‌هایی در مورد یهودیان ارائه می‌گردد که ممکن است شما آن را نشنیده باشید:

1. یهودیان کنترل تقریباً تمام‌عیاری بر همه رسانه‌های مهم و کلیدی نظیر «اخبار ایالات متحده»، «مجله تایم»، «نیویورک تایمز»، «واشنگتن پست»، «ای‌بی‌سی»، «ان‌بی‌سی» و «سی‌بی‌اس» دارند.

معاون سابق ریاست جمهور آمریکا «اسپیر و آنجیو»، بیست سال پیش در این مورد چنین گفته بود:
افرادی که مالکیت و مدیریت رسانه‌های ملی ما را بر عهده دارند، همگی یهودی‌اند و در کنار سایر یهودیان بانفوذ، سیاست‌های رسانه‌ای اسفناک کنونی حاکم بر ایالات متحده را ایجاد نموده‌اند. هم‌اکنون همه سرویس‌های کابلی، مراکز سنجش افکار عمومی، مجلات تایم و نیوزویک، روزنامه نیویورک تایمز، واشنگتن پست و هرالد تریبون بین‌الملل، تحت سیطره یهودیان هستند.

2. از سوی دیگر، اکثر نویسندگان نامدار جنبش‌های فمینیستی یهودی‌اند. چرا؟ زیرا کنترل یهودیان برصنعت نشر، انکارناپذیر است. همچنین آیا تاکنون دقت نموده بودید که اکثر مردان همجنس‌بازی که در شوهای تلویزیونی حاضر می‌شوند، یهودی‌اند؟ از سوی دیگر، این حقیقت کاملاً پذیرفته شده است که یهودیان کنترل کنندة هالیوود علاقمند به ساخت فیلم‌هایی هستند که «مسیحیت» و «عقاید مذهبی» را به تمسخر می‌گیرند. اما چرا؟ زیرا آنان علناً ضدمسیحی هستند.

والت دیسنی
3. یکی دیگر از مثال‌های بارز تصمیم یهودیان برای ایجاد تنفر نسبت به آمریکا، مسیحیت و اخلاق را می‌توان در تملک استودیوی فیلم‌سازی شرکت «والت دیسنی» توسط «میشل اینسر» مشاهده نمود.

در چند سال اخیر، وی محصولات این استودیو را به سوی ساخت فیلم‌هایی غیراخلاقی، حامی همجنس‌بازی و ضدمسیحیت سوق داده است. دقیقاً به همین دلیل است که بسیاری از فعالان مذهبی ایالات متحده خواهان تحریم محصولات ارائه شده این شرکت و عدم بازدید از پارک‌های تفریحی این شرکت از سوی مردم و خانواده‌ها هستند.
همچنین آیا می‌دانید که مدیر عامل استودیویی که فیلم «آخرین مصائب مسیح» را ساخت، یک یهودی به نام لیو وارسرمن بوده است؟ اما اگر یک کارگردان مسیحی فیلمی با هدف تمسخر «هولوکاست» می‌ساخت، چه اتفاقی می‌افتاد؟ یهودیان قادرند که در فیلم‌های خود آزادانه به همه مقدسات ما توهین کنند، اما اگر شما این شهامت را داشته باشید که در مورد نسخه هالیوودی هولوکاست از آنان سؤال کنید، آنها از همه توان خویش برای نابودی زندگی شما بهره خواهند برد.

4. آیا تا کنون به این نکته توجه نموده اید که قریب به اتفاق فیلم‌ها و مجلات سخیف و مبتذل و مستهجن (پورنو) به یهودیان تعلق داشته و یا از سوی آنان کنترل می‌گردد؟ نه تنها در هالیوود که در سایر نقاط دنیا نیز این مافیای یهودی تولید محصولات مستهجن به فعالیت مشغول است. حتی تعدادی از سردمداران این گروه‌ها، هم‌زمان به فعالیت‌های روسپی‌گری و تولید فیلم‌های مستهجن مشغولند. هم‌چنین فراموش نکنید که یهودیی به نام سیگل بنیان‌گذار «لاس وگاس» بوده است.

مهم‌ترین فعالیت‌های آنان که همچون سرطان درسراسر خاک آمریکا و به ویژه لاس و گاس گسترش یافته‌اند، شامل قاچاق زنان و کودکان با هدف روسپیگری و تهیه فیلم‌های پورنو، تهیه و توزیع مشروبات الکلی غیرقانونی، تأسیسات مراکز شرکت عظیم ویسکی‌سازی «سیاگرامز» هستند، فعالیت‌های تولید و عرضه آمریکا، غیرقانونی بود. حقیقت این است که یهودیان و نه ایتالیایی‌ها، کنترل و سازمان‌دهی جرایم سازمان یافته را در دنیا بر عهده دارند.

5. آیا می‌دانید که یهودیان بانکدار فعال در شهر نیویورک، نظیر جاکوب شیف و دیگران، در سال 1917 با پرداخت 20 میلیون دلار (که ارزش آن مبلغ در سال 1998 میلادی 500 میلیون دلار است) از شکل‌گیری یک انقلاب کمونیستی از سوی طرفداران لنین و مارکس حمایت مالی نمودند؟ با این اقدام، مسلماً این یهودیان در قتل‌عام ده‌ها میلیون انسان بی‌گناه در دوران حکومت کمونیست‌ها در سراسر دنیا، شریک هستند.

به علاوه، آیا می‌دانید که قریب به اتفاق نظریه‌پردازان ایدئولوژی کمونیسم، یهودی بوده‌اند؟ و آیا می‌دانستند که «کارل مارکس» و «تروتسکی» یهودی بوده‌اند؟

پدربزرگ لنین هم جزء یهودیان بوده است. در ایالات متحده نیز رهبر حزب کمونیست برای چند دهه، یهودیی با نام «گوس هال» بود. همچنین در قرون نوزدهم و بیستم میلادی، یهودیان هر ملتی، رهبران و حامیان مالی کمونیسم در آن بوده‌اند. در ادامه، نظر روزنامه‌نگار و فیلم‌نامه‌نویس نامدار «میرون فاگون» را در مورد این موضوع، که در سخنرانی خود در دهه 60 میلادی، بیان نموده بود، می‌خوانیم: «امروزه تنها یک واقعیت وجود دارد و آن هم این است که رژیم کمونیستی شوروی، مستقیماً از اندیشه‌های «ژاکوب شیف» آمریکایی و روتزچیلد انگلیسی به وجود آمده است. چندی بعد نیز من دریافتم که بدون هیچ گونه تردیدی، حزب کمونیست بدان گونه که ما می‌شناسیم، از سوی این مدافعان اندیشه‌های سرمایه سالارانه نظیر شیفت، واربورگز و روتزچیلد شکل گرفت و آنان با حمایت مالی انقلاب روسیه و براندازی حکومت تزاری و خاندان سلطنتی‌اش و سپس با استفاده ازافرادی نظیر لنین، تروتسکی و استالین، توانستند رژیم‌های کمونیستی را در دنیا به وجود آورند.

«وینستون چرچیل» در مقاله‌ای که با عنوان «بحثی در مورد اصل و نسب یهودیان» به چاپ رسانده بود، چنین نوشت:
عده‌ای از مردم یهودیان را دوست دارند و عده‌ای از آنان بیزارند، اما هیچ انسان عاقلی در این واقعیت شک ندارد که بدون هیچ گونه تردیدی، یهودیان خوفناک‌ترین و استثنایی‌ترین نژادی هستند که تاکنون در دنیا به وجود آمده‌اند. امروزه این نژاد عجیب در صدد ایجاد اصول اخلاقی و فلسفی خاصی نظیر مسیحیت هستند. البته فعالیت‌های گسترده و عالم‌گیر آنان، محدود به عصر کنونی نیست. از قرن نوزدهم تا کنون نیز در هر رویداد سیاسی کلیدی، آنان در رأس جریان بوده‌اند. به عنوان مثال، در شکل‌گیری جریان‌های بلشویکی روسیه و انقلاب روسیه، نقش آنان بسیار قابل توجه است.

پدر بمب اتم
6. پدر بمب اتم ایالات متحده، یک یهودی آمریکایی به نام «روبرت اوپنهایمر» بود که در سال 1954 میلادی به جرم ایجاد خطر امنیتی مورد محاکمه قرار گرفت؟

7. در قرون هفده و هجده میلادی، یهودیان جزء سردمداران تجارت برده بودند. حتی در کتب تاریخ دوره دبیرستان هم این واقعیت عنوان شده است. آنان با دستگیری و فروش صدها هزار برده آفریقایی در آغاز شکل‌گیری آمریکای جدید، سود هنگفتی به دست آوردند. هرچند امروزه یهودیان خود را دوست سیاه‌پوستان معرفی می‌کنند. در سال‌های قرن بیستم، یهودیان با بهره‌گیری از سیاهان آمریکا تلاش می‌کردند که الگوی سوسیالیستی نظم نوین جهانی خود را از پیش ببرند، چرا که در آن قرن، پیوندهای خانوادگی اکثر سیاهان آمریکایی را از بین بردند.

از سوی دیگر، یهودیان لیبرال با تشویق گسترده هرزه‌گری جنسی در میان جوامع سیاه‌پوستان، آنان را به سوی شهوت‌رانی سوق دادند. اما دلیل اصلی این اقدامات چه بوده است؟ به روشنی می‌توان اظهار نمود که آنان با هدف تضعیف ارزش‌های اخلاقی مسیحیت در میان شهروندان آمریکایی و پیشبرد برنامه‌های سوسیالیستی خود، از این فعالیت‌ها حمایت می‌نمودند.

در سال‌های اخیر نیز یهودیان مالک رسانه‌های ارتباط جمعی، از طریق برنامه‌های خود مصرف «کراک» را در شهرهای ما تشویق می‌کنند، چرا که در شوهای تلویزیونی، مجلات، کتاب‌ها و فیلم‌های سینمایی تولیدی این مراکز، استفاده از انواع مواد مخدر ترویج می‌گردد.

آموزه‌هایی از تلمود
8. کتاب مقدس یهودیان، تلمود نام دارد. یهودیان از این کتاب به عنوان منبع قوانین خود بهره می‌گیرند. اما در تلمود موارد متعددی را می‌توان یافت که کاملاً حیرت‌انگیز است. مثلاً در این کتاب، بارها اشاره شده که یهودیان باید سرور همه افراد جهان باشند. در اینجا به چند مورد اشاره می‌کنیم:

ـ واییکرا رابا (36): بهشت و زمین فقط برای خاطر یهودیان خلق گردیده است.

ـ بابا مزیا (114 و 115):‌ فقط یهودیان انسان هستند، اما سایرین جزء انسان‌ها به شمار نمی‌روند.

ـ میناهوت (43 و 44):‌ یک یهودی باید همه روزه این ذکر را قرائت نماد: «خدایا، از این‌که مرا زن، برده و یا غیریهودی خلق ننمودی، از تو سپاسگزارم.»

ـ سانهیدرین (57): یک یهودی الزامی به پرداخت دستمزد غیریهودیانی که برای وی کار کرده‌اند، ندارد.

ـ بابا مزیا (24): اگر یک یهودی، کالایی متعلق به یک غیریهودی را پیدا کند، هیچ الزامی به بازگرداندن آن ندارد.

ـ میدارش مزیا (225): غیریهودیان حیواناتی هستند که به شکل انسان آفریده شده‌اند تا روز و شب به یهودیان خدمت کنند.

9. یکی دیگر از راه‌هایی که از طریق آن، یهودیان به گسترش مصرف موادمخدر در کشور ما آمریکا کمک نموده‌اند، از طریق تحریف سیستم حقوقی ماست. حقوق‌دانان یهودی، قضات یهودی و سایر افراد لیبرال یهودی، از دادگاه‌های ما در جهت محدود کردن اختیارات مأموران قانون استفاده می‌نمایند، به طوری که امروزه مجرمان در سیستم حقوقی ما، حقوق بیشتری نسبت به قربانیان جرایم خود دارند.

به علاوه، یهودیان حقوق‌دان با ابداع اصطلاحی به نام «جنون موقتی»، راه را برای گسترش جرایم مربوط به تجاوزات جنسی گشوده‌اند. لذا با اطمینان می‌توان ابراز نمود که یهودیان از مسیحیت متنفرند؛ البته ممکن است گفته شود، آنان به دلیل مذهب مسیحی هیتلر از مسیحیت بیزارند، اما باید بدانید که هیتلر برای اقدامات خود از کمک‌های مالی گسترده یهودیان ثروتمند و بین‌المللی نظیر روتز چیلد بهره برده است.

10. میرون فاگون نویسنده و روزنامه‌نویس مشهور، در سخنرانی خود که در سال 1965 میلادی ایراد نموده بود، اعتقاد داشت که یهودیان برای سه جنگ جهانی برنامه‌ریزی نموده‌اند. وی با اشاره به طرح بانکداران بین‌المللی در مورد ایجاد جنگ جهانی دوم چنین گفته است:

باید بدانید که با کمک‌های مالی گسترده اشخاصی نظیر گراپ، روتز چیلد به هیتلر، این یهودیان زمینه ایجاد جنگ جهانی دوم را فراهم نمودند. به طور خلاصه، این جنگ جهانی با هدف از بین بردن نازیسم و افزایش قدرت سیاسی صهیونیسم و به دنبال آن، تشکیل دولت اسراییل در خاک فلسطین، تدارک و اجرا گردید.

به هر حال، جنایات هیتلر در جنگ جهانی دوم، بهانه‌ای برای یهودیان به وجود آورد تا پس از پایان جنگ، در سرزمین فلسطین، کشوری یهودی را بنیان‌گذاری نمایند. امروزه نیز یهودیان با سلطه‌ای آشکار بر هالیوود، همه ساله فیلم‌های متعددی علیه دولت نازیسم و جنایت‌های هیتلر بر ضد یهودیان اروپا تولید می‌نماید، اما هرگز در تولیدات خود اشاره‌ای به قتل‌عام‌های گسترده نظام کمونیستی در سراسر جهان که با حمایت
یهودیان شکل‌گرفت و بسیاری از مسیحیان نیز قربانی آنان گردیدند، نمی‌نمایند
دسته ها : سیاست
جمعه 1387/11/18 21:40
X