تعداد بازدید : 4540359
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
اهمیت فوق العاده به نقش مادرى در نظام تربیتى حقوقى اسلام و جایگاه مکیدى مادر در فرهنگسازى خانواده و جامعه، ایجاب مىکرد، مقام رفیع مادر در قوانین جمهورى اسلامى ایران و عملکرد مسئولان نظام مورد اهتمام جدى قرار گیرد. این مقاله نیز سعى دارد جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران را با مرورى بر قوانین حمایتى از مادران تبیین کرده، شرافت مادرى را در آیینه عملکرد حضرت امام خمینى بنمایاند.
مقدمه
مادر، زیباترین واژه آفرینش است و مؤثرترین عامل تربیت و نگاهبان سلامت روحى و روانى و جسمانى فرزند؛ مهمتر از همه عامل انتقال ارزشها به کودک است، چرا که یکى از مهمترین عوامل پاىبندى فرزندان به مسائل ارزشى و دینى، چگونگى رفتار مادر با فرزند است. اگر کیفیت تعامل مادر با کودکان خوب باشد، آنها بیشتر به ارزشهاى خانواده و دین پاىبند مىمانند، افزون بر آن، پذیرش برنامههاى دینى و ارزشهاى مذهبى را براى فرزند آسان مىکند.
البته علاوه بر چگونگى رفتار مادران در انتقال ارزشها، قوّت دینى مادر و پاىبندى وى به مسائل مذهبى یکى دیگر از عوامل پاىبندى کودکان به فرهنگ دینى و ملى است. در نهایت مىتوان گفت مادر اساس و ریشه همه نیکىهاست. نقش کلیدى مادران در فرهنگسازى موجب شده که در نظام تربیتى و حقوقى اسلام، توجه و تأکید و اهتمام ویژهاى به حقوق مادران شود. در آموزههاى دینى ضمن تأکید بسیار بر مقام والاى مادرى و جایگاه مادر، به ضرورت احترام به مقام رفیع مادرى، توجه داده، اهتمام جدى نسبت به برآوردن حقوق مادران و توجه بسیار به سلامت جسمانى، روحى و روانى آنان کرده، چرا که سلامت جامعه به سلامت خانواده، و نشاط و اقتدار و پویایى خانواده به مادر وابسته است. نقش محورى مادر در سازندگى کشور بر هیچ کس پوشیده نیست.
در ایران به جهت برخوردارى از نظام جمهورى اسلامى و با تغییر قانون اساسى مشروطه سلطنتى به برکت انقلاب بزرگ ملت ایران در بهمن 1357 و تدوین قانون اساسى جمهورى اسلامى توسط مجلس خبرگان، نگاه به زنان به ویژه حقوق مادران دستخوش دگرگونى جدى گردید.
قانونى که توسط خبرگان ملت تدوین شد و سپس مورد پذیرش مردم و امام خمینى(ره) قرار گرفت و پس از بازنگرى و اعمال تغییراتى در آن، به تثبیت رسید.
همان طور که در اولین سطرهاى مقدمه قانون اساسى آمده، مجموعه قوانین آن بر اساس اصول و ضوابط اسلامى است، چرا که مهمترین ویژگى انقلاب، مکتبى و اسلامى بودن آن است. به این ترتیب، همه مواضع قانون اساسى و تمامى دیدگاههاى آن از جمله «حقوق زن» همگون با اصول اسلامى تدوین و تبیین گردید و زنان به برکت انقلاب عظیم مردم و تدوین قانون اساسى بر اساس نگاه دینى، هویت اصلى و حقوقى خود را باز یافتند. چنان که مادرى به عنوان محورىترین نقش در خانواده (که واحد بنیادین جامعه و کانون اصلى رشد و تعالى انسان است و زمینهساز حرکت تکاملى و رشدیابنده شخص در جامعه مىباشد) به طور ویژه مورد توجه و عنایت قانونگذاران قرار گرفت، نیز حمایت از نقش مادرى و فراهم کردن امکانات جهت ایفاى صحیح این نقش کلیدى و اساسى در خانواده از مهمترین وظایف قانون و حکومت اسلامى محسوب گردید. از این رو در اصل 21 قانون اساسى آمده است:
«دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
1 - ایجاد زمینههاى مساعد براى رشد شخصیت زن و احیاى حقوق مادى و معنوى او.
2 - حمایت مادران بخصوص در دوران باردارى و حضانت فرزندان و حمایت از کودکان بىسرپرست.
3 - ایجاد دادگاه صالح براى حفظ کیان و بقاى خانواده.
4 - ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده بىسرپرست.
5 - اعطاى قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت [مصلحت و] غبطه آنها در صورت نبودن ولىّ شرعى.»
در این اصل، براى استیفاى حقوق زن، دولت موظف گردیده در پنج مورد اقداماتى انجام دهد که محور اوّل و اساسى آن «ایجاد زمینههاى مساعد براى رشد شخصیت زن و احیاى حقوق مادى و معنوى» است. محورهاى دیگر قانون، به حقوق زن در خانواده یعنى ایفاى نقش مادرى و همسرى توجه کرده است؛ با توجه به این مهم که زنان نیمى از پیکره هستى را تشکیل مىدهند، (که توجه به حقوق آنان و همچنین رسیدگى به مشکلات و مسائل آنان باعث ارتقاى سطح فرهنگى، رفاه و آسایش خانواده شده، مهمتر اینکه زن مسلمان به عنوان عنصر مؤثر و سازنده در جامعه در صورت فراهم بودن زمینه و امکانات مىتواند به اساسىترین و مؤثرترین نقش خود یعنى مادرى و همسرى با خیال آسوده بپردازد؛ علاوه بر آن جهت دستیابى به توسعه و خودکفایى جامعه هم کوشا باشد.
از اینرو قانون اساسى توجه زیادى به وضع قوانینى در جهت حمایت از مادران مبذول داشته، همچنین جنبه بسترسازى جهت ایجاد شرایط لازم براى انجام رسالت مادرى را دارد.
1 - سپردن مسئولیت و سرپرستى خانواده به مردان.
2 - قرار دادن نفقه به عنوان وظیفه مرد جهت آسودگى خیال زنان از هزینهها.
3 - همکارى مرد در تربیت فرزندان با همسر خود.
4 - استفاده مادران (بانوان باردار) از معذوریت.
5 - حمایت از مادران در دوران شیردهى.
6 - اشتغال مادران و امکان خدمت نیمهوقت براى بانوان.
7 - حق حضانت.
قانون حمایت خود را از مادران و ایجاد بستر مناسب جهت فراهم کردن آسایش و آرامش خیال مادر (که مهمترین شخص براى پذیرش مسئولیت تربیت فرزندان است) با وضع قوانین اعلام کرده است، از جمله:
در این نوشتار سعى بر آن است که توجه خوانندگان را به برخى از قوانین حمایتى از مادران جلب کنیم تا جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران تبیین گردد.
ریاست خانواده
از آنجا که یکى از عوامل کارآمدى خانواده به عنوان یک نهاد کوچک اما بسیار حساس و مؤثر، برخوردارى از سرپرستى مدیر و آگاه و داراى حُسن تدبیر و شایستگىهاى لازم مىباشد (چون ضعف در تنظیم امور و تدبیر کارها و بىتوجهى و بىکفایتى در مسئول و غفلت از وظایف، موجب ناکارآمدى خانواده مىشود و چنین خانوادهاى بسترى مناسب جهت رشد فرزندان نمىگردد) در آموزههاى دینى براى اینکه مادر به عنوان، مدیر و مسئول تربیت فرزندان بتواند در فضاى آرام و به دور از هر گونه دغدغه و نگرانى در اجرایى خانواده به انجام وظیفه و رسالت مادرى بپردازد، بار مسئولیت اداره خانواده و امور اجرایى مربوط بیرون منزل از دوش مادر برداشته شده، این مسئله امتیاز و لطفى است که خداوند به زنان به ویژه مادران کرده است.
در قرآن کریم به سرپرستى مردان تصریح شده است:
«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ، قانِتاتٌ، حافِظاتٌ لِّلْغَیْبِ بما حَفِظَ اللَّهُ ...»(1)
مفسّر ارجمند آیةالله جوادى آملى در تفسیر آیه مىگوید:
«هرگز مرد قوّام و قیّم زن نیست؛ این مسئله فقط مدیریت است.
مدیریت، از آنجا که یک کار اجرایى است، فخر معنوى نیست ... و چون مسئول تأمین هزینه مرد است، سرپرستى داخل منزل هم با مرد است. اما سرپرستى براى مرد مزیتى به حساب نمىآید. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» یعنى «یا ایها الرجال کونوا قوامین؛ اى مردها، به کار خانواده قیام کنید.»(2)
در تفسیر نورالثقلین آمده که امام هشتم در ضمن جوابهایى که به محمد بنسنان نسبت به فلسفه و علل بعضى احکام داده است، مىفرماید: «بر مرد است که خانواده خود را اداره کند و نفقه ایشان را بدهد اما بر زن مسئولیتى نیست که زوج را از جهت نیازمندىهایش اداره کند و همین است معناى بیان خداى عزوجل در آیه «الرجال قوّامون على النساء ... .»(3)
بنابراین اسلام امتیاز به زن داده و مسئولیت سنگین امور مالى را از دوش او برداشته، در عین اینکه مالک تمام مال و منافع ثروت خویش است.
طبق ماده 1105 قانون مدنى «در روابط زوجین ریاست خانواده از ویژگىهاى شوهر است» از این ماده فهمیده مىشود ریاست شوهر بر خانواده یک وظیفه اجتماعى، نه یک امتیاز و حق شخصى است.
ثمره واگذارى مسئولیت به مردان، آسودگى خیال، سبک کردن بار مسئولیت زنان و در پى آن ایجاد امنیت و آرامش روانى براى مادران جهت پرداختن به رسالت مادرى است و در مجموع، عنایتى از طرف خداوند به زنان است.
نفقه زوجه
نفقه زوجه از تکالیف مالى زوج است که پس از عقد نکاح و شروع زندگى مشترک بر عهده اوست و ضامن استقلال خانواده و نمودارى از شئون سرپرستى مرد بر کوچکترین و در عین حال مهمترین نهاد اجتماعى بشریت مىباشد.
«نفقه» در لغت به معناى هزینه زندگى و عیال و اولاد است و آنچه انفاق مىکند و انفاق به معنى صرف کردن نیز مىباشد. و در اصطلاح، تأمین مخارج خانواده اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و سایر مخارجى است که براى خانواده لازم مىباشد. در فقه امامیه که منبع اصلى حقوق ایران است، تأمین آنچه که زن در زندگى زناشویى به آن احتیاج دارد، اعم از خوردنى، پوشاک، مسکن ،لوازم آرایش ... به عنوان نفقه بر عهده زوج قرار داده شده است.
قرآن کریم در سوره بقره، آیه 234 به بیان حکم مدت شیر دادن فرزند از طرف مادر و الزام مرد به پرداخت نفقه همسر مىپردازد، و در مورد اخیر مىفرماید:
« ... على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف ...؛
... و بر پدر است که به روزى و پوشاک همسر خود به خوبى و شایسته اقدام کند.»
از آنجا که مسئولیت و رنج و زحمات طاقتفرساى تولید نسل، از لحاظ طبیعى به عهده زن گذاشته شده و این از نیروى بدنى زن کاسته و توانایى او را در کسب و کار کاهش مىدهد، توانایىهاى مرد براى کارهاى اقتصادى و تولیدى، بیشتر از زنان است و نیاز زنان به پول و ثروت بیش از مردان مىباشد، زیرا آراستگى و زینت جزو زندگى زن و از نیازهاى اصلى او محسوب مىشود، به همین علت عدهاى از فقها آن را جزو نفقه محسوب کردهاند.
از سوى دیگر جمال، نشاط و طراوت زن مستلزم آسایش بیشتر و تلاش کمتر وى است.
از همه مهمتر آنکه رمز موفقیت مادران در تربیت اولاد، بسته به وجود سلامت، نشاط، تأمین نیازهایى چون زینت و آرایش و فراغت خاطر و امنیت روانى است.
از اینرو قوانین اسلامى و همچنین قوانین مدنى نظام جمهورى اسلامى ایران، نفقه زن را به عهده مرد گذاشته است. در ماده 1106 قانون مدنى آمده است «در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است».
این ماده نشان مىدهد که زوجه به مجرد عقد مستحق نفقه است. در ماده 1107 مصادیق نفقه را به شرح زیر برشمرده است:
مسکن و البسه، غذا و اثاثالبیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء.
مجموعه این موارد، موجب مىشود امکان پرداختن مادر به مسئولیت اصلى خود فراهم گردد.
حمایت از مادران شاغل
با توجه به اهمیت نقش تأثیرگذار و حساس زنان در خانواده و ضرورت وجود فراغت و آرامش خاطر زنان به عنوان شرط لازم جهت ایفاى مسئولیتمحورى و کلیدى همسرى و مادرى، از سوى دیگر با توجه به اینکه ایفاى خوب این مسئولیت نیازمند صرف انرژى کافى و مفید در محیط خانه مىباشد، به همین جهت اسلام، مسئولیت تأمین هزینههاى اداره منزل و مخارج مربوط به آن را از دوش زنان برداشته است.
اسلام اشتغال و کسب درآمد را براى زنان ممنوع نمىداند و در اغلب مشاغل حضور زنان را بدون مانع مىداند حتى در سیره رسول اکرم(ص) نقل شده است که حضرت هنگامى که با زنان شاغل روبهرو مىشد، علاوه بر آنکه آنها را نهى نمىکرد، حتى ارائه راهکارها و راهبردها را جهت پیشرفت بیشتر به آنها ارائه مىنمود.
مىتوان گفت موضعى را که اسلام در برابر این مسئله انتخاب کرده به طور کلى، تشویق زنان به پراختن به مشاغل خاص بانوان در صورت آسیب نرساندن به کانون خانه و خانواده و دورى از فعالیتها و مشاغلى است که با ساختار جسمانى، روحى و روانى زنان همخوانى ندارد.
به بیان دیگر اسلام، اصالت را به شغل همسرى و مادرى زن مىدهد، ولى آنان را از پرداختن به مشاغل ویژه زنان منع نکرده و گاهى تشویق هم نموده است.
انقلاب اسلامى ایران با پیروى از دین مبین اسلام و با الهام از حرکت پیامبر بزرگوار اسلام، به زنان جامعه که در نظام گذشته متحمل بیشترین صدمات شده و به بهانه آزادى از بسیارى حقوق اسلامى و انسانى خود محروم شده بودند، این امکان را داد که فارغ از دیدگاههاى متحجرانه پوسیده یا مبتذل غربزده، از سرچشمه اسلام ناب محمدى(ص) سیراب شوند و در جایگاه و منزلت واقعى خود قرار گیرند.
زنان به عنوان نیمى مؤثر از پیکره اجتماع، در صحنههاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى وارد گردیدند و در تمامى عرصهها، نقشآفرینىهاى قابل توجهى از خود نشان دادند.
نظام اسلامى به جهت ارج نهادن به تلاش زنان، به انتخاب سیاستهاى فرهنگى مناسب و حمایتهاى لازم قانونى از مشارکت ایثارگرانه بانوان اقدام کرد تا زنان جامعه اسلامى بتوانند ضمن ایفاى نقش مادرى و انجام وظیفه پاسدارى از خانواده، از نظر اقتصادى هم بتوانند نقشآفرینى کنند.
به همین جهت شوراى عالى انقلاب فرهنگى در مصوبه دویست و هشتاد و هشتمین جلسه مورخ 20/5/1371، قوانینى در سیزده ماده به تصویب رساند. که در این بخش به جهت اهمیت مسئله متن کامل این مصوبات در معرض دید خوانندگان قرار مىگیرد.
توجه به مسائل و مشکلات مادران شاغل
با عنایت به این مطلب که زنان از یک سو پاسدارى از حریم خانواده و وظیفه سنگین تربیت نسل جدید را بر عهده دارند و از طرفى ضرورتهاى اقتصادى، اجتماعى و سیاسى جامعه، مشارکت فعال ایشان را در امور خارج از منزل الزامى ساخته است و این دو ضرورت همزمان مسائل و مشکلاتى را براى زنان بخصوص کارگران زن فراهم آورده، بىتوجهى و یا کمتوجهى بدانها مىتواند صدمات جبرانناپذیرى را نسبت به نهاد مقدس خانواده به بار آورد. شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان با توجه به رسالت عظیمى که در ارتباط با وظایف خود در جهت شناخت مسائل و مشکلات زنان شاغل و تلاش در رفع آنها دارد توجه خود را به این امر معطوف داشته تا گامى در راه شناسایى و کاهش مشکلات زنان شاغل برداشته و با کاهش و از میان بردن آنها، نقش خود را در رساندن جامعه به اهداف نظام جمهورى اسلامى ایران ایفا نماید.
از اینرو اقدام به شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات فرهنگى اجتماعى زنان در ارتباط با محیط کار و اجتماع و همچنین شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات حقوقى، رفاهى و بهداشت جسمانى و روانى زنان در ارتباط با محیط کار و مهمتر از همه شناسایى و دستیابى به مسائل و مشکلات زنان در ارتباط با خانواده و تربیت فرزندان، مصوب شورا قرار گرفت.(4)
بر همین اساس مقرر گردید وزارت کار و امور اجتماعى با نظارت کامل شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان با توجه به توانایىهاى بالقوه در خصوص برنامهریزى و اجرا، طرح بررسى مسائل و مشکلات زنان را به مرحله اجرا در آورد. در این مصوبه ضمن تأکید بر نقش زن در خانواده به عنوان شغل اصلى و ضرورت اشتغال مفید و مؤثر وى در این نهاد مقدس، سیاستهاى اشتغال زنان در جمهورى اسلامى ایران را بدین شرح اعلام کرد:
ماده 1 - با توجه به قداست مقام مادرى و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه و با عنایت به اهمیت نقش زنان در فرآیند رشد فرهنگى و توسعه اقتصادى باید ارزش معنوى و مادى نقش زنان در خانواده و کار آنان در خانه در نظر گرفته شود.
ماده 2 - اشتغال بانوان در مشاغل فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى و ادارى از جمله شرایط و لوازم تحقق عدالت اجتماعى و تعالى جامعه است و باید به آن وَقْع [و ارزش] لازم گذاشته شود.
ماده 3 - همکارى و تعاون اعضاى خانواده با یکدیگر براى اداره مطلوب امور خانه و به منظور ایفاى هر چه بهتر مسئولیتهاى اجتماعى ضرورى است.
ماده 4 - شرایط و محیط کار اجتماعى بانوان باید به گونهاى مهیا شود که زمینه رشد معنوى، علمى و حرفهاى آنان فراهم شود و به دیانت، شخصیت، منزلت و سلامتى فکرى و روحى و جسمى آنان لطمهاى وارد نیاید.
ماده 5 - با توجه به نقش زنان در پیشرفت اجتماعى و توسعه اقتصادى به عنوان نیمى از جمعیت، باید تسهیلات لازم براى اشتغال آنان از سوى دستگاههاى اجرایى فراهم آید و برنامهریزىهاى مناسب بر حسب اولویت صورت گیرد و به علاوه قوانین و امکانات فوقالعادهاى نیز براى اشتغال زنان تا سر حد رفع نیاز در ردیفهاى (الف) و (ب) مشاغل در نظر گرفته شود و در خصوص ردیف (ج)، زنان نیز مانند مردان قادر باشند بدون تبعیض، شغل مطلوب خود را به دست آورند.
الف) مشاغلى که پرداختن بدان از سوى زنان مطلوب شارع است مانند مامایى، رشتههایى از پزشکى و تدریس.
ب) مشاغلى که با ویژگىهاى بانوان از لحاظ روحى و جسمى متناسب است، مانند علوم آزمایشگاهى، مهندس الکترونیک، داروسازى، مددکارى، مترجمى.
ج) مشاغلى که هیچ گونه مزیت و برترى در آن براى شاغلان زن و مرد وجود ندارد و یا انتخاب آن به صورت طبیعى صورت مىگیرد و ملاک آن تخصص و تجربه است، نه جنسیت (کارگرى ساده در سایر رشتههاى فنى و خدماتى).
د) مشاغلى که یا به دلیل منع شرعى یا شرایط خشن کار و یا به دلیل ارزشهاى اعتقادى (فرهنگى و اجتماعى) براى بانوان نامناسب است مانند قضا و آتشنشانى.
ماده 6 - تشویق بانوان تحصیلکرده و متخصص باتجربه به احراز سمتهاى مدیریت و مشاغل ستادى، به منظور امکان استفاده از کارآیى آنها در سطوح عالى اجرایى.
ماده 7 - با توجه به اینکه نیروهاى متخصص و تحصیلکرده در هر جامعهاى ارزشمندترین سرمایههاى آن به شمار مىآید و براى آموزش و تربیت علمى آنان سرمایهگذارى هنگفت صورت گرفته است باید:
اوّلاً: انتخاب صحیح و تحصیل در رشتههاى متناسب با اشتغال بانوان هر چه کاملتر امکانپذیر شود.
ثانیاً: تسهیلات لازم براى استفاده از توانایىهاى زنان کارشناس، متخصص و تحصیلکرده فراهم آید، به گونهاى که اهتمام آنان به ایفاى نقش خود در خانواده و شرایط زندگى، منجر به کنارهگیرى از فعالیت اجتماعى نشود.
ماده 8 - دستگاههاى تبلیغاتى و رسانههاى گروهى باید بر اساس سیاستهاى مصوب در زمینه اشتغال زنان، به گونهاى تبلیغ کنند که به هیچ وجه هموار کننده پیشرفت هجوم شرق و غرب به ارزشهاى اعتقادى و اسلامى ما نباشد و در عین حال زمینهساز جذب زنان در فعالیتهاى فرهنگى، اجتماعى، خدماتى و تولیدى و اصلاح بینش جامعه نسبت به اشتغال آنان و ضرورت حضور زنان در مرحله رشد و دوران سازندگى کشور باشد.
ماده 9 - در تعیین ارزش کار در شرایط مساوى، دستکم حقالزحمه و مزایاى مساوى منظور شود.
ماده 10 - با توجه به اهمیتى که نظام جمهورى اسلامى ایران به استحکام بنیان خانواده و نقش تربیتى و سازنده زنان در خانه قائل است، مقررات و تسهیلات لازم، به مناسبت «شغل مادرانه» در نظر گرفته شود، از قبیل استفاده از مرخصى با حقوق، تقلیل ساعت کار، مزایاى بازنشستگى با سنوات کمتر خدمت، امنیت شغلى، برخوردارى از تأمین اجتماعى در مواقع بیکارى، بیمارى، پیرى یا ناتوانى از کار.
ماده 11 - امکانات آموزشهاى فنى و حرفهاى و فرصتهاى شغلى مناسب با اولویت براى قشر محروم بانوان نانآور خانواده خود، فراهم آید.
ماده 12 - فرصتهاى شغلى مناسب براى مادران خانهدار در محیط خانه و در کنار فرزندان، بدون محدودیت وقت و با منظور کردن مزد در قبال کار و تسهیلات تعاونى، ایجاد شود.
ماده 13 - سازمان امور ادارى و استخدامى کشور و نیز وزارت کار و امور اجتماعى موظفند با همکارى شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان نسبت به تهیه آئیننامهها و بخشنامههاى اجرایى این سیاستها اقدام کنند و در تهیه و ابلاغ آئیننامه و بخشنامههاى آینده خود و اصلاح مصوبات و ابلاغیههاى قبلى، مفاد این سیاستها را مورد توجه قرار دهند و نتیجه را به اطلاع شوراى عالى انقلاب فرهنگى برسانند.
قانون خدمت نیمهوقت بانوان
یکى دیگر از حمایتهاى قانونى از زنان شاغل، وضع قوانین مربوط به خدمت نیمهوقت بانوان است تا زمینهاى فراهم گردد که مادران (ضمن اینکه داراى فعالیتهاى اجتماعى مىگردند و در تأمین بخشى از نیازمندىهاى اقتصادى خانواده و جامعه یارى مىکنند) بتوانند به مسئولیت اصلى که تربیت فرزندان و تأمین نیازهاى عاطفى خانواده است در فرصت بیشترى بپردازند. تحقیقات حکایت از این مهم دارد که یکى از دلایل افزایش بزهکارى و ناهنجارىها در جامعه، خلأ عاطفى نوجوانان و کودکان است که عمدتاً ناشى از عدم توجه خانواده به ویژه مادران به فرزندان مىباشد، به همین دلیل نظام جمهورى اسلامى ایران با وضع قانون کار نیمهوقت بانوان، گامى مؤثر جهت زمینهسازى براى حضور اجتماعى زنان با حفظ کیان خانواده و در ضمن وارد نیامدن فشارهاى روانى ناشى از خستگى مفرط کارهاى بیرون از خانه و مسئولیت داخل خانه برداشته است.
از اینرو مجلس شوراى اسلامى در مصوبه 10/9/1362 به کلیه وزارتخانهها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشورى و شرکتهاى دولتى ابلاغ کرد که مىتوانند در صورت تقاضاى بانوان کارمند رسمى و ثابت خود و موافقت بالاترین مقام مسئول خدمت آنها را نیمهوقت تعیین کنند.(5)
جهت تشویق بیشتر زنان شاغل به استفاده از این فرصت در ماده 7، قانون مربوط به خدمت نیمهوقت بانوان مصوب 10/9/1362 آمده است:
سنوات خدمت نیمهوقت بانوان از لحاظ سابقه خدمت لازم براى بازنشستگى و استفاده از حقوق و مزایا یا مستمرى، به طور کامل محسوب خواهد شد.
حمایتهاى قانونى دوران باردارى و وضع حمل
یک از زیباترین دوران حیات زندگى زن، دوران باردارى است که در این هنگام زن عهدهدار پرورش یک انسان در وجود خود است. مادر در این دوران با کودک خود رابطه خونى و وراثتى برقرار مىکند. بر اساس تحقیقات و تجارب علمى مسلّم، مراقبتهایى که از مادر در این دوره صورت مىگیرد، سهم عمدهاى در آینده کودک دارد.
به هر حال زندگى پیش از ولادت، بسیار حساس و پرخطر براى کودک و مادر است. مادر و کودک در این دوره در معرض دهها خطر جسمى و روانى قرار مىگیرند، بدین جهت نیاز به مراقبت و حمایتهاى ویژه دارند. در روایات متعدد به ارزش و اهمیت این دوره اشاره شده است و پاداشهاى زیادى را خداوند براى زن در این دوره قائل شده و در مضامین دینى ما زن در دوران باردارى همچون مجاهد در راه خدا است و اگر در هنگام زایمان بمیرد، اجر شهید را دارد.
روزى پیامبر اکرم(ص) در فضیلت جهاد صحبت مىکرد. یکى از زنان عرض کرد: اى رسول خدا، زنها از فضیلت جهاد محروم هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «نه، زن نیز مىتواند ثواب جهاد داشته باشد.
از آن هنگام که زن باردار مىشود، سپس وضع حمل مىکند، آنگاه بچه را شیر مىدهد تا از شیر خوردن باز گرفته شود، در تمام این مدت زن همانند مردى است که در میدان کارزار جهاد مىکند اگر در این مدت بمیرد درست به منزله شهید است.»(6)
در آئیننامهها و قوانین حمایتى از مادران، توسط شوراى عالى سازمان بیمههاى اجتماعى، پیشبینىهایى در باره حمایت از مادران صورت گرفته است. آئیننامه شورا با 12 ماده در این باره تنظیم گردید.
در ماده یک آئیننامه آمده است: بیمهشده یا همسر بیمهشده مىتواند در دوران باردارى و همچنین پس از زایمان به سازمان مراجعه کند و از کمکهاى پیشبینى شده در ماده 58 قانون بیمههاى اجتماعى به شرح زیر استفاده نماید:
الف) معاینات طبى و معالجات لازم قبل و بعد از وضع حمل و حین زایمان.
ب) لباس نوزاد.
همچنین در این آئیننامه زن باردار را موظف کرده است که در سه ماهگى و هفت ماهگى دوران آبستنى جهت معاینه به سازمان مراجعه کرده و گواهى انجام معاینه را از پزشک یا قابله سازمان گرفته و به منظور ثبت در پرونده به واحد مربوط تحویل دهد.
استفاده بانوان باردار از معذوریت، یکى از مصوبات امور استخدامى و کارگرى در 25/3/1367 مىباشد. بر اساس این مصوبه، مدت استفاده بانوان باردار (رسمى و پیمانى) از معذوریت با استفاده از حقوق و فوقالعاده شغل و یا اجرت و فوقالعاده، مرخصى بعد از زایمان هر فرزند تا سه فرزند، سه ماه تعیین مىگردد.
حمایت از مادران در دوران شیردهى
از آنجا که تحقیقات و آزمایشها حکایت از اهمیت شیر مادر براى کودک دارد و به عنوان غنىترین و سالمترین غذا براى نوزاد مىباشد، در نشریه سازمان جهانى بهداشت آمده است که «مرگ و میر در میان کودکانى که از شیر مادر تغذیه مىکنند، شش بار کمتر از نوزادانى است که با وسایل مصنوعى تغذیه مىشوند، چرا که شیر مادر، شیر طبیعى منحصر به فرد است و تهیه آن با وسایل مصنوعى امکانپذیر نیست.»(7)
آموزههاى دینى هم شیر مادر را بهترین غذاى کودک و حق طبیعى او مىداند. رسول گرامى اسلام(ص) در باره اهمیت شیر مادر براى فرزند مىفرماید: «لیس للصبی لبن خیرٌ مِن لبن امه؛(8)
هیچ شیرى براى کودک بهتر از شیر مادر نیست.»
به جهت اهمیتى که شیر مادر در ساختار جسمانى، روانى و عاطفى کودک دارد، اسلام عوامل تشویقى بسیار قابل توجهى را براى زنان در نظر گرفته است. در روایتى که از پیامبر اکرم(ص) جهت ایجاد تشویق براى شیردهى مادران نقل شده، آمده است:
«هر زنى که کودکى را شیر بدهد، خدا در مقابل هر مرتبهاى که کودک از پستانش شیر بمکد، ثواب آزاد کردن بندهاى به او عطا مىفرماید و هنگامى که دوران شیرخوارگى به اتمام رسید و کودک را از شیر باز گرفت، فرشته بزرگوار الهى دست بر پهلویش نهاده مىگوید: «زندگى را دوباره آغاز کن که خدا گناهان گذشتهات را آمرزید.»(9)
علت این همه پاداش فقط به جهت تغذیه مادى کودک توسط شیر مادر نیست، بلکه به جهت تأثیرى است که در تأمین نیازهاى عاطفى و روحى کودک دارد. آرامشى را که کودک در آغوش مادر و با شنیدن صداى قلب او پیدا مىکند، در برآوردن نیازهاى روانى فرزند بسیار موثر است.
شیردادن مادر علاوه بر تغذیه جسمانى، او را از نظر عواطف و نیازهاى روانى سیراب مىسازد. به همین جهت کودکانى که از شیر مادر تغذیه شدهاند، در بزرگسالى از شخصیت متعادلترى برخوردارند و از نظر جسمانى هم در مقابل بیمارىهاى عفونى مقاومتر مىگردند.
به جهت اهمیت مسئله مىبینیم در آیاتى به شیردهى زنان اشاره کرده و مدت آن را ذکر نموده است:
«وَ الوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرِّضاعَةَ».(10)
امام صادق(ع) مىفرماید: «مدت لازم براى شیرخوارگى کودک 21 ماه است و کمتر از آن ستم است.»(11)
شیردادن در کمتر از این مدت، ناکامىها و محرومیتهایى را براى طفل پدید مىآورد که در زندگى آینده وى تأثیرگذار است.
با توجه به آنچه گذشت، حمایت از مادران در دوران شیردهى در قوانین نظام جمهورى اسلامى ایران مورد توجه قرار گرفته است. در این بخش به برخى از قوانین، در آئیننامه اجرایى قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوره شیردهى(12) (مصوب 2/9/1375) اشاره مىگردد. در ماده 5 آئیننامه آمده است: به جهت اهمیت مسئله و به منظور سیاستگذارى نظارت و تعیین نحوه آن بر اجراى این قانون، کمیتهاى با عنوان «کمیته سیاستگذارى و نظارت بر ترویج تغذیه با شیر مادر» در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى تشکیل مىشود. اعضاى این کمیته که با حکم وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکى به عضویت کمیته منصوب مىشوند عبارتند از:
الف) معاون امور بهداشتى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى.
ب) معاون امور دارو درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى.
ج) رئیس سازمان نظام پزشکى جمهورى اسلامى ایران.
د) دو نفر از اعضاى کمیته کشورى ترویج تغذیه با شیر مادر.
ه) یک نفر پزشک متخصص اطفال.
و) یک نفر پزشک متخصص علوم تغذیه.
ج) یک نفر متخصص علوم تغذیه.
خ) یک نفر روحانى آشنا به مبانى اسلام که حداقل 6 سال دوره خارج فقه و اصول را طى کرده باشد.
ط) یک نفر به نمایندگى از شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان شوراى عالى انقلاب فرهنگى.
مسئله دیگرى که براى حمایت از مادران شاغل در دوران شیردهى صورت گرفته، ایجاد امنیت شغلى براى آنان است، تا به دور از هر گونه دغدغه و نگرانى از آینده شغلى خود بتوانند به این مسئولیت مهم بپردازند.
در ماده 2 - تبصره 2 آئیننامه اجرایى آمده است:
امنیت شغلى مادران پس از پایان مرخصى زایمان و در حین شیردهى باید تأمین شود. در ماده 5 در همین باره آمده است:
مادران مشمول این آئیننامه پس از پایان مرخصى زایمان و در دوران شیردهى، باید در کار قبلى خود اشتغال یابند و در این دوران نقل و انتقال آنها ممنوع است.
حمایتى دیگر که از مادران شاغل در این دوره صورت گرفته است، دادن مرخصى ساعتى جهت ایجاد امکان شیردهى براى مادران است.
ماده 6 آئین نامه به این مسئله پرداخته است:
مشمولان این آئیننامه مىتوانند طى ساعات مقرر کار روزانه، حداکثر از یک ساعت مرخصى ساعتى استفاده کنند. مادران یاد شده مىتوانند بر حسب نیاز کودک مرخصى مزبور را حداکثر در سه نوبت استفاده کنند.
حتى در تبصره 1 ماده 6، وزارتخانه و مؤسسات دولتى را موظف کرده است که در صورت زیاد بودن تعداد مادران شیرده مکان مناسبى را جهت شیردهى مادران در نظر گیرند.
با توجه به اهمیت شیردهى به ویژه در ماههاى اوّل تولد کودک، یکى دیگر از حمایتهاى قانونى از مادران شیرده، اعطاى مرخصى چهار ماهه پس از زایمان است. در ماده 3 قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهى مصوب 22/12/1374 آمده است.
«مرخصى زایمان تا سه فرزند براى مادرانى که فرزند خود را شیر مىدهند در بخشهاى دولتى و غیر دولتى چهار ماه مىباشد.»
درخواست اجرت شیر دادن
شیردادن کودک توسط مادر از تأثیر بسیارى در ساختار شخصیت عاطفى و روانى کودک برخوردار است، از سوى دیگر به جهت تأمین حقوق مادران، در قانون مدنى اجازه داده است که زنان در صورت نیاز درخواست اجرت کنند، یا اگر موجب عسر و حرج براى زن مىگردد از شیر دادن به طفل خود امتناع ورزند.
ماده 1176 قانون مدنى در این مورد مقرر مىدارد:
«مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتى که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد.»
به هر حال در صورت تقاضاى مادر براى اجرت، پدر طفل مکلف است از باب نفقه کودک، به مادر براى شیر دادن اجرت دهد.
اگر چه مادران ایرانى به جهت برخوردارى از عواطف و احساسات عمیق نسبت به فرزندان خود و از سوى دیگر به جهت اعتقادات عمیق آنان نسبت به مذهب و پاداش معنوى که براى شیردهى وعده داده شده است، به خود اجازه درخواست اجرت شیردادن نمىدهند و این مسئله را نوعى اهانت نسبت به خود و همسر و فرزند مىدانند.
همکارى زن و شوهر در تربیت فرزندان
یکى دیگر از مواد قانونى حمایت از مادران، تأکید بر همیارى زوجین در تربیت کودک است. اگر قرار باشد مادران به تنهایى بار سنگین تربیت فرزندان را به دوش بکشند، با توجه به پیچیدگى شرایط جامعه، دچار معضلات و مشکلات فراوانى مىگردند و ممکن است بهداشت روانى آنان تهدید گردد و آسایش خاطر مادر را که شرط لازم موفقیت در تربیت است مختل کند، از اینرو در ماده 1104 قانون مدنى آمده است:
زوجین باید در تحکیم مبانى خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.
دکتر سیدحسن امامى در این باره مىگوید:
خانواده عبارت از مرد و زنى مىباشد که در اثر رابطه حقوقى نکاح، به صورت سلول اولیه اجتماع در آمدهاند. مبانى خانواده که قانون زن و شوهر را مکلف کرده در تحکیم آن بکوشند، امورى است که خانواده بر پایه آن قرار گرفته و آن عبارت از عشق و علاقه زن و شوهر به یکدیگر است که نگهبان بقاى خانواده و موجب عفت و عصمت و پرهیزکارى هر یک از زن و مرد مىشود.(13)
حضانت
حَضن، حَضون، حِضان و حضانت به معناى تربیت، حفظ و نگهدارى و حمایت است. در کتب لغت به معناى زیر بال گرفتن تخمها توسط پرنده براى اینکه جوجهها درآیند، آمده، عمل پرنده نوعى حفظ و صیانت محسوب مىشود.
حضانت در اصطلاح فقهى:
در فقه در تعریف حضانت گفتهاند: ولایت و سلطه بر تربیت طفل و امور متعلق به آن مانند نگهدارى، خوابانیدن، سرمه به چشم او کشیدن، نظافت، شستن لباس و ... .
همان طور که از تعریف پیدا است «حضانت» با «ولایت بر کودک» متفاوت است. برخى گمان مىکنند حضانت کودک توسط دیگران، بىتوجهى به عواطف مادر است، در حالى که این قانون یکى از حمایتها در قوانین اسلام و قوانین مدنى از مادر است. حضانت تکلیف و مسئولیت است، نه حق. خداوند به جهت اینکه مادران بعد از طلاق بتوانند راحتتر در باره زندگى آینده خود برنامهریزى کنند و فرصت براى ازدواج مجدد فراهم نمایند. و از طرف دیگر به جهت حفظ مصالح کودک، این تکلیف را از عهده مادران برداشته است. مگر در مواقعى که پدر صلاحیت انجام این تکلیف را نداشته باشد و منافع کودک به خطر بیفتد که اسلام این تکلیف را به عهده مادران گذاشته است. پس برداشتن تکلیف از عهده مادران علاوه بر اینکه تبعیض نیست لطف و حمایتى قانونى از مادرانى است که بدون سرپرست هستند و نیاز به یارى دارند، که در این صورت اگر قرار باشد سرپرستى و حضانت طفل را هم عهدهدار گردند، طبیعى است که مسائل و مشکلاتشان دوچندان مىگردد؛ مهمتر از همه فرصت ازدواج مجدد را به جهت سرپرستى فرزندان از دست خواهند داد.
از سوى دیگر قانون با گذاردن حضانت فرزندان و مسئولیت حفظ و نگهدارى آنان بر دوش مرد، موجب شده است طلاق را که در اختیار مردان است، محدود کند. اگر مردان بدانند بعد از طلاق، مادران باید مسئولیت فرزندان را بپذیرند، خیلى راحتتر مىتوانند در مورد طلاق تصمیم بگیرند. اما اگر بر اساس اجبار قانون وظایف سنگین نگهدارى بچهها را به عهده خود بدانند طبیعى است که این تکلیف مانع تصمیم سریع در مورد طلاق مىشود و موجب استحکام بیشتر خانواده خواهد شد.
با توجه به آنچه گذشت در قوانین مدنى جمهورى اسلامى ایران، حضانت اطفال در صورتى که والدین با یکدیگر به سر برند، بر عهده پدر و مادر است. اما در صورت جدایى والدین، طبق ماده 1169 قانون مدنى براى نگهدارى طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت و پس از انقضاى این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا هفت سال، حضانت آنها با مادر خواهد بود. البته در ماده 1170 قانون مدنى مدتى مقرر گردیده که اگر مادر در مدتى که حضانت طفل با اوست مبتلا به دیوانگى شود یا شوهر کند، حق حضانت با پدر خواهد بود. نکته قابل توجه دیگرى که بار حمایتى براى مادران دارد این است که طبق قانون 1181 مطرح گردیده است که امور مالى کودک در مرحله اوّل به وسیله پدر و جد پدرى اداره مىشود، تا مادران در دوران حضانت از نظر تأمین امور مالى کودک دچار تنگنا و مشکل نگردند.
دیدگاه امام خمینى(ره) در مورد والایى مقام مادرى
براى پى بردن بهتر به جایگاه مادرى در نظام جمهورى اسلامى ایران لازم است چشماندازى بر والایى این مسئولیت بزرگ از دیدگاه معمار انقلاب حضرت امام خمینى(ره) داشته باشیم.
امام خمینى براى خانواده جایگاه رفیع و حساس قایل مىباشد و در این خصوص مىفرماید: «نقش خانواده و بخصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع مىشود و با تربیت اسلامى و صحیح آنان استقلال و آزادى و تعهد به مصالح کشور پایهریزى مىشود.»(14)
ایشان مىافزاید:
«امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که در صورت مشاهده حرکات غیر عادى آنان را نصیحت نمایند تا فریب منافقین و منحرفین را نخورند که در این صورت سعادت دنیوى و اخروى آنان تباه مىگردد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که سنین دانشآموزى و دانشگاهى سالهاى شور و هیجان فرزندانشان مىباشد و با اندک شعارى جذب گروهها و منحرفین مىشوند.»(15)
امام خمینى(ره) در خصوص نقش الگویى مادران مىگوید:
«شماها در تحصیل کوشش کنید که براى فضایل اخلاقى، فضایل اعمالى مجهز، شما براى آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسه است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت شوند. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامان شما به فضیلت برسند.»
اهمیت انسانسازى و تربیت انسان در اسلام به حدى است که هدف دین و کار اصلى انبیا است و خانواده عهدهدار این امر مهم مىباشد. اسلام بر اساس تقسیم کار، آن را بر عهده مادر گذاشته، با توجه به توانایىهاى زن روشن است که واگذارى آن فقط به پدر، تقسیم کار نادرست مىباشد. امام خمینى(ره) بر اساس بینش ژرف انسانشناسانه و با عقیدهاى عمیق به اسلام و هدف آن یعنى تربیت انسان، نیز با اعتقاد به والایى شغل انسانسازى که کار انبیا است، وظیفه اوّل زنان را مادرى مىدانست و سایر امور را در درجه بعد قرار مىداد و مىگوید:
«دامن مادر بزرگترین مدرسهاى است که بچهها در آنجا تربیت مىشوند. آنچه بچه از مادر مىشنود غیر از آن چیزى است که از معلم مىشنود. در دامان مادر بهتر تربیت مىشود تا در جوار پدر یا جوار معلم. مادرى یک وظیفه انسانى و الهى و یک امر شریف است.»(16)
در جاى دیگر مىفرماید:
«این مادر که بچه در دامن او بزرگ مىشود، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریفترین شغل را دارد، شغل بچهدارى.»
امام(ره) پیوسته مسئولیت مهم بانوان را در امر تربیت گوشزد مىکردند و به خطرى که آسیب جدى به این مسئولیت وارد مىکند یعنى «مبتذل کردن و بىارزش جلوه دادن شغل مادرى نزد مادران» هشدار مىداد و مىفرمود: «شغل مادرى که مع الاسف اجانب این شغل را پیش ما مبتذل کردند و مادرهاى بچهها را از بچهها جدا کردند، این شغل را مبتذل کردند. اینها مىخواهند انسان در این کشور نباشد. اگر انسان در این کشور باشد، دست آنها کوتاه مىشود.»(17)
تلاش حضرت امام(ره) جهت ایجاد احساس مسئولیت نسبت به تربیت فرزندان بود. دشمنان تلاش گستردهاى جهت کمرنگ کردن احساس مسئولیت مىکردند و سعى داشتند با مشغول کردن بانوان به مشاغل فرعى و سرگرم کرددن آنها با انواع سرگرمىهاى مبتذل، از جمله شرکت در پارتىها و کلوپهاى ورزشى و با تهاجم ماهوارهاى، آنان را از عمدهترین مسئولیت که تربیت انسان است باز دارند، ولى امام خمینى با هشیارى خود مىگوید:
«بانوان محترم! مسئولیم همه، مسئولیم همه، شما مسئول تربیت اولادها هستید، شما مسئولید که در دامنهاى خودتان اولادهاى متقى بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید، همه مسئول هستیم که اولادها را تربیت کنیم، لکن در دامن شما بهتر تربیت مىشوند. دامن مادر بهترین مکتب است براى اولاد. مسئولیت دارید نسبت به کشور خودتان و شما مىتوانید بچههایى تربیت کنید که حفاظت از انبیا کنند، حفاظت از آمال انبیا کنند، شما هم خود باید حافظ باشید و هم نگهبان درست کنید، نگهبان اولادها شما هستید. آنها را تربیت کنید. خانههاى شما باید خانه تربیت اولاد باشد.»(18)
البته امام بر این اعتقاد نبود که خانمها فقط اشتغال به امور خانه و خانهدارى و تربیت فرزند داشته باشند، بلکه معتقد بود اصالت با شغل مادرى است و اولویت فعالیت، مسئولیت تربیت است. در این باره فرمود:
«شغل اصلى زن، شغل همسرى و مادرى است، ولى بعضى خیال مىکنند این اهانت به زن است و مهمترین کارى که زن مىتواند بکند کار مادرى است، البته در مواردى شاید کارهاى اجتماعى زنان واجب عینى و یا کفایى نیز باشد اما در همه حال باید خانمها فعالیت اجتماعىشان را با حفظ جنبه خانهدارى بکنند و الگویشان فاطمه زهرا(س) باشد.»(19)
حضرت امام(ره) براى بیان اهمیت والاى شغل مادرى فرمود:
«شغل تربیت فرزند از همه شغلها بالاتر است و شغل مادرى شغل انبیا است.
انبیا آمدهاند انسان تربیت کنند، کار شما هم کار انسانسازى است.»(20)
در جاى دیگر خطاب به بانوان مىگوید:
«خداوند انشاءالله شما بانوان را که مرکز پرورش بچههاى کوچک هستید، تا آخر موفق کند. شما را به این که بچهها را خوب آموزش و پرورش دهید. پرورش از دامن شما شروع مىشود. دامن بانوان است که بچههاى خوب را پرورش مىدهد. ممکن است یک بچهاى را که شما خوب تربیت کنید یک ملت را نجات دهد و توجه داشته باشید که بچهها را خوب تحویل جامعه دهید و آموزشتان با پرورش باشد.»(21)
حضرت امام(ره) شغل مادرى را براى خانمها برترى و شرافت مىدانست و مىفرمود: «شما خانمها شرف مادرى دارید که در این شرف از مردها جلو هستید ...»(22)
بعد از ذکر اهمیت و شرافت و عظمت شغل مادرى از دیدگاه حضرت امام(ره) لازم است به یک توصیه بسیار مهم و اساسى ایشان در راستاى همین مسئولیت خطیر، اشاره کنیم و آن ضرورت داشتن یک برنامه دراز مدت تهذیب براى مادران است که در این خصوص مىفرماید:
«برنامه طویل المدت، دراز مدت این است که شما خودتان را تهذیب کنید تا بتوانید بچههایتان را براى آتیه کشور افرادى بامعنویت و بااعتقاد به خدا و روز جزا تربیت کنید تا براى کشورشان مفید واقع شوند.»
سیره عملى امام خمینى(ره) در برخورد با خانواده
اکنون که با دیدگاههاى حضرت امام(ره) راجع به اهمیت خانواده و شرافت شغل مادرى آشنا شدیم لازم است به سیره عملى ایشان در برخورد با خانواده بپردازیم. حکایتها و روایتها در این زمینه بسیار است، لیکن به جهت مجال اندک، نگرشى اجمالى و مختصر به سیره عملى امام خمینى مىاندازیم و از زبان همسر محترمشان و فرزندان گرانقدر آن پیر فرزانه و کسانى که از نزدیک شاهد برخوردشان بودند، سخنان و رهنمودهایى مىشنویم. امید داریم بتوانیم بهرههاى وافر از این وجود پر برکت ببریم.
همسر امام راجع به رفتار او مىگوید:
«حضرت امام به من خیلى احترام مىگذاشتند و خیلى اهمیت مىدادند. هیچ حرف بد یا زشتى به من نمىزدند، امام حتى در اوج عصبانیت هرگز بىاحترامى و اسائه ادب نمىکردند. همیشه در اتاق جاى بهتر را به من تعارف مىکردند.»(23)
دختر امام مىگوید:
«برخورد حضرت امام با همسرشان در عین صمیمیت و محبت بسیار محترمانه بود. در تمام مسائل شخصى و خانواده، نظر خانم محترم بود و ایشان هیچ گونه دخالتى در امور داخلى خانه نداشتند.»(24)
دختر بزرگ ایشان مىگوید:
«اگر بگویم در طول 60 سال زندگى زودتر از خانم دستشان توى سفره نرفت، دروغ نگفتهام. اگر بگویم کوچکترین توقعى از ایشان نداشتهاند دروغ نگفتهام. حتى مىتوانم بگویم در طول 60 سال زندگى هیچ وقت یک لیوان آب هم از خانم نخواستند.»(25)
همسر امام مىگوید:
«احترام مرا نگه مىداشتند و حتى حاضر نبودند که من در خانه کار کنم. همیشه مىگفتند جارو نکن و اگر مىخواستم لب حوض روسرى بچه را بشورم مىآمدند و مىگفتند: بلند شو، تو نباید بشورى. من پشت سر ایشان [وقتى نبودند] اتاق را جارو مىکردم.»(26)
سیدعلى محتشمى در خاطرات خود مىگوید:
«در مورد صفا و صمیمیت و عطوفت و مهربانى امام نسبت به خانواده و همسر و دختران خودشان شاید بتوانم ادعا کنم کسى را در آن حد ندیده باشم اما هیچ گاه وقتى همسرشان در منزل بود تنها غذا نمىخوردند، یعنى اگر سفره را پهن مىکردند و غذا در سفره آماده بود و خانم از اتاق بیرون رفته بودند، اما دست به غذا نمىزدند تا خانم تشریف بیاورند و بنشینند و با یکدیگر غذا بخورند. امام هیچ گاه در طول پانزده سالى که در نجف بودند، با کسى تلفنى صحبت نمىکردند. وقتى که به پاریس رفتیم همان روز اوّل و دوم بود که امام فرمودند: تلفن نجف را بگیرید، من با خانم صحبت کنم.»(27)
پیرامون رفتار عاطفى امام با همسرشان مىگوید:
«در مدتى که حضرت امام خمینى(ره) در پاریس بودند این مسئله چندین بار اتفاق افتاد که با همسرشان تلفنى صحبت کردند و به سبب همین نزدیکى و رابطه عاطفى که ایشان با خانوادهشان داشتند چندین بار از پاریس پیام دادند که هر چه زودتر گذرنامه، براى خانم را درست کنند تا ایشان هم به پاریس تشریف بیاورند و سرانجام نیز بعد از یکى، دو هفته ایشان آمدند. وقتى خانواده امام وارد پاریس شدند یک احساس طمأنینه و آرامشى را در امام مشاهده کردیم.»(28)
نکتهاى که از ویژگىهاى حضرت امام نسبت به زن و خانواده برجسته است، نفرتى بود که ایشان از مردانى داشتند که به همسرشان جفا کرده و او را طلاق داده و همسر دیگر گرفته بودند. امام از این افراد به شدت نفرت داشتند و کسانى که ارتباط نزدیکى با دیدگاههاى امام و برخوردهاى ایشان داشتند از این موضوع اطلاع داشتند. اگر در بین دوستان و علاقهمندانشان کسى نسبت به همسرش جفا و بىحرمتى مىکرد، به وى تذکر مىدادند و تأثرشان را ابراز مىکردند.
--------------------------------------------------------------------------------
1) سوره نساء، آیه 34.
2) زن در آیینه جلال و جمال، ص 367، چ اوّل، آیةالله جوادى آملى.
3) نورالثقلین، ج 1، ص 477.
4) قوانین و مقررات ویژه زنان، ص 239 - 241.
5) به نقل از شماره 11316 - 11/10/1362، روزنامه رسمى.
6) مکارم الاخلاق، ج 1، ص 268.
7) اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید دکتر پاکنژاد.
8) بحارالانوار، ج 23، ص 76.
9) وسائلالشیعه، ج 15، ص 175.
10) بقره، آیه 233.
11) وسائلالشیعه (کتاب النکاح)، باب 70، ص131.
12) به نقل از شماره 15101، 12/10/1375، روزنامه رسمى.
13) دکتر سیدحسن امامى، قانون مدنى، ج 4، ص431.
14) صحیفه نور، ج8، ص 119.
15) همان، ص 120.
16) همان، ج7، ص 240.
17) همان، ص 135.
18) همان، ج6، ص 282.
19) روزنامه جمهورى اسلامى، 22/12/1363.
20) صحیفه نور، ج8، ص 162.
21) همان، ص 119.
22) همان، ج6، ص261.
23) پا به پاى آفتاب، ج1، ص 50.
24) همان، ص 96.
25) همان، ص 50.
26) همان، ص 50.
27) همان، ج2، ص 158.
28) همان، ص 159.
نویسنده:مریم معینالاسلام