انتخابات ها در هر نظام سیاسی فرصتی را برای رقابت و مباحثه بین گروه ها و احزاب سیاسی فراهم می کند. بسته به مبانی معرفت شناختی احزاب و چگونگی شرایط و ویژگی های هر مقطع سیاسی- اجتماعی، محتوا و ماهیت گفتمان های مطرح، متمایز و متنوع خواهد بود. بررسی انتخابات و رفتار سیاسی مردم از جنبه های مختلف قابل بررسی و ارزیابی است. براساس نظریه کنش عقلانی رفتار انتخاباتی مردم و احزاب بر پایه قاعده سود و زیان و ملاحظات مادی و اقتصادی است که حدس می زنند نصیبشان می شود. از این منظر براساس نظریه گزینش عقلانی رفتار انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان در فضای انتخابات به سمت شعارها و مطالبات اقتصادی سوق پیدا می کند و چون جذابیت ها و فضای درون کنش عقلانی و موضوعات اقتصادی برای مردم عینی و ملموس است لذا مورد توجه اکثریت نیز قرار می گیرد. از سوی دیگر می توان براساس نظریه گفتمان به بررسی انتخابات آینده پرداخت. نظریه گفتمان از سطح شعارها و لایه های مادی و اقتصادی عبور می کند و عرصه فکر و اندیشه و نیز مختصات و اجزای درونی گفتمان ها را بستر مناسبی برای تبیین و شناسایی رویارویی و مصاف گفتمان ها تلقی می کند. در این نوشتار برآنیم تا بر اساس نظریه گفتمان و با معرفی اجزاء گفتمانهای مطرح در جامعه تصویری دورادور از انتخابات دهم ریاست جمهوری ارائه شود.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی متناسب با شرایط و واقعیت های سیاسی محیط داخل و نظام بین الملل گفتمانهایی متنوع در ایران در فضایی منازعه آمیز و گاهی اوقات همساز به سر می برند. در عین حال رقابت گفتمانها هیچ گاه باعث زایل شدن دال مرکزی آنها نشده است و همواره با فراز و نشیب کارکرد اجتماعی خود را نشان می دهند. به طور کلی سه گفتمان غالب و مطرح در کشور که توانسته اند در ادوار مختلف به گفتمان مسلط تبدیل شده و به حاکمیت نیز برسند قابل شناسایی و بررسی است. گفتمان پراگماتیسم، گفتمان لیبرالیسم و گفتمان اصولگرایانه. در این نوشتار با معرفی این سه گفتمان و ارزیابی رقابت این گفتمانها در گذشته به برآمدن گفتمان اصولگرایی در سال 84 اشاره می کنیم و در انتها چشم انداز آینده این رقابت را در انتخابات دهم ریاست جمهوری ترسیم خواهیم کرد.
1- گفتمان پراگماتیسم
این گفتمان در سال های پس از جنگ و متاثر از شعارهای مربوط به توسعه اقتصادی و سازندگی در کشور نشو و نما یافت. تکنوکراتها که از طرفداران اصلی این طرز تفکر می باشند قائل به ایدئولوژی خاص وثابت نیستند و از هر فرصتی برای کسب و یا ماندن در قدرت استفاده می کنند. برای این گفتمان مسئله اساسی رشد اقتصادی است و به تعارض برخی از مظاهر این سیاست اقتصادی و نیز تبعات ناخوشایند برخی برنامه های اقتصادی با موضوع فرهنگ و عدالت اجتماعی نمی اندیشند و اساسا به یک پارادوکس بنیادین و البته حل ناشده بین عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی معتقد هستند. پراگماتیست ها در عرصه اقتصادی هماهنگی، همراهی و عمل به توصیه های نهادهای جهانی اقتصاد را مهم و موثر تلقی می کنند. در این فضای فکری فرهنگ نیز به عنوان مسئله ای روبنایی نگریسته می شود. توضیح آن که به نوعی تساهل و تسامح در امور فرهنگی اعتقاد دارند و تبعات فرهنگی برخی اقدامات و راهبردهای اقتصادی را اجتناب ناپذیر قلمداد می کنند.
2- گفتمان لیبرالیسم
اجزاء این گفتمان فردگرایی، سکولاریسم و آزادی می باشد. مرکز ثقل گفتمان لیبرالیسم آزادی فردی عنوان شده است. در سالهای حاکمیت جریان دوم خرداد این گفتمان توانست تا حد زیادی در بدنه نظام اداری کشور نفوذ و طرفدار پیدا کند. معتقدین به لیبرالیسم هر چند سعی دارند که افکار واندیشه های خود را در زرورقی از دین و ظواهر شرعی معرفی کنند اما جانمایه عقاید آنها خاستگاهی جزء مبانی فلسفی غرب پیدا نمی کند. برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد کودتای مخملین با حضور در بخش های رسانه ای و هنری دولت به وضوح قابل مشاهده بود. روزنامه دولتی ایران به خوبی موضع گیری و رویکرد لیبرالیستی دولت دوم خرداد را نشان می دهد. به موارد زیر توجه کنید:
¤ دین را باید عرفی کرد. هر عرفی یک برداشتی از دین دارد و مجاز است به همان شیوه عمل کند، روحانیون هم اگر این شیوه ها را نمی پسندند مثل غرب که واتیکان تشکیل داده اند، قم را تبدیل به واتیکان کنند و در آن جا خود حکومت کنند. (روزنامه ایران، شهریور 77)
¤ در نگرش صحیح به دین مردم حق دارند همه مسئولین را به سوال کشیده و از آنها انتقاد کنند، حتی اگر آن مسئول پیامبر و امام معصوم باشد، بلکه به خود خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید. (ایران، تیر 88)
¤ تاکید بر ایدئولوژی رسمی کشور منشا تضادهای اجتماعی است و نهایتا موجب مرگ زمینه های وفاق و تفاهم ملی می گردد (ایران 6/10/78)
¤ اکنون پس از گذشت بیست سال همه آرمانهای انقلاب فرو ریخته است. (ایران، اسفند 77)
¤ منشا خشونت عقیده به فطری بودن دین است لذا با خشونت هم که شده می خواهند انسانها را به فطرت خویش بازگردانند. (ایران، مهر 77)
3- گفتمان اصولگرایانه
نکته نخست اینکه غرض و مقصود ما از اندیشه و گفتمان اصولگرایی، یک حزب و گروه سیاسی خاص تحت این عنوان نیست. بلکه مراد و منظور یک مجموعه نظامند فکری و عقیدتی است. اندیشه اصولگرایی پایبندی به انقلاب اسلامی، شعارهای اصیل انقلاب ومرزبندی با بیگانگان را عامل موفقیت می داند. به نظر می رسد دال مرکزی گفتمان اصولگرایی، اسلام مداری باشد. پیروی از اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی، جامعیت حضور دین در صحنه سیاست و اجتماع، ملازمت دین و سیاست و استکبارستیزی از اجزای اصلی گفتمان اصولگرایانه می باشد. همچنین بازگشت به تفکر انقلاب اسلامی و سیره سیاسی امام خمینی (ره) از خواسته های این طیف فکری است.
چیستی رقابت بین گفتمان ها و برآمدن گفتمان اصولگرایی
در دوره آقای هاشمی تفکری در هسته مرکزی دولت جا خوش کرده بود که قائل به رجحان رشد اقتصادی بر عدالت اجتماعی بود. در عین حال توجه به امور فرهنگی ومطالبات فرهنگی جنبه ثانویه پیدا کرد. بی تفاوتی و تساهل و تسامح در امور فرهنگی و درنظر نگرفتن تبعات ناخوشایند سیاستهای اقتصادی کار را به جایی رساند که مقام معظم رهبری برای نخستین بار موضوع تهاجم فرهنگی را به عنوان خطر جدید گوشزد کردند. تاکیدات پیاپی رهبر انقلاب و در مقابل سیر و تفرج مسئولین وقت در فضای اقتصادی و مادی و گاهی اوقات تجمل گرایی باعث شد که ایشان برای نشان دادن عمق و گستردگی حادثه خطاب به کارگزاران و مردم از اصطلاح شبیخون فرهنگی نیز استفاده کنند.
گفتمان لیبرالیسم که در دوره سازندگی جان تازه ای گرفته بود در دوره دوم خرداد با حضور جدی در دولت و نظام اداری خود را نشان داد. رواج ابتذال و تخریب در عرصه فرهنگ و مطبوعات آن چنان عمیق و فراگیر شد که نارضایتی دلسوزان و مراجع دینی را نیز در پی داشت. شخص رئیس جمهور وقت رسما اعلام کرد که برخی از اصلاح طلبان به عنوان پایگاه دشمن و در مسیر خواست بیگانگان حرکت می کنند. ترویج لیبرالیسم به سبک غربی در کنار بی توجهی به نیازمندی ها و مطالبات اقتصادی مردم کم کم زمینه کنار گذاشتن و رویگردانی مردم از گفتمان لیبرالیسم را فراهم کرد. اوج رقابت بین گفتمان اصولگرایی و لیبرالیسم در سال 84 با اقبال مردمی به دکتر احمدی نژاد پایان پذیرفت. گفتمان اصولگرایی در مقطع جدید، در عرصه سیاست خارجی استکبار ستیزی و دفاع همه جانبه از منافع ملی، در بخش افتاد عدالت اجتماعی و توازن منطقه ای و در عرصه فرهنگ تمسک به ارزشهای دینی و مذهبی را مولفه های اصلی حرکت خود اعلام کرد. گفتمان اصولگرایانه به نحوی کارکرد اسلام گرایانه خود را نشان داد که رهبر انقلاب فرمودند:«دولت نهم روند غرب باوری و غرب زدگی را که متاسفانه داشت در بدنه مجموعه های دولتی نفوذ می کرد متوقف کرد... گرایش های سکولاریستی که متاسفانه داشت در بدنه مجموعه های دولتی نفوذ می کرد جلویش گرفته شد... این دولت از طرح گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمنده نیست و خجالت نمی کشد».
به نظر می رسد گفتمان اصولگرایی که پیوند عمیقی با ارزشها و باورهای دینی مردم برقرار کرده و از سویی دیگر ریشه در آرمان ها و خواسته های انقلاب اسلامی نیز دارد در ابتدای راهی نوین قرار گرفته و چشم انداز روشنی را پیش روی حرکت شتابان ملت ایران قرار داده است.؛ و به دلیل ویژگی هایی از قبیل پایبندی و نزدیکی با معیارهای دینی، ارتباط سالم و موثر با مردم، منش خدمت رسانی و ساده زیستی و نیز رویکرد حل مسئله ای به مشکلات و خواسته های اقتصادی و معیشتی مردم همچنان به عنوان گفتمان مسلط نقش آفرینی خواهد کرد. لذا تصور می شود که گفتمان اصولگرایی در انتخابات آینده ریاست جمهوری با اقبال عمومی مواجه شده و موفقیت های خود را ادامه می دهد.

نویسنده:عزیز غضنفری


دسته ها : انتخابات دهم
پنج شنبه 1388/3/21 20:21
X