مهدی کروبی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران روز یکشنبه در گفت و گو با رادیو جوان برنامههای خود را در مورد جوانان تشریح کرد.
کروبی در پاسخ به سوال این رادیو در مورد تعریف جوانی ،گفت: جوان یک بحث نشاطش است، ممکن است سنش هم یک مقدار بالا رفته باشد، اما روحیه نشاط ، پرکاری و نوآوری را داشته باشد.
اما اگر جوان را به سن معنا کنیم، سن انسان سه مرحله است : دوران کودکی ، دوران نوجوانی و نورسی که هنوز جوان نشده و یک مرحله هم دوران پیری و کهولت که آن هم از یک مقطعی آغاز میشود.
برخیها مثال خوبی میزنند، راجع به جوان میگویند که یک دوره مثل یک کوه نورد است که باید آرام آرام برود تا به قله کوه برسد. وقتی به قله کوه رسید، کاملا اشراف بر همه منطقه دارد و در قله کوه نگاه میکند و دشت را می بینید. کم کم که میخواهد برگردد، آرام آرام شروع میکند به پایین آمدن. دوران جوانی عمر آدم این جوری است . مثل یک کوهنوردی است که در قله قرار گرفته است .
یعنی موفق ، پیروز و با نشاط است . یعنی دشتی را میبینید. بنا بر این نیروی جوان ، یک نیروی نوآور فعال با نشاط حالا در هر صحنه وارد بشود و هرکاری که بخواهد انجام بدهد، از یک توان فوقالعاده برخوردار است.
لذا اگر بحث علم و دانش است، همیشه میگویند تا دوران جوانی است. تلاش کنید و فرا بگیرید. حتی اگر مساله عبادت ، بندگی و معرفت دوران جوانی است که انسان میتواند یک گامهایی بردارد.
علت این است که یک زلالی در وجودش وجود دارد. آرمان گرایی دارد. وابسته به یک سلسله مسائل نشده، لذا از آن خصوصیاتی که جوان دارد و میتواند از آن استفاده کند، ارزش دارد. لذا ممکن است عبادت یک انسان جوان با یک عبادت پیرمرد اصلا در درگاه متفاوت است.
پیغمبر میفرماید یک سوال از کل آدم میشود، یک سوال از دوران جوانی می شود که دوران جوانی ات را در چه راهی مصرف کردید؟ چون خیلی عزیزتر و با ارزش تر بوده است، مهمتر بوده است .
بنابراین از او سوال میشود. لذا جوانی نشاط، شادابی و هر قدم مبارک و مقدسی بخواهد بردارد، بهترین دوران، دوران جوانی است که پرنشاط تر و شاداب تر و پر توان تر است.
احساس میکنم که سرنوشت یک جامعه قطعا بخش مهماش به نیروی جوانش است.
نیروی جوانش واقعا تعیینکننده است. ببینید که در حوادث کشور ما واقعا جوانان نقش اول داشته اند، یا نداشته اند. از علم و دانش و از نظر کار ، اختراع ، فعالیت و نوآوری. از نظر انقلابی ،مبارزه با نظام شاه و ساقط کردن نظام . از نظر این که وقتی انقلاب به پیروزی رسید، جوانان مخلصانه و بی توقع رفتند جهاد سازندگی و به مردم خدمت کردند. از نظر اینکه وقتی که دوران دفاع از سرزمینشان شد، چه قدر این نیروی جوان، آماده برای خدمت به مردم و برای سرزمین نشان بودند.به عبارت ساده و روان، جوان سرمایه یک جامعه است. هر چیزی یک سرمایه میخواهد. بهترین سرمایه یک جامعه جوان نیروهای جوانش است.
کروبی در پاسخ به این سوال که بچههای شما با کدام یک از مشکلات روز جامعه که جوانهای ما هم با آنها سر و کار دارند، آن مشکلات را دارند؟ گفت:
چهار پسر دارم و هر کدام یک زندگی آبرومند معلولی دارند. کار میکنند و زندگی میکنند .در دوران دفاع مقدس هم دو تا از پسرها به عنوان بسیجی به جبهه رفتند. حسین پسر بزرگ بود که همیشه برای عملیات میرفت . وی در شمار گروه اول پیاده نظامی بودند که وارد خرمشهر شدند.
دومیاش حقوق بینالملل خوانده و جانباز است . در یکی از عملیات پایش قطع شد و گوشش عیب دید که نمیدانم و دوست ندارم از فرزندانم تعریف کنم.
همین که جانباز است و پایش قطع است، دکترای حقوق بینالملل دارد. در دانشگاه تدریس میکند و همسرش هم خواهر سه تا شهید است.
کروبی در پاسخ به این سوال که جوانی فرصت است یا تهدید؟ گفت: باید ببینیم که برخورد ما چگونه است. اگر در جامعه معقول و منطقی عمل بشود، بهترین فرصت است و بدانیم که چگونه با آنها برخورد بکنیم و به چه نحوی از آنها استفاده بکنیم.
یکی از بهترین سرمایه ها، نیروی انسانی هر کشوری است. جوانهایی که تحصیل میکنند اگر بتوانیم آنها را نگه داریم و سمت و سو به آنها بدهیم، این بهترین فرصت برای پیشرفت کشور است. اگر خدای نکرده تدبیر، دوراندیشی و برنامه ریزی برای آنها نشود، حتما تبدیل به یک تهدید به صورتهای مختلف می شوند.
اعتیاد و سرخوردگی ممکن است به وجود بیاید.پرخاشگر یعنی هر مساله حادی که ممکن است به وجود بیاید، ما هستیم که با برنامه ریزی و دوراندیشی چگونه می خواهیم با نیروی جوانمان برخورد کنیم.
کروبی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر علل فرار بعضی از مغزهای جوان از کشور ، گفت: نمیتوانم بگویم فرار ، چرا تعبیر فرار بگوییم ، بگوییم مهاجرت میکنند و خود این هم نقیصه است. اما در یک حد معمول مهاجرت کنند که متداول است. افراد میروند و به بعضی از جاها علاقه مند میشوند،اما از یک حدی که زیاد بشود، باید برای این مهاجرت فکری بکنیم .
معتقدم یک مجموعه از جوانان ما حالت دلبستگی شان خیلی کم شده، امیدشان کم شده، یک تزلزلهایی میبینیم که خود یک مشکل جدی هست که باید به آن توجه جدی بکنیم.
کاری باید انجام بدهیم که جوانان احساس هویت بکنند. چون اگر هویت شان را از دست دادند، خیلی نگرانکننده است. هر کجا که هستند، وابستگی شان به کشورشان باشد. دیدیم که برخی از جوانان در داخل ایران هم ممکن است که هویت خودشان را از دست داده باشند. هرکدام از اینها علت دارد و معلوم است که چرا این طوری میشود.
وی در پاسخ به سوالی در مورد اینکه آیا جوانان کشور برای ارزشهای دینی احترام قائلند هستند و یا از آنها دور شدند؟ گفت: خیلی سوال سختی میکنید ،بنا بود که شفاف حرف بزنیم.
یک سلسله مسائل دینی دارد انجام میشود یا تبلیغات وسیعی وجود دارد و تبلیغات از سازمانهای رسمی و غیر رسمی و صدا و سیما مرتب دارند از اخلاق ،دین و خدا میگویند، اما بخشی از سوالهای دینی همراه شده با مسائل دینی ، با یک خشونتها و تندیها ، لذا سرخوردگیهایی ایجاد شد و یک جمع دیگر از جوانان با مسائل دینی سرو کار دارند.
جمعی هویت خودشان را حفظ کردند و جمعی به علل مختلفی حالتی در آنها به وجود آمده است. ضمن اینکه مایههای تربیتی و خانوادگی در آنها هست و تزلزلهایی هم دارند.
یک مشکل جدی با مردم داریم و آن خیلی مهم است و آن حکومت دینی است. مردم و جوانها در گذشته حکومتها را از مسائل دینی جدا میکردند، لذا اگر صداقت و درستکاری در حکومتها هم نمیدیدند، مساله دینی شان جدا بود، اما چون ما حکومت دینی هستیم و تبلیغ اسلام را کردیم، اگر صداقت و درستی در ما نبینند، این هم یک ضربه است. لذا این هم یک عواملی است که باید روی آن دقت کنیم.
مهدی کروبی افزود: یک روزی ما در منبر برای مردم از امیر المومنین (ع) و برخوردش با مالک اشتر صحبت میکردیم و مردم هم خوششان میآمد. اما الان آیا میتوانیم از این حرفها بزنیم. وقتی میگوییم با وضع ما سازگاری دارد یا قرائتهایی که از دین داریم ، با خیلی از این سخنرانیها که از صدا و سیما پخش میشود، متفاوت است. بعضیها مترقی همراه با منطق و استدلال برهان و گاهی صحبتهای سطحی و قشری میشود که آنها اثر منفی دارد.
کروبی در پاسخ به این سوال که روشهای به کار گرفته شده برای ارتقای معرفت جوانان را کافی یا لازم میدانید ؟ گفت:باید به آنها بها داده شود . باید ما اینها را آگاهی بیشتری بدهیم . جوان الان اشباع نیست، قانع نیست. همه چی را در دنیا میبیند و آفتهایی که وجود دارد که انسانهای مصونیت ندارند. مثلا به چه نحوی برخورد بکند که هم مفاسدی به وجود نیاید و هم فکر نکند که همه چی بیبند و بار است. میخواهم بگویم که انسان امروز انسان پرسشگری است و اداره آن کارسادهای نیست.
اگر بخواهیم با یک نوع حرف ها، سختگیری ها ،برخوردها، فشارها و بدبینی با آنها برخورد کنیم ، کار با آنها را برای ما سخت تر میکند .ما نباید در ظاهر جوانان وارد شویم، باید به آنها آزادی بدهیم و کارشان نداشته باشیم و بگذاریم زندگی شان را بکنند.
بعضی جاها میبینم که تحقیرشان میکنند و انسان غرور دارد، چیزی که سنگین است، این است که تحقیرش کنید. نباید در حریم شخصی شان وارد شد. اوضاع شان را به هم زد. آخر شب نگه داشتن، علامت دادن ، هی پشت ماشین نگاه کردن نمی دانم برای چی هست؟
حالا چه نتیجهای از این کارها میگیرند، اصلا من معتقدم که کم کم دارد کاسبی هم میشود، تازه باید یک چیزی هم به طرف بدهد تا رهایش بکند.
باید مسائل جامعه مصون و محفوظ بماند و حریم جامعه حفظ بشود. ما باید بگوییم که همه هم وطن هستیم، کنار هم هستیم و باید با هم زندگی کنیم.
یکی از نامههای امام (ره) خطاب به حاج احمد آقا، این است که بحث عرفانی می کند و میگوید یکی از کارهای بسیار ارزشمند پیش خدا است که به بندگان خدا خدمت کنید و میگوید خدمت کنید به ملت ایران که جان من فدای تک تک این مردم باشد.
با این دید، باید به همدیگر نگاه کنیم، ضمن اینکه باید مقرراتی رعایت بشود. نظم و انضباط این جامعه حفظ بشود.
کروبی در پاسخ به این سوال که چطور جوانان را هدایت خواهید کرد ؟ گفت:
عالیترین دین را داریم . ادیان دیگری هم در کشور ما هستند و دارند زندگی میکنند.
آدمهایی هم حتما وجود دارند که اعتقادی به دین ندارند در عین اینکه درست کار هستند. اگر ما در یک جامعه این جوری به نقاط اصلی فرهنگ و تمدن مان و ایران مان با سه کلمه که شعار جمهوری اسلامی داشته باشیم که جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت است. مردم احساس کنند که در سرنوشتشان سهیم هستند، رای شان موثر است، آنها هستند که رییس جمهوری را انتخاب میکنند.
مردم احساس کنند که این جامعه یک اسلامیتی دارد و اسلام هم اسلام رحمت ، دوستی ، گذشت و فداکاری است.
یکی این که مردم احساس ایرانیت بکنند. مردم اعیاد مختلفی داشته اند، نباید با اعیاد مردم و برنامههای مردم کاری داشته باشیم.
کروبی در پاسخ به سوال دیگری در مورد علت ناراحتی جوانان از پرسش ،گفت:
ما باید فضایی را به وجود بیاوریم که جوان بتواند نقد و سوال بکند. اما گاهی یک حالتی پیش میآید که نمیخواهیم وارد این بحثها بشویم. من معتقدم باید به جوانان میدان داد، تا سوال کنند و نقد کنند.
من طرفدار نقدم. برای رای هم نمیگویم. رای هم میخواهم. اگر من پیروز شدم، شما هر گونه برنامه بگذارید که این جوانان سوال کنند، آمادگی شرکت در آن را خواهم داشت.
البته باید سوال و جوابها طوری باشد که دشمن از آنها سوء استفاده نکند .
باید توجه بشود و یا سوالی علنی بکند که حیثیت همکار من مخدوش بشود .