تعداد بازدید : 4538872
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
محبت و احترام به اهل بیت پیامبر (ص) ظرفیت بزرگی برای ایجاد وحدت و همدلی میان اهل معرفت اسلامی است. این فقط شیعیان نیستند که برای اهل بیت رسول خدا (ص) احترام مخصوص قائلند. این خاندان پاک نزد عالمان اصیل و اهل نظر در همه عالم اسلام مورد احترام خاص اند و باب علم پیامبر (ص) شناخته میشوند. ولی متاسفانه این وجه اشتراک بزرگ کمتر مورد اعتنا و آگاهی قرار گرفته و بالعکس، نقاط اختلاف که بیشتر به مصادیق گذشتهء تاریخ باز میگردد و به مسائل زندگی امروز مسلمانان چندان مربوط نمیشود بر مصالح جمعی ما سایه افکنده است. این سخن که از مرحوم آیتالله بروجردی نقل شده است در این میان بسیار راهگشاست که فرموده بودند: «چرا بر سر خلافت با اهل سنت دعوا میکنید که متعلق به زمان گذشته است. باید روی مرجعیت اهل بیت بحث کنید که موضوع روز است.»[1] شیعیان اهل بیت (ع) را هم خلیفه پیامبر در اداره امور جامعه اسلامی می دانند و هم اولین مرجع فهم دین و احکام آن. سنیان هرچند به خلافت خاندان پیامبر (ص) معتقد نیستند اما طبق روایات متواترمورد قبول، آنان را همواره یک مرجع مطمئن و محترم برای شناختن دین و احکام آن می دانسته اند. توجه به این ظرفیتهای برای ایجاد وحدت یک وظیفه است.
به عنوان مثال، فهم و تفسیر شیعیان و اهل تسنن از واقعه غدیرخم با یکدیگر متفاوت است اما "شیعه و سنی در اصل وقوع حادثه غدیر و عظمت شخصیت امیرمؤمنان، هم نظرند و آحاد امت اسلامی، علی ابن ابیطالب (ع) را، نقطه عالی و قله دست نیافتنی علم و تقوا و شجاعت می دانند. "[2] آن حضرت و میراث تعالیم او متعلق به همه مسلمانان است، پس به خصوص «در شرایطی که ایجاد اختلاف میان مسلمانان در دستور کار دشمنان است، حضرت علی (ع) که همه مذاهب اسلامی در میان شیعه و سنی، به شأن و منزلت ممتاز ایشان معترف هستند، می تواند مظهر وحدت و انسجام مسلمانان قرار گیرد.»[3] نه اسباب تفرقه و جدائی و تخریب یگدیگر. نگاهی به جوامع اسلامی مصر، سوریه، تونس، مراکش، الجزائر و دیگر بلاد شمال آفریقا و نیز سرزمینهای شرق عالم اسلام نشان می دهد که هرگونه اتصال به نام و نشان و شجره تاریخی اهل بیت پیامبر(ص) تا چه میزان اسباب افتخار و تکریم همه مسلمانان است. در عموم بلاد اسلامی، مقابر عالمان و بزرگانی که نسب آنها به خاندان پیامبر(ص) به نوعی اتصال دارد نوعا زیارتگاه یا محل اعتکاف و عبادت مردم است.
کسی نمیخواهد بگوید که اختلاف فهم و جای پای آنها در تاریخ اسلام و تاریخ معارف اسلامی وجود ندارد. بدیهی است که وجود داشته و دارد. اما تبدیل اختلاف در فهم و نظر به دشمنی و درگیری و خشونت و بی حرمتی چه منطقی دارد؟ و چه نفعی برای ما و اعتقادات ما دارد؟ نادیده گرفتن اینهمه وجه اشتراک میان شیعه و سنی و بزرگ کردن اختلافات در فهم و تفسیر معارف دینی، و کشانیدن این اختلافات به مرز بدگوئی و تهمت به یکدیگر در کتابها و مقالات و سخنرانی ها، نه تنها هیج دردی را دوا نمیکند که خود ریشه بسیاری دردهاست. «همه بدانند که اینگونه کتابها، هیچ شیعه ای را سنی نمی کند و دل هیچ یک از اهل تسنن را جذب عقاید شیعه نخواهد کرد . . . اگر کسی تصور می کند که با بدگویی و تهمت به اهل تسنن می تواند از شیعه دفاع کند بداند که جز برانگیختن آتش دشمنی هیچ نتیجه ای نخواهد گرفت و این کار در واقع دفاع از ولایت نیست بلکه دفاع از امریکا و صهیونیست هاست»[4] ، «آنها دارند از همین شکافها استفاده میکنند و میخواهند آن را توسعه بدهند؛ برای اینکه بر سرنوشت کشورهای اسلامی مسلط شوند. هرکس در این راه به آنها کمک کند، پیش خدای متعال محسوب با آنهاست. و این مواخذهی عجیبی دارد از سوی پروردگار عالم خیلی باید مراقب بود»[5]
همه مقوله های متعلق به سنت های مذهبی ما، همواره در معرض ناهنجارسازیهای مخربی قرار دارند که از نشناختن تاریخ و مفاهیم تاریخی و رابطه آن با روند سنت سازی ناشی میشوند. حوادث تاریخی گذشته، وقتی از ظرف زمان و مکان خود خارج میشوند و در دل تاریخ جای میگیرند و تاریخ ساز میشوند، هویت دیگری مییابند که میتواند همراه با روند تاریخ متحول شود و ظرفیتهای نوی را با خود و از خود کند که گاه نسبت درستی هم با اصل واقعه ندارند. این نه تنها یک واقعیت است که میتواند واقعیتی مبارک هم باشد مشروط بر آنکه در سیر این تحول، هسته اصلی و معنوی آن آسیب نبیند و مخدوش نشود. در این صورت است که آرایه های پیرامونی خاطره وقایع تاریخی، که فرآورده طبیعی و گاه اجنناب ناپذیر ظرفِ تحول تاریخ اند، به مثابه یک پوسته محافظ آن هستهء معنوی عمل خواهد کرد و در غیر این صورت، حاصل کار، یادآور همان اشارت قرآنی "تحریف سخن از جایگاه خود " خواهد بود که مخرب است و ضایعه ساز. (یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظا مما ذکروا به)[6].
«بدانید تحریک عواطف مذهبی برادران اهل سنت کار بسیار خطا و گناه است؛ این را به عنوان یک اصل بپذیرید.»[7] این اصل به ما حکم میکند که همه مراسم و شعائر آئینها و مناسبتهای دینی خود را طوری برنامه ریزی و اجرا کنیم که به تقویت مبانی وحدت معنوی و دوستی و احترام متقابل و زاینده میان شیعه و سنی بینجامد که یقینا رضایت رسول خدا (ص) و حفظ حرمت نام آن بزرگوار و میراث الهی او را درپی دارد.
مصلحت دید من آن است که یاران همه کار/ بگذارند و سر زلف نگاری گیرند
1- هاشمی رفسنجانی در همایش اجتهاد در دوره معاصر، خبرگزاری فارس، 2 دیماه 1387: زمانی که بسیار جوان بودم و در درس آیتالله بروجردی شرکت میکردم ایشان میگفتند چرا بر سر خلافت با اهل سنت دعوا میکنید که متعلق به زمان گذشته است. باید روی مرجعیت اهل بیت بحث کنید که موضوع روز است.
2- رهبر معظم انقلاب در مراسم عید غدیر، 17/12/2008
3- 3 رهبر معظم انقلاب به به مناسبت میلاد حضرت علی ????/??/??
4- رهبر معظم انقلاب در مراسم عید غدیر، 17/12/2008
5- رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران فرهنگی و اجرائی حج ، 86/8/23
6- سوره مائده، 13
7- رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران فرهنگی و اجرائی حج ،
نویسنده:احمد جلالی