قرآن کریم قیامت را پایان جهان معرفی می‌کند و آغاز جهانی دیگر. این کتاب آسمانی در آیات متعددی سخن از حوادثی می‌گوید که در آستانه قیامت رخ می‌دهند و برخی از آنها نشانه‌های قیامت شمرده می‌‌شوند. مفسران و صاحب‌‌نظران علوم کیهان شناسی در مورد پایان‌جهان فعلی به چند دسته از آیات نظر دارند:
الف : آیاتی که اشاره به مرگ خورشید و ستارگان می‌کند.
« و سخر الشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی ».[1]
« و خورشید و ماه را رام گردانید، هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه می‌دهند.»
« اذا الشمس کورت و اذا النجوم انکدرت».[2]
« آنگاه که خورشید به تاریکی گراید و آنگاه که ستارگان خاموش شوند.»
ب ـ آیه‌ای که به شکافتن ماه اشاره دارد:
« اقتربت الساعة و انشق القمر» [3]
« قیامت نزدیک می‌شود و ماه شکافته می‌شود.»
ج ـ آیاتی که اشاره به درهم ریختن نظام فعلی آسمان و ستارگان می‌کنند:
« اذا السماء انفطرت و اذا الکواکب انتثرت»[4]
« آنگاه که آسمان شکافته می‌شود و آنگاه که ستارگان فرو ریخته و از هم پاشیده شوند.»
« و جمع الشمس و القمر»[5] « و آفتاب و ماه بهم گردآیند.»
د ـ آیاتی که اشاره به زلزله‌های عظیم در زمین می‌کند:
« ان زلزلة الساعة شیء عظیم» [6] « که زلزله رستاخیز مطلب مهمی است.»
هـ ـ آیاتی که اشاره به فروپاشی کوهها می‌کند:
« و تکون الجبال کالعهن المنفوش»[7] « و ( روزی که ) کوهها مانند پشم زده شده رنگین شود.»
و ـ آیاتی که اشاره به انفجار و برافروختگی دریاها دارد:
«و اذا البحار سجرت » [8] «و در آن هنگام که دریاها برافروخته شود.»
زـ آیه‌ای که به دود در آسمان اشاره می‌کند:‌
« فارتقب یوم تاتی السماء بدخان مبین» [9] « منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید می‌آورد.»

نظریه‌های علمی در مورد پایان جهان:


در مباحث کیهان شناختی دو مطلب در مورد پایان جهان مطرح می‌شود:
اول: سرانجام حرکت انبساطی جهان:
جهان در حال گسترش است و کهکشانها از همدیگر با سرعت دور می‌شوند.[10]ولی آیا جهان همیشه انبساط می‌یابد؟ یا انبساط روزی متوقف می‌شود و یا حتی جهان به نقطه آغازین خود باز می‌گردد؟ دانشمندان در این مورد سه احتمال مطرح کرده‌اند:
الف ـ گسترش جهان دائمی است.
ب ـ جهان سرانجام در اثر نیروی جاذبه منقبض شده و به یک نقطه باز می‌گردد(رمبش) .
ج ـ جهان دائماً بین انفجارها و رمبش‌های بزرگ در نوسان است.
« الکساندر فریدمن » فیزیکدان روسی در 1920 م نشان داد که پاسخ این پرسشها بستگی به جرم جهان دارد. اگر جهان به اندازه کافی ماده داشته باشد، سرانجام گرانش (نیروی جاذبه) انبساط جهان را متوقف خواهد کرد و اجرام به سوی هم حرکت می‌کنند و در آخر همه آنها در یک نقطه یگانه جمع می‌شوند این حادث « رمبش بزرگ» خوانده می‌شود. اما اگر جرم کافی وجود نداشته باشد ، جهان همچنان به انبساط خود ادامه خواهد داد.
دانشمندان همچنان سعی می‌کنند با اندازه‌گیری جرم جهان دریابند که کدام حالت ممکن است.»[11]
دوم ـ سرانجام خورشید و ستارگان و زمین :
برخی متخصصان فیزیک و کیهان شناسان برآنند که :
« خورشید در هر ثانیه 564 میلیون تن هیدروژن به عنوان سوخت مصرف می‌کند که از این مقدار 560 میلیون تن هلیم به وجود می‌آید 4 میلیون تن مواد باقی مانده که فقط 7/0% سوخت مصرفی می‌باشد تبدیل به انرژی می‌شود که در نهایت به صورت نور و گرما انتشار می‌یابد.
با وجود نیاز عظیمی که خورشید ما به سوخت دارد می‌تواند به مدت 10 میلیارد سال بدرخشد که از این عمر طولانی 5 میلیارد سال را گذرانده است. بنابراین خورشید هم اکنون در نیمه راه زندگی خود قرار دارد.»[12]
«پس سیاره آبی رنگ ما ( زمین هنوز حدود 5 میلیارد سال دیگر به دور خورشید خواهد چرخید آنگاه خورشید در آخرین روزهای عمر خود مانند یک بادکنک کاملاً باد کرده خواهد شد و به صورت یک ستاره عظیم و غول پیکر سرخ فام در خواهد آمد. و دو سیاره داخلی منظومه شمسی خود یعنی عطارد و زهره را فرو می‌بلعد.
زمین تا هزار درجه سانتیگراد حرارت خواهد یافت تمام آثار زندگی و حیات ، مدتها قبل از بین رفته تمام آب اقیانوس‌ها بخار شده است.»[13]
برخی دیگر از صاحب‌نظران در مورد مرگ یک ستاره می‌نویسند:
« از آنجا که همه ستارگان در واقع مولدهای جوش هسته‌ای هستند سرانجام روزی سوختشان را به پایان می‌رسانند، انبساط می‌یابند و انبوهی از گازهای درخشان پوسته ستاره به صورتهای خیال‌انگیزی در فضا رها می‌شوند که بنام «سحابیهای سیاره نما» خوانده می‌شود.
هنگامی که سوخت هسته‌ای ستاره پایان‌یافت نیروی گرانش سریعا ستاره را در خود فرو می‌برد و ستاره به تلی از خاکستر بسیار داغ تبدیل می‌شود که « کوتوله سفید» خوانده می‌شود.
ستاره‌های بسیار پر حجم با یک انفجار به حیات خود پایان می‌دهند . هنگامی که هسته ستاره منفجر شد پوسته‌های بیرونی آن به بیرون پرتاب می‌شوند ستاره محتضر ( در حال مرگ) تنها در خلال چند ساعت، انرژی را از خود منتشر می کند که خورشید ما در مدت پنج میلیون سال منتشر کرده است . و در این حال ستاره چند میلیون بار درخشان‌تر می‌شود. این پدیده را ابر نواختر نامند.»[14]

نکات تفسیر و اسرار علمی:


برخی از مفسران و صاحب‌نظران در مورد انطباق آیات و یافته‌های کیهان شناسی که به پایان جهان اشاره می‌کنند اظهار نظر کرده‌اند:
1ـ استاد ایة الله مکارم شیرازی در تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیات مربوط به پایان جهان را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در مورد « اذا الشمس کورت و اذا ‌النجوم انکدرت»[15] می‌نویسد:
« کورت از ماده تکویر در اصل به معنی پیچیدن و جمع و جور کردن چیزی است و این واژه به معنی تاریک شدن یا افکندن نیز آمده است و ظاهرا این دو معنی در مورد خورشید لازم و ملزوم یکدیگر است به این ترتیب که خورشید تدریجاً لاغر و جمع و جور می‌شود و رو به تاریکی و بی‌فروغی می‌گذارد.
انکدرت از ماده انکدار به معنی تیرگی و تاریکی یا سقوط و پراکندگی است.
آری طبق گواهی قرآن در پایان جهان، پرفروغ‌ترین مبدأ نور در منظومه شمسی ما که مایه روشنایی تمام سیارات است خاموش و جمع می‌شود و ستارگان دیگر نیز به همین سرنوشت گرفتار می‌گردند.
سپس اشاره می‌کند که دانشمندان امروز معتقدند که انرژی خورشید از احتراق هسته‌ای به دست می‌آید و هر شبانه روز سیصد و پنجاه هزار میلیون تن از وزن این کره کاسته می‌شود. و همین امر سبب می‌گردد که تدریجا لاغر و کم نور شود و این همان جمع شدن و کم نور شدن ، یعنی دو مفهومی است که در ماده تکویر طبق گفته ارباب لغت وجود دارد.»[16]
ایشان در مورد جمع شدن خورشید و ماه « و جمع الشمس و القمر»[17] می‌نویسند:
« جمع شدن خورشید و ماه ممکن است از این جهت باشد که با از بین رفتن تعادل جاذبه و دافعه، کره ماه جذب به مرکز اصلی یعنی خورشید خواهد شد.[18]
آنگاه با اشاره به آیه « و اذا الکواکب انتثرت»[19] می‌نویسد:
« نظام موجود کواکب نیز در هم می‌ریزد گوئی تعادل جاذبه و دافعه که ارتباط با جرمها و سرعت حرکت آنها دارد به هم می‌خورد و شاید این همان چیزی است که در قرآن به آن اشاره شده است ( آن زمان ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند).»[20]
ایشان در مورد زلزله‌های عجیب و تلاشی کوهها می‌گویند:
« آیا این حوادث عجیب و هولناک که دامنگیر کوهها می‌شود بر اثر انفجارات درونی و متلاشی شدن نظام اتمی آنها و آزاد شدن انرژی‌های نهفته درونی است؟ یا ضربه‌ای از خارج بر آنها وارد می‌شود مانند برخورد سیاره‌های آسمانی با سرعت و جاذبه شدید به یکدیگر؟ یا علل دیگری که امروز برای ما ناشناخته است؟
هیچ کس بدرستی نمی‌تواند پاسخی به این سؤالات بدهد و علوم روز نیز از توضیح این مطلب عاجز است. همین اندازه می‌گوید که در کرات آسمانی در گذشته و حال انفجارات عظیمی روی داده و می‌دهد .»[21]
ایشان با اشاره به آیه‌های «و اذا البحار فجرت » [22] « و اذا البحار سجرت»[23] که در مورد انفجار و برافروخته شدن دریاهاست[24] سه احتمال مطرح می‌کنند:
اول ـ اینکه آب از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده که هر دو شدیدا قابل احتراق است اگر عواملی سبب تجزیه آبها شوند دریاها مبدل به کوره‌‌های عظیمی از آتش سوزان خواهد شد و یک جرقه کوچک کافی است که عالمی از آتش ایجاد شود.
دوم ـ اینکه زلزله‌های شدید آستانه رستاخیز، سبب شکافتن زمین‌ها و راه‌یافتن ‌دریاها به یکدیگر می‌شوند.
سوم: اینکه متلاشی شدن کوهها و ریخته شدن غبار آنها به دریاها و یا فرود سنگهای آسمانی در آنها موجب می‌شود تا دریاها پر شود و آب سراسر خشکی را فرا گیرد.[25]
2ـ یکی از نویسندگان معاصر نیز با اشاره به آیه « و جمع الشمس و القمر»[26] به در هم ریختن نظام هستی اشاره می‌کند و می‌نویسد:
« فضای ما بین هسته اتم و الکترونهایی که گرد آن در حرکت‌اند نسبت به حجمشان بسیار وسیع و فضایی خالی و هولناک است شما اگر یک اتم را یک کیلومتر ( 1000متر ) فرض کنید تنها یک متر آن توسط هسته و پرتون اشغال شده است و الکترون در فاصله یک کیلومتری به دور هسته حرکت می‌کند.
در واقع کلیه موجودات جهان اعم از جاندار و بی‌جان از موجودی تو خالی چون اتم تشکیل یافته‌اند و چون بیکباره فاصله و فضای خالی اتمها از بین برود همه موجودات عالم با حفظ وزن قبلی خود به موجودات بسیار ریزی تبدیل خواهند شد و در آن هنگام است که نظم عالم مادی در یک چشم به هم زدن از هم خواهد پاشید. آنگاه است که کره زمین به اندازه یک نارنج کوچک در خواهد آمد[27] و سپس اجرام آسمانی که به صورت گویهای کوچکی درآمده به همدیگر برخورد خواهد کرد.
این واقعیتی است که ستاره شناسان امروز با نظاره‌ستاره بزرگی چون سیریوس که در یک چشم بر هم زدن به ستاره کوچکی تبدیل شد آشکار گشته است».[28]
3ـ برخی صاحب‌نظران اشاره به آیه « و اذا البحار سجرت » [29]
4ـ برخی از نویسندگان معاصر با اشاره به آیات قرآن (تکویر /1ـ2 ، انفطار /1ـ2) در مورد مرگ خورشید و ستارگان با نقل سخنان دانشمندان، ‌چند نظریه را مطرح کرده‌اند:
الف ـ دکتر ژرژگاموف می‌گوید: روزی فرا خواهد رسی که زمین ( و نیز همه سیارات دیگر ) پس از انفجاری بزرگ به صورت گاز رقیقی در خواهد آمد.[30]
ب ـ پروفسورآ. ماسویچ می‌گوید: روزی کلیه ذخایر هیدروژن خورشید در اثر فعل و انفعلات هسته‌ای به انتها می‌رسد.[31]
ج ـ‌یکی از صاحب‌نظران می‌نویسد: ‌طبق قانون دوم ترمودینامیک و اصل انتروپی همه اجسام به تدریج حرارت خود را از دست می‌دهند و رو به نابودی می‌روند. به این ترتیب روزی فرا خواهد رسید که حرارت در همه اجسام، مساوی ایجاد شود و آن روز دیگر روز مرگ کلیه موجودات و اجرام آسمانی است.[32]
5ـ برخی نویسندگان در مورد شکافته شدن ماه « انشق القمر»[33] اینگونه نگاشته‌اند:
« مطلبی که دانشمندان ستاره‌شناس ، اخیرا بدان دست یافته‌اند این است که می گویند: روزی بیاید که ماه به دو قسمت یا بیشتر تقسیم گردد و این قسمت‌ها نیز به نوبه خود به طور هول انگیزی منفجر و هزار بار تکه پاره شوند.
و از «سرجمیس» ستاره شناس اروپایی نقل می کند که : « در آینده ماه به قدری رفته رفته به زمین که به بی‌نهایت درجه نزدیکی می‌رسد در این موقع که زمین در معرض خطر سقوط قرار گرفته است تقدیر الهی که در برهم ریختن ماه و از هم پاشیدن آن تعلق گرفته به مرحله اجرا گذاشته می‌شود.» [34]
6ـ عبدالرزاق نوفل نیز در مورد پایان جهان و سرنوشت خورشید و ماه چند نظریه را مطرح می‌کند.
سپس در مورد آیات « و البحر المسجور»[35] و « اذا البحار سجرت »[36] و « اذا البحار فجرت» [37] می‌گوید که در اثر جدایی اکسیژن از هیدروژن و آمادگی آنها برای اشتعال این امور رخ می‌دهد.
و سپس با ذکر آیه 37 سوره الرحمن و 8ـ 9 و 15ـ 16 سوره معارج می‌گوید که این امور در اثر هلیوم است که همه آسمان را آتش فرا می‌گیرد و سپس انفجارات و فروپاشی وحدت خلق را مطرح می‌کند.[38]
7ـ احمد محمد سلیمان نیز با ذکر احتمالات متعدد در مورد آیات مورد بحث، آیه « فارتقب یوم تأنی السماء بدخان مبین»[39] را مطرح می‌کند و می‌گوید « دخان در اینجا آتش است» و آن را بر حوادث پایان جهان حمل می‌کند.
سپس دو احتمال انفجار خورشید و نقصان نور خورشید را مطرح می‌کند که موجب نابودی زمین در اثر زبانه‌های آتش خورشید و یا سرمای شدید می‌شود.[40]
8ـ برخی صاحب‌نظران نیز با طرح آیه 10 سوره دخان آن را معجزه الهی در قرآن می‌دانند که جهان در قیامت « دخان» می‌شود همانطوری که اول بود و این حقیقتی علمی است.[41]

بررسی:


هر چند برخی از مطالب علمی با ظاهر آیات قرآن در مورد پایان جهان سازگار است، اما به نظر می‌رسد ، تذکر چند نکته لازم باشد:
1ـ مطالب ذکر شده در مورد شکافته شدن ماه « انشق القمر» [42] از دو جهت قابل اشکال است:
نخست اینکه مطالب علمی که بیان شد از استحکام لازم برخوردار نیست و دلیل بر فروپاشی ماه از نظر علوم تجربی ذکر نشد و تنها به ذکر این نکته اکفتا شده بود که ماه به زمین نزدیک می‌شود.
این مطلب بر فرض صحت، مستلزم جذب ماه به زمین است. در حالی که قرآن کریم سخن از جمع شدن خورشید و ماه در آستانه قیامت می‌کند: « و جمع الشمس و القمر».[43]دو اینکه مفسران در مورد انشقاق قمر دو احتمال ذکر کرده‌اند:
الف ـ مقصود از آیه همان شق القمر معروف باشد که به عنوان معجزه در زمان پیامبر (صلی الله علیه واله) اتفاق افتاد[44] و خود یکی از نشانه‌های نزدیکی قیامت است. همانگونه که بعثت پیامبر (صلی الله علیه واله) از نشانه‌های نزدیک شدن قیامت است.
ب ـ مقصود شکافته شدن ماه در آستانه قیامت باشد.
تفسیر « الف» با ظاهر آیه تناسب بیشتری دارد. چرا که لفظ آیه (انشق) ماضی است و «الف» را پذیرفته‌اند و کمتر کسی از مفسران تفسیر « ب» را پذیرفته است.[45]
2ـ در مورد آیه « یوم تأتی السماء‌ بدخان مبین»[46] سه احتمال در تفاسیر ذکر شده است:
اول : اینکه مقصود دود شررباری ، در قیامت باشد که نوعی عذاب است.
دوم : اینکه مقصود از دود معنای مجازی آن باشد یعنی کنایه از خشکسالی باشد که در زمان پیامبر گروه عظیمی از کفار را گرفت.
سوم: اینکه مقصود دودی باشد که در آستانه قیامت همه جا را می‌پوشاند و مردم دست به دامن لطف خدا می‌شوند و کمی عذاب برطرف می‌شود.
مفسران معنای اول و دوم را بعید می‌دانند و معنای سوم را قوی‌تر می‌دانند و روایات متعددی هم در کتابهای شیعه و اهل سنت بر طبق آن وارد شده است.[47]
به هر حال استفاده‌ای که احمد محمد سلیمان از آیه کرده بود یعنی دخان را به معنای آتش گرفته بود، معنای لغوی یا قرینه‌ای روائی آن را تأیید نمی‌کند.
3ـ در مورد مرگ خورشید و ستارگان و درهم ریختن نظام آنها اگر چه در قرآن کریم اشارات کلی به آنها شده است اما با توجه به تعدد نظریه‌ها در این مورد (انفجار بزرگ ـ از دست دادن حرارت طبق اصل دوم ترمودینامیک و ...) و عدم اثبات قطعی آنها، نمی‌توان یک نظریه را به قرآن نسبت داد.
4- در مورد تعبیر فجرت و سجرت ( انفطار / 3ـ تکویر/6) و انطباق آن با انفجار اتم‌های آب، قرینه قطعی در دست نیست.
در مورد جدا شدن اکسیژن از هیدروژن و آتش گرفتن آنها نیز فقط در حد احتمال می‌توان سخن گفت بویژه آنکه دو احتمال دیگر نیز در معنای آیات فوق وجود دارد که با ریشه لغوی فجرت و سجرت بی‌تناسب نیست.(همانطور که گذشت).
5ـ مطالب آیات قرآن در مورد پایان کار خورشید و ستارگان و سیارات با نظریه‌های علمی موجود تا حدود زیادی سازگار است و این مطلب نوعی رازگوئی علمی قرآن محسوب می‌شود و اگر روزی از نظر علمی به صورت قطعی اثبات شود می‌تواند اعجاز علمی قرآن محسوب شود.

پی‌نوشت‌ها:


[1] رعد/2
[2] تکویر/1-2.
[3] قمر / 1.
[4] انفطار/1-2 و نیز انشقاق /1ـ حاقه /16 ـ فرقان/25 ـ مرسلات / 9 ـ طور /9 .
[5] قیامت /9 و نیز انبیاء /104 ـ مرسلات /8.
[6] حج/1 و نیز مزمل /14 ـ واقعه/4ـ زلزال/1ـ2ـ نازعات/6ـ7.
[7] «قارعه/5 و نیز نباء /20 ـ واقعه/5ـ6ـ مزمل /14ـ حاقه /14 ـ طور /10.
[8] تکویر/6 و نیز انفطار /3.
[9] دخان/10.
[10] این مطلب تحت عنوان « گسترش جهان» زیر آیه « والسماء بنیاناها باید و نا لموسعون » (ذاریات /47) مورد بررسی قرار می‌دهیم.
[11] ری یلارد، کیهان و راه کهکشان، ترجمه سید محمد امین محمدی، ص 50ـ52.
[12] دکتر اریک، اوبلاکر، فیزیک نوین، ترجمه بهروز یضاوی، ص 20ـ21.
[13] همان، ص 54ـ55.
[14] کیهان و راه کهکشان، ص 25ـ26 با تلخیص.
[15] تکویر/1-2.
[16] آیة الله ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن،‌ج 6، ص 33ـ34.
[17] قیامت /8.
[18] همان، ص 35.
[19] انفطار / 1ـ2.
[20] پیام قرآن، ج 6، ص 35.
[21] همان، ص 30.
[22] انفطار /3.
[23] تکویر /6.
[24] « فجرت» از ریشه «فجر» به معنی شکافتن به کار رفته که ممکن است اشاره به انفجار و برافروختگی دریاها باشد و «سجرت» از ماده تسحبیر و در اصل به معنی برافروختن و به هیجان درآوردن آتش و گاه به معنی پر شدن نیز آمده است.
[25] پیام قرآن، ج 6، ص 31ـ32، با تلخیص.
[26] قیامت/9.
[27] دانشمندی بنام « ژولیو» می گوید: اگر فواصل اتمهای بدن انسان از بین برود انسان با حفظ وزن، مثلاً 70 کیلویی خود، به شکل میکروبی 70 کیلویی درخواهد آمد که تنها به وسیله میکروسکوپ قابل رؤیت است.
[28] گودرز نجفی،مطالب شگفت‌انگیز قرآن، ص 129ـ 131 با تلخیص.
[29] احمد امین، راه تکامل، ج 3، ص 189 و گودرز نجفی، مطالب شگفت‌انگیز قرآن، ص 132 .
[30] ژرژگاموف ، پیدایش و مرگ خورشید، ترجمه احمد آرام، ص 163.
[31] مطالب شگفت انگیز قرآن،‌ص 134 با تلخیص.
[32] مهندس مهدی بازرگان، راه بی‌انتها، ص 490 و راه تکامل، ج 3، ص 183.
[33] قمر /1.
[34] دکتر عبدالکریم بی‌آزار شیرازی ، گذشته و آینده جهان، ص 183 از « النجوم فی سالکها» ، نقل می :ند.
[35] طور / 6ـ7.
[36] تکویر / 6.
[37] انفطار /3.
[38] عبدالرزاق نوفل، القرآن و العلم الحدیث،‌ص 163ـ167.
[39] دخان /10.
[40] احمد محمد سلیمان، القرآن و العلم ، ص 68ـ71.
[41] محمد سامی محمد علی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ص 35، دارلمحبة ، دمشق.
[42] قمر/1.
[43] قیامت /9.
[44] برای اطلاعات بیشتر در مورد شق القمر ومسایل علمی آن ر.ک: تفسیر نمونه، ج 23، ص 12ـ19.
[45] ر.ک: پیام قرآن،‌ج 6، ص 24ـ25.
[46] دخان/10.
[47] ر.ک: پیام قرآن، ج 6، ص 25ـ 27 و نیز تفسیر کبیر فخر رازی، ج 27، ص 242 و نیز روح المعانی، ج 25، ص 107 و بحارالانوار ،‌ج 52، ص 209 و در المنثور، ج 6، ص 29.


نویسنده:محمد علی رضائی اصفهانی

دسته ها : مذهبی
پنج شنبه 1388/2/31 20:45
X