می‌گوید شرم دارم از این که بگویم ماهواره نداریم. می‌گوید وقتی بچه‌ها از برنامه شب قبل با هم حرف می‌زنند من سکوت می‌کنم تا کسی نداند پای ماهواره به خانه‌مان باز نشده است. می‌ترسد به او امل بگویند و مسخره‌اش کنند اما وقتی یادش می‌آید که نیروی انتظامی وارد پشت‌بام بیشتر همسایه‌ها شده و ماهواره‌هایشان را جمع کرده، ولی با خانه آنها کاری نداشته است کمی دلگرم می‌شود. آخر پدر و مادر او میانه‌شان با ماهواره خوب نیست و آن را گمراه‌کننده می‌دانند، اما او جوان است و مطمئن از این که آنقدر بزرگ شده تا تحت تاثیر برنامه‌های ماهواره قرار نگیرد. مادر اینها را قبول ندارد و می‌گوید: «دختر! انسان جایز‌الخطاست.»
نمی‌دانم چه تعداد از خوانندگان هستند که این جملات وصف حال آنان است، ولی آنقدر که از ظاهر ماجرا پیداست نباید جمعیت زیادی باشند. فقط کافی است از بلندای آسمان به خانه‌های لانه‌زنبوری شهر نگاه کنید تا دریابید ماهواره چقدر در ایران نفوذ کرده است. شاید دیدن بشقاب ماهواره بر پشت‌بام حلبی‌آبادها و تلاش کوچ‌نشینان برای تنظیم کانال‌های ماهواره آن هم درون سیاه‌چادر علم‌شده بر دشت خنده‌دار باشد، اما اینها واقعیت‌هایی است که داشتن تفکری ژرف‌تر در این باره را می‌طلبد. سال 1373 بود که مجلس قانونی را تصویب کرد که بیان می‌داشت استفاده و نگهداری از تجهیزات ماهواره‌ای جرم است و تمام بشقاب‌ها باید جمع شود. این که در روزهای جمع‌آوری ماهواره‌ها چه اتفاقاتی رخ داد را بیشتر مردم به خاطر دارند، اما پرسشی مهم وجود دارد که هنوز کسی بدرستی پاسخ آن را نداده است؛ این که ماهواره یک فناوری مدرن است کسی شک ندارد. این نیز که امروز عصر ارتباطات است، هرگز مورد تردید نیست، ولی با وجود این هستند کسانی که ورود فناوری به حریم خانواده را برنمی‌تابند؛ البته بیشتر کسانی که این گونه می‌اندیشند زیاد هم بیراه نمی‌گویند، چون شبکه‌های ماهواره‌ای شبانه‌روز دست به بمباران اطلاعاتی می‌زنند تا افراد بیشتری را در زمره مخاطبانشان قرار دهند. این در حالی است که ماهواره‌ها غیر از برنامه‌هایی که با اهداف از پیش تعیین شده پخش می‌کنند، بیشتر مملو از اطلاعاتی هستند که تنها برای وقت‌گذرانی مناسبند.

سختگیری یا آسان‌گیری

اما سرانجام چه مخالف و چه موافق ماهواره‌ها باشیم آنها کار خودشان را می‌کنند. چند سالی می‌شود رسانه‌های غربی وعده داده‌اند که بزودی کشورهای خاورمیانه بدون استفاده از گیرنده‌ای ویژه، برنامه‌های ماهواره را از تلویزیون دریافت خواهند کرد.

در صورت تحقق این مساله، برنامه‌های ماهواره راحت‌تر از همیشه به دست افراد می‌رسد؛ اما این هرگز توجیه خوبی برای بی‌قید زندگی کردن نیست، چون استفاده بدون خرد از برنامه‌های ماهواره‌ها باعث از هم گسیختگی اجتماع می‌شود. شهروز پرورش روان‌شناس بالینی نیز با ما در این مورد هم‌عقیده است و باور دارد حتی یک کانال آموزشی که به درد زندگی و ارتقای کیفیت معیشت افراد بخورد، وجود ندارد. او می‌گوید: بمباران اطلاعاتی که از جمله پیامدهای منفی ماهواره‌هاست، جهان سومی‌ها را با مشکل مواجه می‌کند، چون کشورهای جهان اول آنقدر توانایی دارند که اطلاعات طبقه‌بندی شده را به مردم برسانند.

به همین دلیل است که صاحب‌نظران باور دارند باید به جای سختگیری‌های بی‌مورد چاره‌ای مناسب در برخورد با برنامه‌های ماهواره اندیشید؛ البته این هرگز بدان معنی نیست که باید منفعل بود و پذیرای هر بمباران اطلاعاتی قرار بگیرد، چون خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی موظف است فرهنگ‌سازی کند و مسیر درست را به فرزندان نشان دهد. گفته می‌شود در کشورهای پیشرفته جهان، فیلم‌هایی با محتوای خاص و با زمان‌بندی کارشناسی‌شده روی آنتن قرار می‌گیرند، به طوری که فیلم‌های خشن یا مانند آن با یک علامت مشخص می‌شوند تا خانواده‌ها بدانند در این ساعت‌ها کودکان نباید بیدار باشند و این فیلم‌ها را تماشا کنند؛ اما اوضاع در کشور ما این گونه نیست. در بیشتر خانواده‌هایی که از ماهواره استفاده می‌کنند بچه‌ها آزادند تا هر‌آنچه را بزرگ‌ترها می‌بینند بدون هیچ محدودیتی مشاهده کنند. این سبب می‌شود تا حریم‌های خانوادگی بشکند و بچه‌ها با دیدن تصاویری که مناسب سن و سالشان نیست بدون آن که مراحل تکامل فکری را کم‌کم طی کنند، به کودکانی بزرگسال تبدیل شوند.

نقش خانواده

بهداشت روانی تنها در شرایطی رخ می‌دهد که افراد زندگی‌شان را به 3 قسمت تقسیم کنند؛ کار، خواب و تفریح. او می‌گوید بیشتر آدم‌های پیرامون ما به این سبب دچار فرسودگی عصبی شده‌اند که توان طبقه‌بندی و برنامه‌ریزی برای زندگی‌شان را ندارند. مردم ما بلد نیستند تفریح و شیوه‌های درست زندگی کردن را امتحان کنند، از این رو به سوی ماهواره‌ها کشیده می‌شوند.البته اگر تلویزیون برنامه‌های متنوعی تدارک ببیند و امکان انتخاب را برای مخاطبان فراهم کند، بی‌تردید شمار بینندگان تلویزیون بیشتر می‌شود، در حالی که هم‌اکنون در بیشتر خانه‌های ما تلویزیون بدون علت روشن است و بعضی‌ها نیز عادت کرده‌اند جلوی تلویزیون روشن بخوابند.اکنون ما در جامعه با بحران هویت روبه‌رو هستیم؛ در حالی که کودکانمان برای شکل‌گیری شخصیت‌شان به الگوسازی نیاز دارند.بیشتر وقت‌ها پدر در خانه نیست و مادر هم به کارهای خودش مشغول است. به همین سبب کودک چاره‌ای جز همانندسازی با گروه دوستان، همسالان و شخصیت‌های سینمایی و تلویزیونی ندارد.

در چنین شرایطی است که تلویزیون ما به جای پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده و آموزنده، فیلم‌هایی مملو از خشونت‌ پخش می‌کند. کودکان در 4 سالگی افکار انتزاعی پیدا می‌کنند و به دروغ و خیال‌پردازی روی می‌آورند. اگر در این دوره بچه‌ها از برنامه‌های مخرب استفاده کنند، سیستم شناختی و ناخودآگاه آنان پر از نفرت، جنگ و خونریزی می‌شود.

کشورهای موفق، الگویی برای ایران

مدت زمان زیادی از این که یک مفتی عربستانی فتوای قتل صاحبان شبکه‌های ماهواره‌ای را صادر کرد، نمی‌گذرد. او که حکم اعدام این افراد را صادر کرده است، اعتقاد دارد آنها به سبب فسادانگیزی مستحق مرگ هستند.

بی‌گمان این سرسختانه‌ترین شیوه برخورد با ماهواره‌هاست که در دنیا طرفداران زیادی هم ندارد. البته در این میان کشورهایی نیز هستند که ماهواره‌ها را بدون هیچ محدودیتی در اختیار افراد قرار می‌دهند که این روش نیز مورد تایید نیست؛ اما به نظر می‌رسد شیوه‌ای که کشورهایی چون اندونزی و مالزی در برخورد با برنامه‌های ماهواره‌ای انتخاب کرده‌اند، الگوی مناسبی برای کشور ما باشد.

در این دو کشور، افراد از دوران کودکی آموزش می‌بینند که کدام‌یک از برنامه‌های ماهواره همسو با سنت‌های کشورشان است. پس در این کشورها حق انتخاب از آن فردی است که بخوبی با سنت‌های کشورش آشناست.

در واقع در این دو کشور مسلمان دولت به جای آن که نیرو و هزینه‌اش را صرف مقابله رودررو با استفاده‌کنندگان ماهواره کند، به آنها می‌آموزد خوب از بد را تشخیص دهند. به همین سبب است که صاحب‌نظران معتقدند استفاده از الگوی کشورهای موفق بهترین راه‌حل برای کاستن از مضرات ماهواره‌هاست؛ همان الگویی که به خانواده‌ها می‌آموزد به جای قفل زدن بر ماهواره، برای ذهن و فکر افراد فیلتری مهیا کنند.

دسته ها : فرهنگی
پنج شنبه 1388/2/3 10:43
X