تعداد بازدید : 4538695
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
... کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین... بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
در این آیه شریفه خداوند متعال از مردم خواسته است که به خاطر زیان هاى فراوان فردى و اجتماعى و آثار و عواقب شوم این گناه بزرگ، از اسراف دورى کنند.
اسراف عبارت است از بیهوده خرج کردن مال، در خورد و خوراک زیاده روى کردن، حیف و میل کردن مواد غذایى همچنین به معنى زیاده روى در گناهان نیز مى باشد.
در آیات قرآن کریم و سخن ائمه اطهار (ع) از پرخورى و اسراف به شدت نهى شده است. در قرآن کریم حدود 13 بار کلمه اسراف با الفاظ گوناگون به کار رفته است.
در آیه 137 سوره طه، خداوند متعال فرموده اند: وکذلک نجزى من اسرف ولم یومن بایات ربه و لعذاب الاخرة اشد وابقى: و این چنین جزا مى دهیم به هر کس اسراف کند و به آیت هاى خداوند نگرود و براى او عذاب سخت و پاینده است.
یا در آیه 67 سوره فرقان درباره صفات عبادالرحمن فرموده اند: والذین اذا انفقوالم یسرفوا ولم یفترواوکان بین ذلک قواماً: آنان که در هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه تنگ مى گیرند، بلکه بین این دو راه اعتدال را انتخاب مى کنند. در آیه 144 سوره انعام هم خداوند متعال فرموده اند: ان الله لایهدى القوم الظالمین به درستى که خداوند ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
همچنین در آیه 30 سوره اعراف فرموده اند: انه لایحب المسرفین ... خداوند مسرفان را دوست ندارد.
اسراف و تبذیر چیست؟
اسراف عبارت از خارج شدن از حد اعتدال است. مثلاً لباسى بپوشیم که چندین برابر قیمت لباس مناسب ما ارزش داشته باشد یا غذاى گران قیمتى تهیه کنیم که با یک وعده آن مى توان دهها نفر را از غذاى مناسب و معمول سیر کرد. اسراف همراه با تفاخر و فخرفروشى است. مثلاً به جاى آن که در منزل قالى مثلاً دستباف یا ماشینى خوب داشته باشیم؛ اقدام به خرید فرش هاى ابریشمى گران قیمت کنیم که با قیمت هر یک از آن ها مى توان چندین فرش معمول و مناسب تهیه کرد و ... اما تبذیر عبارت از ریخت و پاش است: مثلاً براى یک مهمانى 5 نفره به اندازه 10 نفر غذا درست کنیم و بقیه غذاها خراب و دور ریخته شود: یا بماند و در اثر ماندن وقتى خورده مى شود، به معده انسان ضرر مى رساند و ...
البته به قول مفسر تفسیر نمونه: بسیار دیده مى شود که این دو کلمه درست در یک معنى به کار مى روند و حتى براى تاکید پشت سر یکدیگر هم قرار مى گیرند. درباره لزوم دورى از اسراف خداوند متعال آیه 141 سوره انعام مى فرماید: و هوالذى انشا خبات معروشات و غیر معروشات والنخل و الزرع مختلفاً اکله والزیتون و الرمان متشابها و غیر متشابه کلوا من ثمره اذا اثمرو اتو حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین: و او آن خدایى است که براى شما بستان ها در درختان(مانند انگور) داربستى و درختان آزاد و درختان خرما و زراعت ها که میوه و دانه هاى گوناگون دارند و زیتون و انار و میوه هاى مشابه به یکدیگر و میوه هاى نامشابه(چون سیب و انار) بیافرید و شما هم از آن میوه ها هرگاه برسد تناول کنید و حق زکات فقیران را بدهید و روز برداشت محصول اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست نمى دارد.
در آیه 28 سوره غافر آمده است: ... ان الله لایهدى من هو مسرف کذاب ... خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدایت نخواهد کرد.
همچنین در همین سوره آیه 43 آمده است: لاجرم انما تدعوننى الیه لیس له دعوة فى الدنیا و لا فى الاخرة و ان مردنا الى الله و ان المسرفین هم اصحاب النار، ناچار آنچه شما مرا به سوى او مى خوانید(از بت ها و فراعنه) آن ها اثرى در دنیا و آخرت به هیچ وجه ندارند و بدانید که بازگشت همه ما(روز قیامت) به سوى خداست و البته ستمکاران و مسرفان فاسق هم اهل دوزخ هستند.
در آیه 151 سوره شعرا هم مى فرماید: ولا تطیعوا امرالمسرفین: از رفتار روساى مسرف ستمگر پیروى نکنید.
و نیز در آیه 34 سوره ذاریات مى فرماید: که آن سنگ ها نزد پروردگار معین و نشاندار براى نابود کردن ستمکاران است.
و همین طور در آیه 83 سوره یونس مى فرماید: فما امن لموسى الا ذریة من قومه على خوف من فرعون وملائهم ان ینتنهم و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفین(پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ایمان نیاوردند جز فرزندان قبیله او آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش که مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآیند که فرعون آن روز در زمین بسیار علو و سرکشى داشت و البته او از ستمکاران و سخت متعدى و مسرف بود.
و نیز در آیه 9 سوره انبیا مى فرماید: پس (از آن که اشرار امت گفتار رسولان حق را انکار و در مقام آزارشان برآمدند) ما به وعده اى که به آن ها دادیم وفا کردیم و هر که را خواستیم از شّر دشمنان نجات دادیم و مفسدان و مسرفان ظالم را هلاک گردانیدیم.
از آیات قرآن کریم به خوبى فهمیده مى شود که، اسراف و تبذیر نقطه مقابل بخل و خست و هر دو بد و نامناسب و زشت هستند.
والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یفتروا و کان بین ذالک قواماً: کسانى که به هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه سختگیرى و بخل مى ورزند، بلکه در میان این دو (کار زشت) حد اعتدال و میانه(که سخاوت و بخشش) است را مى گیرند.
حضرت على(ع) در این باره فرموده اند:
آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن، تبذیر و اسراف است. ممکن است این عمل انسان را (به ظاهر) در دنیا بلند مرتبه کند اما مسلماً در آخرت پست و حقیر خواهد بود. در نظر توده مردم (عوام) ممکن است سبب اکرام شود، اما در پیشگاه خداوند موجب سقوط مقام انسان مى شود.
از پیامبر اسلام(ص) درباره لزوم دورى از اسراف روایت شده است که فرموده اند:
شکمبارگى اسباب نافرمانى خداوند است. کم خورى از پاکدامنى و پرخورى از اسراف است.
امام على(ع) نیز فرموده اند: «از پرخورى دورى کنید که موجب قساوت قلب، تنبلى در نماز و سبب تباهى بدن است.»
«از پرخورى بپرهیز که هر کس پیوسته پرخورى کند دردهایش فراوان شود و خواب هاى پریشان ببیند.» البته همه مى دانیم که پرخورى یکى از مصادیق اسراف است.
در تفسیر نمونه درباره لزوم دورى از اسراف ذیل این آیه آمده است:
جمله «کلوا و اشربوا و لا تسرفوا»: بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که در آیه فوق آمده است، گرچه بسیار ساده به نظر مى رسد، اما امروز ثابت شده است که یکى از مهم ترین دستورات بهداشتى همین است. زیرا تحقیقات دانشمندان به این نتیجه رسیده است که سرچشمه بسیارى از بیمارى ها- غذاهاى اضافى است که به صورت جذب نشده در بدن باقى مى ماند. این مواد اضافى هم بار سنگینى است براى قلب و سایر دستگاه هاى بدن و هم منبع آماده اى است براى انواع عفونت ها و بیمارى ها. لذا براى درمان بسیارى از بیمارى هاى نخستین گام این است که این مواد مزاحم که در حقیقت زباله هاى تن انسان هستند، سوخته شوند و پاکسازى جسم عمل گردد.
عامل اصلى تشکیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده روى در تغذیه و به اصطلاح «پرخورى» است و راهى براى جلوگیرى از آن جز رعایت اعتدال در غذا نیست. در عصر و زمان ما که بیمارى هاى گوناگونى مانند بیمارى قند، چربى خون، تصلب شرائین، نارسایى هاى کبد و انواع سکته ها، فراوان شده، افراط در تغذیه یا توجه به عدم تحرک جسمانى کافى، یکى از عوامل اصلى محسوب مى شود و براى از بین بردن این گونه بیمارى ها راهى جز حرکت کافى و میانه روى در تغذیه نیست.
مفسر بزرگ ما، مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» مطلب جالبى نقل مى کند که هارون الرشید طبیبى مسیحى داشت که مهارت او در طب معروف بود: روزى این طبیب به یکى از دانشمندان اسلامى گفت: من در کتاب آسمانى چیزى از طب نمى یابم. در حالى که دانش مفید بر دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان، او در پاسخش چنین گفت: خداوند همه دستورات طبى را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا: بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید» و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است: المعده بیت الادواء و الحمیه راس کل دواء و اعط کل بدن ما عودته: «معده خانه همه بیمارى هاست و امساک سرآمد همه داروهاست و به آن چه بدنت را عادت داده اى(از عادات درست) آن را از او دریغ ندار.
طبیب مسیحى هنگامى که این سخن را شنید، گفت: قرآن شما و پیامبرتان براى جالینوس(طبیب معروف) طبى باقى نگذارده اند. کسانى که این دستور را ساده فکر مى کنند، خوب است در زندگى خود آن را بیازمایند تا با اهمیت و عمق آن آشنا شوند و معجزه رعایت این دستور را در سلامت جسم و تن خود ببینند.
متاسفانه مصادیق اسراف در جامعه زیاد است: مصرف بالاى نان و ضایعات موجود، مصرف زیاد آب و هدر روى فراوان این نعمت الهى، باقى مانده غذاهایى که به زباله دانى ریخته مى شود، نیم خوره میوه جات و ... همه و همه از مصادیق اسراف در جامعه ما هستند.
از امام باقر(ع) نقل است که، پدرم به شدت از اسراف دورى مى کرد. هنگام غذا اگر خرده هاى نان در سفره بود، مى خورد و مى فرمود: خداوند امت هاى گذشته را به خاطر اسراف عذاب فرمود.