عشق یعنی اینکه بدونی منتظر تلفن شماست
عشق یعنی یه نفر دیگه هم آرزوهات رو بدون
عشق یعنی بدانی که چه خواهد گفت
عشق یعنی وقتی نیست به یاد خاطرات اون لبخند بزنی
عشق یعنی به خاطر اون پا روی دلت بزاری
عشق یعنی تفاهم در مشکلات
عشق یعنی بدونی که نمیشه اما نتونی ترکش کنی
عشق یعنی وقتی دیدیش تنت آنقدر گرم بشه که دکمه پیراهنت رو بازکنی یا آستینت را بالا بزنی
عشق یعنی فرار از تیرس نگاه معشوقت حتی در تابلو ترین نقطه دنیا
عشق یعنی وقتی سفر رفتی توی جیبت قلبشو با خودت ببری
عشق یعنی چیزی رو شریکی خوردن
عشق یعنی آرامش در کنار معشوق حتی در هنگام درد
عشق یعنی فراموشی درد یک جراحت
عشق یعنی فراموشی معشوق
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی سرورای آویختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی عطر گلهای سفید
عشق یعنی یک بغل دلدادگی