سر نیزه در گلو
نماز پشت خاک ریز
پشت یک خاک ریز نشسته بودیم و رفت وآمد نیروهای عراقی را به دقت زیر نظر گرفته بودیم تا هر گونه تحرک شان را ثبت کنیم.آن قدر به عراقی ها نزدیک بودیم که حتی با هم حرف نمی زدیم و حرف هایمان را با اشاره به هم می فهماندیم. محمد تقی(سردار شهید ابوسعیدی ) اشاره کرد به من و با حرکت لب گفت: وقت نماز مغرب شده.
توی موقعیت بدی بودیم. با اشاره گفتم: برمی گردیم مقر، بعد نماز می خونیم.
خیلی آهسته گفت: معلوم نیست برگردیم. رویش را برگرداند به طرف قبله و تکبیره الاحرام گفت.
راوی: حسن نگارستانی
برخودوظیفه دانستم درزمینه شهداودفاع مقدس خاطراتی راعنوان نمایم امیدوارم موردقبول واقع شود.
پس از سال های متمادی سرزنش از تنبلی های حسنی، سر انجام وزارت بهداشت در سال اصلاح الگوی مصرف از حسنی تقدیر کرد. مسلما در روز های کودکی متوجه نبودید که چرا وی در مقابل درخواست پدرش به حمام کردن، ناخن گرفتن ، سلمانی رفتن و ... پاسخ می داد : نه نمیام! نه نمیام! اما پس از این همه سال سرانجام حسنی به دلیل مصرف بسیار کم مورد تقدیر قرار گرفت!
وی با ابراز ناراحتی نسبت به نادیده گرفته شدن حقوقش در کودکی و زیر سوال بردن شخصیتش از مسئولین درخواست کرد تا کتاب حسنی نگو بلا بگو را به حسنی نگو طلا بگو خوشگل خوشگلا بوگو تغیر نام دهند.
حسنی که هم اکنون خود نیز زن و فرزند دارد ، برای هم سن و سالان پسرش اینگونه توضیح می دهد.
- اصلاح الگوی مصرف یعنی اگر مثل من کچل هستید نیاز به سلمونی ندارید و اگر هم موها و ریش های بلندی دارید، باز هم نیاز به اصلاح سر ندارید، چرا که خیلی هم مد است! همان تریپ سوکسی مانکن! به قول شاعر که می گه :
- صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ................ ای برادر الگوی مصرف بیار
وی تاکید کرد...
- مباد ا ناخن هایتان را بگیرید. چرا که کاربرد های متفاوتی در اصلاح الگوی مصرف دارد. شما دیگر در مجالس عروسی نیاز به ناخن مصنوعی ندارید، شما می توانید با ناخن هایتان شپش های شش پا را در لابلای موهایتان شکار کنید، همچنین از کاربرد های مهم آن استخراج محتویات دماغتان است، مخصوصا وقتی تنها روی سه پایه نشسته اید تو سایه چه لذتی دارد ! می چسبد.
حسنی بار ها در لابلای سخنانش از خاطرات نا خوشایندی که به دلیل رفیق نشدن مرغ زرد کاکلی داشت سخن گفت.
- کاکلی بسیار زیبا و دلربا بود، می توانم در یک جمله بگویم من عاشق او بودم، اما او مرا کثافت خطاب می کرد و هیچ گاه با من رفیق نشد، بنده هم در یک اقدام اصلاح الگوی مصرف گرایانه به جای خرید گوشت از بازار، مرغ زرد کاکلیم را بسمل کردم و گوشتش را به تن زدم. پر هایش را هم درون بالشتم قرار دادم.
حسنی ضمن یاد آوری بازی نکردن کره الاغ کد خدا (که یورتمه می رفت تو کوچه ها ) با وی گفت :
- کره الاغ بسیار پر مصرف بود، همه چیز را می خورد و بار نمی برد. بنده خیلی در تلاش بودم تا او را به فروش برسانم و یک خودروی کم مصرف ملی بخرم.
گزارشات بدست آمده حاکی از انست که حسنی حمایت هایی را از برخی دولت های احتمالی بعدی مبنی بر انتساب وی در سمت وزارت بهداشت کشور، دریافت کرده است.
حسنی در پایان سخن های خود با نگاه بغض آلود گفت دوست داشتم پدرم منوچهر احترامی هم امسال در بین ما بود تا شاهد این همه تقدیر از حسنی اش بود و اینقدر به من در کودکی گیر نمی داد که سرم کچل شود.
دل بردی از من به یغما اصلاح الگوی مصرف
ای فکر و ذکر دل مـــــــا اصلاح الگوی مصرف
در عرصه ی خودکفایی الحق که امّید مایی
هستی کلیدی طلایی اصلاح الگوی مصرف
رفتیم هی سوی اصلاح اصلاح هی روی اصلاح
ای مصرف الگوی اصلاح،اصلاح الگوی مصرف!
ای طرح یکسال مصرف، سال دگر می کنی کف
گردی دکور بر سر رف، اصلاح الگوی مصرف!
با کنگــــــــره یا همایش یا با سرود و نمایش
داریم سویت گرایش، اصلاح الگوی مصرف!
یا کارهـــــــای موازی، با نطق یا لفظ بازی
کف کرد فرهنگ سازی، اصلاح الگوی مصرف!
سرگرم حرف و شعاریم با کار کاری نداریم
در نوع خود شاهکاریم اصلاح الگوی مصرف!
با مصلحانی چو ماها، امّید اصلاح؟...ها ها!
بسته شود کل راها(!) اصلاح الگوی مصرف!
در این مسیر بلا خیز،رحمی به ما کن به پا خیز
اوّل به اصلاح ما خیز، اصلاح الگوی مصرف!
این عکس صریحآً نشان دهنده این موضوع است که رانندگان عزیز ما چقدر به اصلاح الگوی مصرف اهمیت میدهند سه خودرو سبک و دو خودرو سنگین فقط با یک راننده در در این محور حرکت میکنند حتی این عکس میتواند الگوی خوبی برای برطرف کردن ترافیک شهری و برون شهری و صرفه جویی در حامل انرژی باشد .
می خواست در مصرف عقل صرفه جویی کند،عاشق شد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف عشق صرفه جویی کند،ازدواج کرد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف بی خیالی صرفه جویی کند،بچه دار شد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف زندگی صرفه جویی کند،خودش را دار زد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف سلولهای مغز صرفه جویی کند،سیاستمدار یک کشور جهان سومی شد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف انرژی صرفه جویی کند،به خانه آرزوهایش اسباب کشی کرد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف بند رخت صرفه جویی کند،خوابید.(اصولا کارهای بی ربط زیاد می کرد)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف سکوت صرفه جویی کند،به نشانه اعتراض سکوت کرد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف انرژی حاصل از ترافیک صرفه جویی کند،به ابرها قرص ضد بارداری داد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف راه صرفه جویی کند،برگشت!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواست در مصرف آب صرفه جویی کند،مطالبش راdelete کرد!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *