زمان طاغوت در اتوبوس عازم سفرى بودم . شخصى مى خواست مرا عصبانى کند گفت : آقاى راننده ! آقا در ماشین تشریف دارند، موسیقى را روشن کنید.
راننده هم نامردى نکرد و موسیقى را روشن کرد. من ماندم که چه کنم ؟ پیاده شوم یا بنشینم ؟ همین طور که فکر مى کردم آن آقا گفت : حاج آقا چطوره ؟ خوشت مى آید؟ گفتم : صحبت خوش آمدن و نیامدن نیست . غیر از این است که خواننده اى مى خواند؟ گفت : نه . گفتم : من حیفم مى آید مغزم را در اختیار این خواننده بگذارم . اگر شما هم یک نوار داشته باشید، هر صدایى را روى آن ضبط نخواهید کرد.