دسته
لينك هاي دسترسي سريع
مطالب من در ثبت مطالب روزانه
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1094469
تعداد نوشته ها : 1368
تعداد نظرات : 348
Rss
طراح قالب
مهدي يوسفي
از ((آقاى سید محمد رضوى ))(9) شنیدم که فرمودند زمانى که مرض سختى عارض ‍ دائى بزرگوارشان مرحوم آقاى میرزا ابراهیم محلاتى شد، به طورى که اطبا از معالجه ایشان اظهار یاءس کردند، امر فرمودند که مرضشان را به عالم ربانى مرحوم ((حاج شیخ محمد جواد بیدآبادى )) که مورد علاقه و ارادت جناب میرزا بودند، خبر دهیم ، ما هم به اصفهان تلگراف کردیم و مرحوم بیدآبادى را از مرض سخت میرزا با خبرکردیم ، فورا جواب دادند مبلغ دویست تومان صدقه دهید تا خداوند شفا عنایت فرماید.
هرچند آن مبلغ در آن زمان زیاد بود، لکن هرطور بود فراهم آورده بین فقرا تقسیم کردیم و بلافاصله میرزا شفا یافت .
مرتبه دیگر میرزاى محلاتى به سختى مریض شدند و اطبا اظهار یاءس کردند، من ابتدا مرحوم بیدآبادى را تلگرافا با خبر کردم و با اینکه جواب تلگراف را قبول و درخواست کرده بودم ، از ایشان جوابى نرسید تا بالاخره در همان مرض ، میرزا مرحوم شدند آنگاه دانستم که سبب جواب ندادن اجل حتمى علاج ندارد
مرحوم بیدآبادى این بود که اجل حتمى میرزا رسیده و به صدقه جلوگیرى نمى شود.
از این داستان دو مطلب فهمیده مى شود یکى آنکه به واسطه صدقه ممکن است در شفاى مریض تعجیل شود بلکه مرگ را به تاءخیر اندازد و در باره تاءثیر صدقه در شفاى مریض وتاءخیر مرگ و طول عمر و دفع هفتاد قسم بلا، روایاتى از اهل بیت : رسیده و داستانهایى نقل گردیده که ذکر آنها خارج از وضع این جزوه است ، طالبین به کتاب ((لئالى الاخبار)) مرحوم تویسرکانى و کتاب ((کلمه طیبه ))
مرحوم نورى مراجعه کنند.
مطلب دیگر آنکه : هرگاه اجل حتمى باشد و بقاى شخص مخالف حکمت ، حتمى خدا باشد دعا و صدقه از این جهت بى اثر مى شود هرچند از سایر آثار خیریه دنیوى و اخروى آن بهره مند خواهد بود و براى تاءیید این مطلب ، داستان دیگرى نقل مى گردد.

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
این ضعیف ، در مدت عمر خود، داستانهایى از بندگان صالحین و صاحبان تقوا و یقین دیده و شنیده ام که هریک از آنها شاهد صدقى است بر الطاف الهیّه از بروز کرامات و استجابت دعوات و نیل به درجات و سعادات و دیدن آثار توسل به قرآن مجید و ائمه طاهرین - صلوات اللّه علیهم اجمعین .
در این هنگام که سنین عمرم رو به آخر و از 65 گذشته و قاصدهاى مرگ یعنى ضعف قوا و هجوم امراض ، مرا به قرب رحیل در جوار رب جلیل و ملاقات اجداد طاهرین و سایر مؤ منین ، بشارت مى دهد، خواستم آنچه از آن داستانها بخاطر دارم در این اوراق ثبت کنم به چند غرض :
1 - هرچند از عباد صالحین نیستم لکن ایشان را دوست دارم وآرزومندم که از آنها بگویم و از آنها بنویسم و از آنها بشنوم و آنها را ببینم - ((گر از ایشان نیستى برگو از ایشان ))
2 - چنانچه در حدیث رسیده نزد یاد خوبان رحمت خدا نازل مى شود، امید است نویسنده و خوانندگان عزیز مشمول این رحمت (عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزلُ الرَّحْمَةُ)،
(8) باشیم .
3 - چون هریک از این داستانها موجب تقویت ایمان به غیب و رغبت قلوب به عالم اعلى و توجه به حضرت آفریدگار است ، آنها را ثبت کردم تا فرزندانم و سایر خوانندگان بهره مند شوند و خصوصا در شداید و مشکلات ، دچار یاءس نشوند و دل به پروردگار، قوى دارند و بدانند که دعا و توسل را آثارى است حتمى چنانچه سعى در تحصیل مراتب تقوا و یقین را مقامات و درجاتى است که از حد ادراک بشرى افزون است .
4 - شاید پس از من عزیزى از مطالعه آنها با پروردگار خود آشنا شود و او را یاد کند و حال خوشى نصیبش گردد، خداوند هم به فضل و رحمتش ، این روسیاه را یاد فرماید.

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
اعتقاد بیشتر و تمسک به ائمه هدى
از جمله خصوصیات این کتاب این است که بیشتر داستانهاى آن مربوط به معجزه اى از معجزات اهلبیت عصمت و طهارت است که در زمان حاضر واقع شده و خواننده اعتمادش به این خانواده زیادتر و عقیده اش به ایشان محکمتر مى گردد و در نتیجه فریب تبلیغات سوء شیادها را نمى خورد و از صراط مستقیم و مذهب حق ، منحرف نمى گردد.
به علاوه ، به ذیل عنایت آنان بیشتر متمسک شده ، بهره هاى وافى باقى مى برد؛ چون مى بیند که ایشان مجارى قدرت حق هستند و حاجات خلق را چگونه مى دهند و همچنین محبت ایشان که اساس دین است ، در دلهاى خوانندگان زیادتر مى گردد.
جلوگیرى از یاءس

از جمله منافع این کتاب آن است که شخص هراندازه پست و از سعادت خود ماءیوس باشد یا در مصیبتها و شداید فوق العاده اى واقع شده باشد با مطالعه سرگذشت این افراد حالش دگرگون مى شود و امیدش به خدایش زیادتر مى گردد و مشتاق لقاى رحمت الهى مى شود دست و پایى زده براى سفر هولناکى که در پیش ‍ دارد توشه اى تهیه مى کند و گذشته هایش را جبران مى کند و ناملایمات مادى ، او را از پا در نمى آورد.
در خاتمه امیدوار است این کتاب مورد استفاده عموم واقع شده خوانندگان عزیز بهره کافى از آن ببرند و توفیقى عنایت شود تا چاپ جلدهاى بعدى در دسترس ‍ همگان قرار گیرد.
...شیراز - به تاریخ 18 ماه مبارک رمضان ، مطابق 18.9.47
سید محمد هاشم دستغیب

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
موضوع دیگرى که قابل دقت بیشترى است ، این است که اساس دین مقدس اسلام بر عقیده به مبداء و معاد و سایر امورى است که از حواس بشرى برکنار و به اصطلاح ، ((غیب )) است ، هرچه امور ماوراى حس را شخص بیشتر باور داشته باشد، ایمانش قویتر و به مقام قرب پروردگار، نزدیکتر است .
یکى از بهترین راههایى که ایمان به غیب را طبعا زیاد مى کند خوابهاى درستى است که به واسطه اتصال نفس انسانى به عالم ماوراى حس امور پنهانى را درک مى نماید و شاهد صدقى هم در خارج دارد که خیال محض نبوده بلکه آنچه را در خواب دیده مربوط به عالم غیب است .
کسانى که رؤ یاى صادقه دارند، ایمان بیشترى به غیب پیدا مى کنند و کسانى که مى شنوند و باور مى دارند، ایمان به غیبشان زیادتر مى شود.
از این نظر که این کتاب مشتمل بر رؤ یاهاى صادقه و شواهد صدق خارجى آن است نیز در خور توجه و قابل استفاده است که خوانندگان با خواندن رؤ یاهاى درستى که مربوط به زمان حاضر است و در هیچ کتابى نیست و کسانى که خواب دیده اند از خوبان دوره حاضر و بحمد الله بیشترشان در قید حیاتند و آنهائى که از نزدیک با ایشان مربوطند مى دانند که اهل کلک و دروغ نیستند.
بنابراین ، خواننده بهتر مى فهمد که به راستى عالم دیگرى فوق عالم ماده و طبیعت است تا برسد به اعتقاد به معاد و غیره . لذا این کتاب از نظر تقویت عقاید اسلامى و ایمان به عالم غیب و ماوراى ماده ، فوق العاده مفید است .

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
(لَقَدْ کانَ فى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاُولِى اْلاَلْبابِ)(1)
بر صاحبان خرد، پوشیده نیست که طبع انسانى را به داستان و سرگذشت دیگران رغبتى بسزاست و از شنیدن و خواندن قصه ها لذتى وافر مى برد، از اینرو در سابق بازار قصه گویى رونقى داشته و شغل رسمى بوده و در این دوره هم بیشتر نشریات و مطبوعات براى جلب توجه خوانندگان ، به نقل داستانهاى مهیّج و رمّانهاى سراسر دروغ مى پردازند و یا داستانهاى ساختگى مجلات خارجى را ترجمه مى نمایند. و تعجب اینجاست با آنکه همه مى دانند که اینها سراسر دروغ و ساختگى است ، در عین حال با اشتیاق و ولع تمام مى خوانند یا گوش مى گیرند و این نیست مگر همانى که اشاره شد که طبع انسان اصولا به قصه ها و سرگذشتها مایل است در حالى که مى توان این غریزه را در راه صحیح به کار انداخت و از آن به بهترین وجه ، بهره هاى فراوان برد.
از این غریزه مى توان براى عبرت گرفتن و بیدار شدن دلها از خواب غفلت نهایت استفاده را نمود و بدون اینکه به تحریف و جعل داستانهاى دروغى احتیاجى باشد از سرگذشت پیشینیان و دیگران اندرز گرفت چنانچه در قرآن مجید سرگذشت واقعى و قضایاى حقیقى پیشینیان را مکرر یادآور شده و از اقوام عاد و ثمود و نوح و فرعون و لوط در جاهاى متعدد، بحث فرموده و از عاقبت بدشان سخن گفته و دیگران را اندرز مى دهد که از چنین عقوبتهایى برحذر باشند و مکرر مى فرماید:((آیا کسى هست که اندرز بگیرد؟ آیا عبرت گیرنده اى هست که از سرگذشت ایشان متنبه شود؟
(2)(3)
و از داستان یوسف و برادرانش به بهترین قصه ها تعبیر فرموده و (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ اَحْسَنَ الْقَصَصِ) (4) آنگاه در آخر سوره مى فرماید:((هر آینه در سرگذشت ایشان عبرتى است براى خداوندان خرد)).
(لَقَدْ کانَ فى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِاُولىِ اْلاَلْبابِ)
(5) یعنى هر عاقلى از سرگذشت ایشان اندرز مى گیرد و از نکات اخلاقى و نتیجه اعمال و پاداش نیکى و بدى در دار دنیا به خود مى آید و راه را از چاه تمیز و صواب را بر خطا ترجیح مى دهد.
در جاهاى مکرر از پیغمبران گذشته و حالاتشان از بردبارى در سختیها و مصیبتها و فداکارى در راه رسیدن به مرام و مقصد و پایدارى و ثبات قدم در راه هدف ، داد سخن را داده است .
بلکه بیشتر حکمتها و اندرزها را ضمن داستان بیان مى فرماید؛ مثلا دستورالعملهاى عالى اخلاقى را - که راه رسیدن به کمال انسانیت است - از قول ((لقمان حکیم )) ضمن وصیت به فرزندش بیان مى فرماید.
(6)
و یا رازهاى آفرینش و حکمتهاى امور تکوینى را ضمن داستان ((موسى و خضر)) یادآور مى شود. و نظایر آن از آثار صدقه و انفاق در راه (7) خدا را به بهترین بیان ضمن قصه هاى گوناگون مى رساند.
از جمله چیزهایى که سبب تاءلیف این کتاب شده - چنانچه مؤ لف محترم در مقدمه مختصر خود اشاره فرموده - اندزر گرفتن خوانندگان از سرگذشت دیگران است که هر داستانى بهره اى وافر و نتیجه اخلاقى فوق العاده اى دارد که اثر همان توجه طبع انسانى به داستان دیگران است که این نتیجه از این راه بهتر حاصل مى شود و به اصطلاح موعظه ضمن قصه بیشتر اثر مى کند، مخصوصا اگر قصه حقیقى و راستى باشد.

سه شنبه بیست و دوم 11 1387
X