خدايا ...
من هميشه نافرماني كردم
هميشه فراموشت كردم
هيچ وقت نعمتاتو شكر نكردم
با تو حرف مي زدم ولي حواسم به همه جا بود غير از تو و ...
ولي تو
هميشه به من لطف داشتي
هميشه آرزوهامو برآورده كردي و گناهامو بخشيدي
هميشه تو مشكلات دستمو گرفتي و نجاتم دادي
هميشه عاشقانه و با دقت حرفامو گوش كردي و ...
خدايا ...
يادته يه روز نور ايمان و عشقت افتاد تو دلم ؟
يادته گفتم : خيلي دوست دارم ؟
يادته گفتم : تو والاترين عشقي هستي كه تا حالا شناختم ؟
تو تموم عشقاي دنيوي نا اميدي و نا فرجامي و بدبختي و غم بود ولي تو عشق تو هر چي بود خوبي و شادي و خوشبختي و اميد بود .
يادته گفتم : مي خوام بيام پيشت و بيشتر بشناسمت ؟
يادته گفتم : من نمي تونم مثل ديگران به چشام دروغ بگم ؟
من مي دونم كه تو ديدني هستي . پس مي خوام ببينمت .
تو هم با اين همه گناهي كه من كرده بودم ولي بازم بزرگواري كردي و منو بخشيدي و راهو نشونم دادي و يه آسمون ستاره هم بهم دادي تا تو شب راهمو گم نكنم .
خدايا ...
خودت مي دوني كه هميشه آرزوم رسيدن به تو بود .
هميشه ازت خواستم كمكم كني و راه درستو بهم نشون بدي .
تو راه هم كه مي يومدم همش ازت مي پرسيدم دارم درست ميام ؟ هر جا منحرف شدم بهم بگي ها .
خدايا ...
خودت شاهدي كه هميشه بهت گفتم راضيم به رضاي تو ، هر چي تو بخواي .
خودت منو به هر راهي كه صلاحه هدايت كن .
هميشه گفتم حتي اگه رضاي تو برخلاف خواست قلبي منه بازم مي خوام تو راه تو قدم بذارم چون مطمئنم سعادتم همونه .
هميشه گفتم كمكم كن كه يا به چيزي دل نبندم يا اگه بستم در راه تو باشه و اگرم تو راه تو نبود كمكم كن به راحتي ازش دل بكنم .
خدايا ...
هميشه بهت گفتم منو تنها نذار .
اگه منو يه لحظه به حال خودم رها كني نمي تونم رو پاي خودم واستم .
هميشه ازت خواستم كشتي زندگي منو به اون سمتي هدايتش كني كه به خاطرش منو آفريدي .
تو هم با لطف بي كرانت يه ناخدا برام فرستادي كه سكان كشتي زندگي منو در اختيار بگيره و خودتم تأييدش كردي كه مي تونه كشتي منو به سمت تو هدايت كنه .
خدايا ...
هميشه گفتي از تو حركت ، از من بركت .
هميشه گفتي تو عاقلانه فكر كن و تصميمتو در راستاي هدفت كه رسيدن به منه بگير بعدش ديگه به من توكل كن و برو .
حالا من دارم از تو همون راهي كه خودت جلوي پام گذاشتي ميام .
مي دونم كه كمكم مي كني مثل هميشه .
پس : يا علي
« يلدا »