صفحه ها
دسته
به خواندنش می ارزد
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 16281
تعداد نوشته ها : 26
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
می زند فریاد

 

کوی و برزن

 

قصه در هم شکستنم را

 

مثل هر شب

 

این شب تارم

 

سر به بالین حسرت میگذارم

 

می خورم باز

 

غصه از پا نشستنم را

 

خانه لبریز از انجماد است

 

کوچه لنگرگاه باد است

 

کار مهر و مه کساد است

 

می نشینم می نویسم

 

کنج خانه

 

داستان دست و پا بستنم را

 

پیش رو کاغذی پاره پاره

 

رخوت انگشتان خسته

 

را

 

به میدان می کشاند

 

از غزل مثنوی از قصیده

 

طبع شعرم دیگر بریده

 

حکم قانون جنگل روان گشت

 

کهنه شد فدای نو رسیده

 

شعر هم مثل دل قطعه قطعه

 

خالی از هر شعور وحضوری

 

بنگر امشب

 

معنی از هم گسستنم را

دسته ها : شعر
پنج شنبه بیست و چهارم 11 1387
X