شیطان در چند جا زوزه کشیداول، وقتى که حضرت آدم علیه السلامتوبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت - هنگامى که او از بهشت اخراج شد، دویست سالگریه کرد تا این که جبرئیل نازل شد و گفت : اى آدم آن اسامى که بر ساق عرش نوشتهبود بخوان و خدا را به آنها قسم بده تا توبه ات قبول شود - و آنها را به آدم یادداد. - چون حضرت آدم خدا را نافرمانى کرد و از بهشت بیرون آمد، شیطان خوش حال کهآدم هم مانند او از بهشت رانده شده است ؛ ولى آدم با توجه به خدا توبه اش پذیرفتهشد. این شیطان ملعون از سوز دل ناله کرد که ملائکه آسمان و زمین را متوجه کرد و همهاو را لعنت کردند.(1) دوم، روزى بودکه حضرت یوسف از دست زلیخا گریخت ، ووقتى زیلخا یوسف را خرید، عاشق او شد و او رادر سالن شاهى برد و درها را بست ، شیطان خوش حال شد که پیغمبر زاده و گبر زاده رادر مجلس خلوتى جمع کرده ، یوسف زنا مى کند، و نامش از مرتبه نبوت محو خواهد شد! هنگامى که یوسف فرار کرد و خود را نجات داد، بر مقام و مرتبه او افزوده مى شود - این بود که شیطان از سوز دل ناله اى کرد که ملائکه صداى او را شنیدند و لعنتشنمودند.(2) سوم، در عیدغدیر خم وقتى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم حضرت على علیه السلام را بهخلافت نصب کرد و فرمود: من کنتمولاه فعلى مولاهبعد فرمود:اى مردم ! دوستىعلى حسنه است . با دوستى و ولایت على هیچ گناهى مانع از رفتن به بهشت نمى شود. دراین هنگام شیطان از دل پر درد خود ناله اى کشید و گفت : از این پس چه کنم و چاره منچیست ؟ اولاد خود را جمع کرد و گفت : تا مى توانید مردم را به شک اندازید. محبت وولایت و دوستى على را چنان بر مردم مشتبه کنید که او را به خدایى باور کنند و ازراه غلو به جهنم بروند. و عده اى از راه و روش او برگردند و جهنمى شوند.(3) چهارم، روزعاشورا بشیار زحمت کشید تا زمینه اى فراهم آورد به طورى که همه لشگر عمر سعد علیهامام حسین علیه السلام شوریدند و او را به قتل رساندند! آن گاه همه شیاطین ، روىزمین پخش شدند و با شادى و خوانندگى ابراز خرسندى کردند. شیطان مى گفت : عجب خلقخدا را گمراه کردم . گاهى به صورت شمر و گاهى به صورت عمر سعد مردم را واداشت تابجنگند. سرانجام گفت : کار را درباره فرزندان آدم به پایان رساندم . آن چه مقصود منبود امروز دست گیرم مى شود. جبرئیل پرسید: این همه سرخوشى تو براى چیست ؟
اى سگ ملعون جواب منبگو
راست گوى و در دغا زوزهمجو
گفت : به خاطر این که از زمان حضرت آدم تاکنون چنین حادثه اى واقع نشده و نخواهد شد. بعد از آن که حضرت علیه السلام بهشهادت رسید، درهاى آسمان گشوده شد تا ملائکه ، کربلا را ببینند. زمانى که شیطان باخبر شد خداوند چه ثوابى براى پیروان و زیارت کنندگان او قرار داده ، از کرده خودپشیمان شد از روى حسرت و ندامت نعره اى کشید که جمیع ملائکه او را لعنت کردند. گفتواویلاهقضیه بر عکسشد و مردم بیشتر داخل بهشت شدند.(4) پنجم، روزى کهبهشت بر او حرام شد و به زمین آمد از ناراحتى فریادى زد که ، چرا از آن مقام قرب وجمع ملائکه رانده شده و باید در زمین تنها باشد.(5) ششم، وقتى تکبرنمود و آدم را سجده نکرد، خداوند و جمیع ملائکه او را لعن کردند. او از حسرت و دورىاز بهشت و از دست رفتن حسنات و عبادت هایش فریادى کشید.(6) هفتم، وقتى کهحضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم به پیامبرى مبعوث شد و مردم را از نادانى وگمراهى و جهنم نجات داد و به سوى بهشت رهنمون ساخت ، زوزه اى کشید.(7) هشتم، زمانى کهآیه توبه نازل شد،(8)مبنى بر این که انسان اگر گناهى کند یا ظلمى بهخود و دیگران روا دارد و سپس خدا را بخواند و طلب استغفار نماید، خداوند تمامگناهان او را مى بخشد. در این موقع شیطان فریادى کشید و ناله زد به طورى که تمامبچه شیطان ها دور او جمع شدند و احوال او را پرسیدند؟ گفت : آیه اى نازل شده که خداتمام گناهان را مى بخشد و زحمات ما باطل مى شود.(9) نهم، بعد ازتولد حضرت عیسى علیه السلام وقتى مى خواست به آسمان رود، فرشتگان به دستور خداونداو را سنگ باران نمودند و از آسمان چهارم برگداندند.(10) دهم، وقتى کهآخرین پیامبران (حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم ) پا به عرصه وجود گذاشت نالهاو بسیار سوزناک بود. یازدهم، وقتى سوره مبارکهحمدنازل شد فریادى زدو یاران خود را فرا خواند و داستان آمدن سوره را بیان کرد. وبه او گفتند:اىعزازیل ! چرا از نازل شده اینسوره نالیدى !؟ گفت : من در لوح محفوظ دیدم که نوشته بود، اگر بنده اى از بندگانخدا در تمام طول روز گناه کرده باشد و پیش از آن که آفتاب غروب کند، طهارت بگیرد وسه مرتبه این سوره را بخواند، به برکت آن ، همه گناهانش آمرزیده مى شود و بدونواسطه از میان عرش ندایى آمد که اى بنده من ! گناهانت را آمرزیدم و اسم تو را دردفترى که اسم صالحان را در آن نوشته ام ثبت کردم !(11) 1- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 2- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 3- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 4- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 5- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 6- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 7- مجمع النورین ، ج حیوان ، ص 675. 8- زمره (39) آیه 52. 9- اقتباس از مجمع النورین جلدحیوان ، ص 675، و بحار، ج 63، ص 241. 10- حالات حضرت عیسى علیه السلام ، ص . 11- جواهر الکلمات ، ص 38.