برگ پائيزم؛زچشم باغبان افتاده ام
خوار در جولانگه باد خزان افتاده ام
قطره اي بر خامه ي تقدير بودم-روسياه-
بر سپيدي هاي اوراق زمان افتاده ام
جاي پاي رهرو عشقم ؛مرا نشناخت كس
بر جبين خاك ؛بي نام و نشان افتاده ام
قطره اي بيرنگ بودم ؛نور عشق از من گذشت
بر سپهر نام؛چون رنگين كمان افتاده ام