به نام اولین عاشق
به نام اولین تنها
به نام خدا
سلام
دیگه دل تنگ نمی شم
شاید زیادی خودمو درگیر کردم
با این حال هنوز دوست داشتن کارِ منه
شاید روزی برسه که دلتنگی واسه من بی معنی بشه
فکر کنم اونروز خیلی سرد و بی روح باشم
ولی واسه خودم و سادگیم متأسفم و برای ....
تأسفی که تا آخر عمر همراه منه
ولی بجای دلتنگی های همیشگی حسرت جاشو گرفته ،
حسرتِ همه چیز و همه
کسانی که به راحتی از دستشون دادم.
تنها چیزی که برام مونده ساعت های خلوت و سکوتی ست که با صدای
هق هق گریه سپری می شه
تنها چیزی که برام مونده صدای تیک تاک ساعتیست که همیشه و همه حال گذشت زمان را به یاد من می یاره
و تنها چیزی که برام مونده انتظار برای امید آموخت که چگونه گریه کنم
امّا
گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
تو نیز به من آموختی که چگونه
دوستت بدارم
امّا به من نیاموختی که چگونه فراموشت کنم
.
.
.
التماس دعا