اسکندر دلدم در ادامه خاطرات خود به روحیه نظامیگری و خشنونت طلبی بختیار اشاره میکند و مینویسد:
بعد از کنار رفتن دادستان، تیمور بختیار به جای سرلشکر دادستان، فرماندار نظامی تهران شد که در این پست آتشها سوزاند و جنایات او را باید با جنایات موسی چومبه، ژنرال پینوشه و پل پوت [حاکمان دیکتاتور کنگو، شیلی و کامبوج] مقایسه کرد؛ با این تفاوت که موسی چومبه پس از کودتا قسمتی از بدن مرحوم پاتریس لومومبا را کند و خورد (!) ولی بختیار اگر چه شخصاً مثل موسی چومبه آدمخوار نبود، اما در زندان لشکر زرهی مرکز، زندانیان سیاسی را جلوی «خرس» میانداخت.
(م 7/ ص 550- 551)
از جنایات تیمور بختیار داستانها تعریف میکنند. سرلشکر دادستان میگفت: علیرغم آنکه تیمور مدتی در بیروت و فرانسه تحصیل کرده بود، اخلاق بدویت ایلیاتی و کوهی و وحشیگری ترسناکی داشت. موقعی که در پست فرمانداری نظامی تهران قرار گرفت، دستور داد دو خرس قوی هیکل را به پادگان لشکر 2 زرهی مرکز آوردند.
او در اینجا شکنجه گاهی درست کرده بود و برای گرفتن اعتراف از زندانیان سیاسی، آنها را به قفس خرسها میانداخت. حتی دختران و زنان جوان بسیاری را به قفس خرسها انداخت و از تماشای منظره هولناک، پنجه کشیدن خرسها به بدن زندانیان بخت برگشته، لذت میبرد و ارضا میشد.
(م 7/ ص 552)
منبع:سایت تبیان