عروسک غمگین
عروسک غمگین داداش من کچل کرد دیشب عروسکم را او داشت دسته مویی نرم و لطیف و زیبا حالا دو چشم سبزش غمگین و غصه دار است حالش کمی گرفته انگار بی قرار است او را بغل گرفتم مثل همیشه محکم گفتم نخور عزیزم یک ذره غصه و غم حتی بدون مو هم من عاشق تو هستم آن وقت بر سر او توری سفید بستم بخش کودک و نوجوان تبیان منبع: ال البیت (نوشین نوری) مطالب مرتبط: یاد خدا کوه قد بلند جمعی به نام خانواده دریای زیبا عروسک من سلام بابا...

پربازدیدها

پربحث‌ها