نسخه نجات اقتصاد ایران آنچه در این مقاله بررسی خواهد شد نکتهای است که سالهاست اقتصاد ایران از آن غفلت میکرده است و آن چیزی نیست جز دانستن این مفهوم که پول نامعتبر ظرفیت سازی نمیکند. زمانی که به مسائل اقتصاد ایران نگاه میکنیم، پارادوکس های عجیبی را مشاهده میکنیم، ازجمله سوددهی شرکتهای زیان ده (چگونه شرکتی که ناکارآمد است به جای آن که ورشکست شود، سود تولید میکند!؟)، پارادوکس نقدینگی (کمیابی نقدینگی در عین افزایش درآمدهای ارزی)، حجم عظیم دلارهای نفتی و افزایش ضریب جینی و نرخ رشد پایین و... هر اقتصاددانی قائل بر این است که انباشت سرمایه کمک به افزایش سرمایه گذاری و به تبع آن افزایش تولید و بهتر شدن عدالت میکند. این در حالی است که در اقتصاد ایران با وجود دلارهای عظیم نفتی (ظرف سالهای 1384 تا 1389 مجموع درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز ایران از مرز افسانهای 500 میلیارد دلار عبور کرده و امسال نیز با تداوم روند کنونی، مرز 600 میلیارد دلار را پشت سر خواهد گذاشت) نه تنها شاهد افزایش چشمگیر رشد و اشتغال (بنا بر آمارهای مرکز آمار ایران) نبودهایم بلکه شکاف طبقاتی هم افزایش یافته است (ضریب جینی از مرز 0.39 به بالاتر از 0.40 رسیده است)؛ و عجیبتر آنکه در این سالها شاهد فریادهای بیشمار بخش خصوصی بر کمبود نقدینگی نیز بودهایم. چه طور ممکن است که پول بیشتر منجر به توسعهنیافتگی بیشتر شود و حتی پول بیشتر نیاز به پول را تشدید کند؟ ساز و کار اقتصاد ایران به کلی با آنچه در تئوریهای سطح توسعه بیان شده است متفاوت است. افزایش منابع مالی، کمبود منابع مالی را تشدید میکند و از این رهگذر است که گفته میشود زمانی که بیشترین درآمدها را از صادرات نفت داریم باید بیشترین نگرانیها را نسبت به آیندهی اقتصاد ایران داشته باشیم. آنچه باعث شده است اقتصاد ایران با وجود منابع زیرزمینی فراوان نتواند باز هم با کمبود منابع مالی مواجه شود، به وجود همین منابع زیر زمینی بر میگردد. پولهای حاصل از منابع زیر زمینی با پولهای حاصل از فروش فراوردههای دانش بنیان بسیار متفاوت است. آنچه باعث شده است اقتصاد ایران با وجود منابع زیرزمینی فراوان نتواند باز هم با کمبود منابع مالی مواجه شود، به وجود همین منابع زیر زمینی بر میگردد سالهاست که اقتصاد ایران به علت نفت، به درآمدهای نفتی متکی شده است و پولهای نفتی که نگارنده از آن به عنوان پولهای نامعتبر یاد میکند سالهاست بر اقتصاد ایران چنبره زده است و عاملی برای عقبماندگی اقتصاد ایران شده است. تعجب از اینکه چرا با وجود دلارهای عظیم نفتی هم چنان عقب ماندهایم از آن جا ناشی میشود که هر نوع پولی را عامل توسعهیافتگی میدانیم؛ به عقیدهی نگارنده تنها پولهایی معتبر است که ظرفیت سازی میکند و بنیهی تولیدی را تقویت میکند، چرا که از ارتقاء بنیهی تولیدی سرچشمه میگیرد و عاملی برای تشویق بنیهی تولیدی میشود و این در حالی است که درآمدهای نفتی از رانت سرچشمه میشوند و تنها پوششی برای کاستیهای تولید میباشد و این جاست که میتوان این گونه گفت که پولهای نامعتبر میتوانند ظرفیت سوزی نمایند چرا که تولید را وابسته به پولهایی میکند که عامل تشویقی برای ارتقاء بنیهی تولیدی نیست. توجه به این آمار بیشتر آنچه مد نظر نگارنده است را بیان میدارد : در ژاپن 87 درصد رشد تولید ناخالص داخلی (GPD) از طریق مغز افزارها و فقط 13 درصد آن از طریق منابع فیزیکی به دست میآید، حال آنکه در ایران حدود 78 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی مربوط به منابع فیزیکی است. چه چیز باعث شده است که توجه ما به نیروی انسانی کاسته شود و به جای آن به سرمایههای فیزیکی دل خوش نماییم؟ نفت و درآمدهای نفتی باعث شده است راه حل برون مرزی برای توسعه خود انتخاب نماییم به بیان دیگر استراتژی توسعه وارداتی از طریق واردات ماشین آلات و تجهیزات خارجی را بر گزیدهایم نکتهی مهم این جاست زمانی که به موازات سرمایههای فیزیکی، سرمایههای انسانی به جلو حرکت نکند، سرمایه گذاری در امر تولید از طریق واردات خارجی، عنصر وابستگی را در کشور تقویت خواهد نمود و این همان چیزی است که عامل عقبماندگی اقتصاد ایران شده است. عنصر وابستگی سبب شده است تولید وابسته به ارز نفتی گردد و زمانی که تولید وابسته به ارز میشود، اقتصاد به طور اجتناب ناپذیر نفتی میگردد به گونهای که همواره نیازمند به توسعهی نفت و گاز جهت ارز آوری و هدایت آن ارزها به بخشهای تولیدی خود خواهیم بود. به عقیدهی نگارنده نقطهی برون رفت ما از شرایط عقبماندگی ایجاد شده از سرمایه گذاری در امر نیروی مغزی و هدایت آنها به سمت تولید آغاز خواهد گشت . فرایندی که آن را تحقیق و توسعه نام مینهند. تحقیق به معنای اکتشافات و ابداعات و عمق بخشی به دانش و توسعه به معنای تبدیل این اکتشافات به نوآوریها توسط کارآفرینان ماهر و متخصص میباشد. توجه به تحقیق و توسعه این امکان را برای اقتصاد ایران فراهم خواهد نمود که از باتلاق وابستگی به ارز، نفت و تکنولوژی خارجی رهایی یافته و خود سکان توسعه و پیشرفت خود را در دست گیرد و حتی خود در امر نوآوری پیشتاز شده و جزء کشورهای توسعه یافته قرار گیرد. برای آنکه پول نامعتبر به پول معتبر تبدیل شود و نقش ظرفیت سازی داشته باشد ضروری است درآمدهای نفتی در امر تحقیق و توسعه به کار گرفته شود و از تبدیل ارز به واردات کالاهای سرمایهای اجتناب شود چرا که تولید وابسته به ارز و پول نامعتبر خواهد شد و این در حالی است که اگر درآمدهای نفتی صرف توسعه انسانی و فعالیتهای تحقیق و توسعه گردد، وابستگی تولید به نفت و ارز و تکنولوژی خارجی از بین خواهد رفت چرا که ادامهی تولید به دست و به اتکای خود انجام خواهد پذیرفت. پولهای نامعتبر میتوانند ظرفیت سوزی نمایند چرا که تولید را وابسته به پولهایی میکند که عامل تشویقی برای ارتقاء بنیهی تولیدی نیست. بنابراین تنها راه نجات ایران است که پولهای غیر معتبر توسط دولت صرف انجام اموری شود که باعث خلق پولهای معتبر میشود به عبارتی دولت از طریق رانت، موسسههای r&d (تحقیق و توسعه) را توسعه دهد تا محصولات آن که دانش و تکنولوژی میباشد درون تابع تولید قرار گیرند و با ایجاد ارزش افزوده کمک به خلق پولهای معتبر کنند تا از این ناحیه پولهای غیر معتبر از صحنهی اقتصاد ایران رخت بر بندد. محمد شهاب بخش اقتصاد تبیان لینک های مرتبط: و اما... نفت! بیماری آن هم از نوع هلندی انواع معاملات نفتی
-
[placeholder]