سلطان سخا و کرم و جود،علي بود تا صورت پيوند جهان بود، علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود، علي بود شاهي که ولي بود و وصي بود ، علي بود سلطان سخا و کرم و جود ، علي بود هم آدم و شيث و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود، علي بود هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب هم يوسف و هم يونس و هم هود، علي بود مسجود ملائک که شد آدم ، ز علي شد آدم چو يکي قبله مسجود، علي بود هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم عابد و هم معبد و معبود ، علي بود آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نقش نبي بود، علي بود موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر به فرعون که بنمود، علي بود چندان که در آفاق نظر کردم و ديدم ازروي يقين در همه موجود، علي بود آن شاه سر افراز که اندر شب معراج با احمد مختار يکي بود ، علي بود آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود ، علي بود شعر از مولوي بخش کودک و نوجوان تبيان منبع: کليات شمس مولوي مطالب مرتبط: يک اتفاقي شيرين تر از قند حرفهاي آبي در جواب چند قطره آب شعر مردم آزار پاک مانند آب شهر نور قسم بر آسمان پرواز من