بالن دعا بالن دعای ما چه نرم میرود به سوی آسمان باز توی آن نشستهاند كاروانی از مسافران در هوای رفتن سفر سینه میشود پر از امید با دعا همیشه میشود تا به بیكرانه پر كشید باورت نمیشود، دلم سالها سفر نرفته است قبل از این مسافرت، دلم با دعا سفر نرفته است میروم كه از ته دلم لحظهای خدا خدا كنم هم برای مادر و پدر هم برای خود دعا كنم یحیی علوی فر گروه کودک و نوجوان سایت تبیان مطالب مرتبط نجوای طیبعت دوچرخه آسمان هنوز آبى است معمار دانایی زیر سایه ی درخت شعرهای ناتمام