كاركردهای تربیتی اعتقاد به مهدویت در عصر حاضر · سخن نخست · خداجویی · بصیرت · ولایت مداری · شجاعت · پاسداری از دین · ایثار · شهادت طلبی · آزادگی و ستم ستیزی سخن نخست یكی از موضوعات بایسته پژوهش، بررسی نقاط اشتراك و افتراق قیام امام حسین(ع) و امام زمان (عج) است. این دو قیام در برخی عناصر و مولفهها، مشترك و در برخی شاخصهها متفاوت هستند. یكی از نقاط اشتراك این دو قیام آن است كه رهبران آن امامان معصوم هستند و از نقاط افتراق دو قیام آن است كه قیام امام حسین(ع) به حسب ظاهر شكست خورده، ولی قیام امام زمان (عج) سرانجام به پیروزی میرسد. دانستن این خصوصیات می تواند مقیاسی برای محك زدن قابلیت خودمان در همراهی با حضرت و جهاد در ركاب هر دو امام باشد از موارد دیگر اشتراك و افتراق این دو قیام یكی هدف است كه حاكمیت دین خداست و دیگری زمان وقوع آنهاست؛ بدین معنا كه قیام امام حسین(ع) شكل گرفته، ولی قیام امام زمان(عج) هنوز آغاز نگشته است. این دو قیام در عناصر دیگر نیز دارای اشتراك و افتراق اند كه باید در جای خود به آنها پرداخته شود. این نوشتار میكوشد به یكی دیگر از نقاط اشتراك قیام امام حسین(ع) و امام زمان بپردازد و آن، ویژگیهای مشترك یاران این دو امام است. بیان ویژگیهای یاران دو امام به ویژه امام زمان(عج) از دو جهت اهمیت دارد. اول آنكه دانستن این خصوصیات میتواند مقیاسی برای محك زدن قابلیت خودمان در همراهی با حضرت و جهاد در ركاب هر دو امام باشد؛ بدین معنا كه آیا اگر ما در عصر امام حسین(ع) بودیم مانند یاران آن حضرت با او تا آخرین نفس و آخرین قطره خون از دین و امام خود دفاع میكردیم؟ كه در اینصورت میتوانیم دریابیم كه در آن روز موعود نیز در كنار حضرت خواهیم بود. دوم اینكه دانستن ویژگیهای یاران امام زمان(عج) و تلاش در راه كسب آنها، در واقع تلاشی برای زمینه سازی ظهور و فرا رسیدن آن روز مبارك است. بر این اساس باید در صدد كسب این ویژگیها برآییم تا از زمینه سازان ظهور و یاران حضرت باشیم. خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران حضرت مهدی(عج) نیز هست 1- خداجویی خداجویی و معنویت گرایی یكی از ویژگیهای مشترك یاران امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. از والاترین و زلالترین حالات جان آدمی، عشق به كمال مطلق و معبود حقیقی است كه پیشوایان الهی از آن در بالاترین درجه برخوردار بوده اند. صاحبان چنین عشقهایی برای خود تعینی نمیبینند و پیوسته در انتظار لحظه رهایی از قفس تن و زندان خاك و پیوستن به پروردگار هستند. آنان جز رضایت خدا و تسلیم در برابر خواست او چیزی نمیخواهند. (1) سراسر عاشورا و صحنههای كربلا را شعار "رِضَی اللهِ رِضَانَا اَهلُ البیت" (2) فراگرفته بود و امام و یاران او از همه چیز بریده و به حق پیوسته بودند. امام حسین(ع) به هنگام خروج از مدینه، با خواندن خطبه، انگیزه هرگونه قدرت طلبی و دنیا خواهی را رد كرد و بارها از تسلیم شدن در برابر قضای الهی سخن گفت: پروردگارا، من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم! در مقابل قضای تو صبر خواهم نمود! ای خدایی كه جز تو معبودی نیست! ای پناه بی پناهان.(3) خدا محوری نه تنها در گفتار و رفتار امام متبلور بود، بلكه یاران و اهل بیت او نیز معنویتگراترین انسانها بودند. حضرت زینب (س) پس از حضور در كنار جسد قطعه قطعه سید الشهدا عرضه داشت: "اللهم تَقَبَّل مِنَّا هَذا القُربان؛(4) خدایا، این قربانی را از ما بپذیر"! همچنین حضرت زینب(س) در هنگام گفتگو با ابن زیاد فرمود: مَا رَاَیتُ اِلا جَمِیلاً.(5) در زیارتنامه "هانی" میخوانیم: "بَذَلتَ نَفسَك فِی ذَاتِ اللهِ وَ مَرضَاتِهِ؛(6) ای كسی كه جان خویش را در راه رضای خدا فدا كردی". خدا محوری و معنویت یاران امام، در شب عاشورا جلوه خاصی به خود گرفت، به طوری كه صدای عبادت و نیایش و نماز شب آنان در خیمهها پیچیده بود. به گفته مورخان: "لَهُم دَوی كَدَوی النَّحل وَ هُم مَا بَینَ راكِعٍ وَ ساجِدٍ وَ قَاری لِلقُرآن.(7) خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران حضرت مهدی(عج) نیز هست. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق در جلوه نور ایزدی است. همه چیز را با جلوه او دیده و جز یاد او سخن دیگران در نظرشان بی لطف و جاذبه است. غیب را چنان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنا نوش كرده اند. ایمان خالصانه ای در سینه دارند كه شك و تردید با آن بیگانه است. (8) شوق دیدار محبوب، دلهاشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمیشناسند. این باور آنقدر با صلابت و استوار است كه مرارتها و مصیبتها، در آن خللی ایجاد نمیكند، زیرا آنان از سرچشمه توحید ناب سیراب و به وحدانیت خداوند آنچنان كه حق وحدانیت اوست اعتقاد دارند.(9) حرم دلهایشان را بتهای نفس، قدرت و ثروت نیالوده و در آن حریم امن، جز خداوند حضور ندارد. امام صادق(ع) درباره یاران مهدی(عج) فرمود: مردانی كه گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا میكنند و آرزومند كشته شدن در راه خدایند.(10) علی(ع) یاران مهدی(عج) را گنجهایی كه آكنده از معرفت خدایی اند، میداند.(11) یاران مهدی مردان عبادت و نیایش، شیران روز و نیایش گران شب هستند. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته، همواره خود را در محضر خدا میبینند و لحظه ای از یاد خدا غفلت نمیورزند.(12) بصیرت و آگاهی عمیق آنان از اهداف، موجب میشود كه در راه اطاعت از امام خویش و در احیای سنتها و مبارزه با بدعتها درنگ نكنند و در پی رسالت شرك زدایی، به همراه امام خود بت شكنی كنند و پیرایههایی كه به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته را نابود سازند. 2- بصیرت بصیرت و رشد فكری یكی دیگر از ویژگیهای مشترك یاران این دو امام است. یاران امام حسین(ع) با شناختی عمیق از حجت خدا و تمیز میان حق و باطل به امام پیوستند. جهاد و قیام آنان، مكتبی و عقیدتی و به دور از هرگونه تعصبات قومی و تحریكات دشمنان و فریبكاری جناح باطل صورت گرفت. "هلال بن نافع" شب عاشورا پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و گفت: "وَ اَنَّا عَلَی نِیاتِنا وَ بَصائِرِنا(13)؛ همانا بر انگیزهها و بینشهای خویش پایداریم". "عابس بن شبیب" نیز وقتی كه خدمت امام حسین(ع) رسید، گفت: سلام بر تو ای اباعبدالله، خدا را گواه میگیرم كه من بر آیین تو و پدرت هستم!(14) یاران امام حسین(ع) نه تنها از امام خود دست برنداشتند و به دشمن نپیوستند، بلكه یكی از افتخارات خود را دشمنشناسی بیان كردند . "بُرَیر" به هنگام گفتگو با سپاه دشمن میگوید: "الحمدُ اللهِ الذی زَادَنِی فِیكُم بَصیرَةً" سپاس خدای را كه بصیرت و شناخت مرا درباره شما فزون ساخت".(15) یاران امام زمان(عج) نیز در بصیرت و خردمندی سرآمد هستند. در فتنههایی كه زیركان در آن فرو میمانند، هوشیارانه راه میجویند و حق را از باطل میشناسند. بصیرت و آگاهی عمیق آنان از اهداف، موجب میشود كه در راه اطاعت از امام خویش و در احیای سنتها و مبارزه با بدعتها درنگ نكنند و در پی رسالت شرك زدایی، به همراه امام خود بت شكنی كنند و پیرایههایی كه به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته را نابود سازند.(16) یاران مهدی(عج) امام خود را میشناسند و به او اعتقاد دارند، اعتقادی كه در ژرف وجودشان ریشه دوانده و سراسر جانشان را فرا گرفته است. این معرفت، شناخت اجمالی نیست، بلكه معرفت به حق امام است. حق امامی كه حضرت امام صادق(ع) درباره او فرمود: یكی از برنامههای امام زمان(عج) رشد خرد جمعی است، زیرا برای تشكیل حكومت جهانی ارتقاء سطح خرد جمعی از بایستههاست. امام صادق(ع) فرمود: چون قائم ما قیام كند، دستش را بر بندگان میگذارد و عقول آنان را متمركز ساخته و اخلاقشان را به كمال میرساند. "اگر او را درك میكردم تمام عمر به خدمت او میپرداختم."(17) این در حالی است كه برخی انسانها به سبب طولانی شدن غیبت امام زمان(عج) سردرگم شده و گمراه میشوند. حضرت علی(ع) فرمودند: "تَكونُ لَهُ حِیرةٌ و غبیةٌ یُضلُّ فِیها اَقوامٌ وَ یَهتَدی فِیها آخَرون؛ به سبب غیبت مهدی سردرگمی به وجود میآید. گروهی از مردم گمراه میشوند و گروهی بر هدایت میمانند."(18) یكی از برنامههای امام زمان(عج) رشد خرد جمعی است، زیرا برای تشكیل حكومت جهانی ارتقاء سطح خرد جمعی از بایستههاست. امام صادق(ع) فرمود: چون قائم ما قیام كند، دستش را بر بندگان میگذارد و عقول آنان را متمركز ساخته و اخلاقشان را به كمال میرساند.(19) یكی از مصادیق مهم رشد خرد جمعی، بصیرت است كه نخست باید یاران حضرت از آن بهره مند باشند تا امام خود را در حاكمیت عقلانیت یاری نمایند. 3- ولایت مداری در یك سوی حادثه عاشورا مظاهر برجستهای از اطاعت و وفای به عهد میبینیم و در سوی دیگر آن، نمونههایی از عهد شكنی و بیوفایی و نقض پیمان. در كربلا، كوفیان پیمان شكن، فرزند پیامبر را به شهادت رساندند،(20) در حالی كه یاران باوفای امام، ولایتمداری خویش را به نمایش گذاشتند. با آنكه امام بیعت خویش را از یاران خود برداشت، ولی آنان وفادارانه، در صحنه ماندند و عهد خویش نشكستند. شهدای كربلا جانبازی در ركاب آن حضرت را وفای به عهد دانسته و امضای خون بر پیمان خویش میزدند.(21) "عمرو بن قرظه" خود را در برابر شمشیرها و تیرهای دشمن قرار داد تا به امام آسیبی نرسد و آن قدر جراحت برداشت كه بی تاب شد. آنگاه رو به امام كرد و پرسید: ای پسر پیامبر، آیا وفا كردم؟ امام فرمود: آری، تو در بهشت پیش روی منی و زودتر وارد بهشت میشود، سلام مرا به پیامبر(ص) برسان. (22) وقتی حبیب بن مظاهر كنار بالین مسلم بن عوسجه آمد و به او بشارت بهشت داد، وی در حال جان دادن به حبیب توصیه نمود كه دست از امام برنداشته و در راه او كشته شود. (23) به خاطر همین اطاعت و وفای به عهد یاران امام است كه در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل میخوانیم: "وَ اَشهَدُ اَنَّكَ وَفَیتَ بِعَهدِاللهِ".(24) اشاره است به عهد با خدا و جان باختن در یاری حجت خدا. در زیارت حضرت عباس بن علی(ع) نیز آمده است: "اَشهَدُ لَكَ بِالتَسلِیمِ وَ التَصدِیقِ وَ الوَفاء وَ النَصیحَةِ لِخَلَفِ النَّبی"؛(25) كه شاهد اطاعت و تسلیم و تصدیق حضرت ابوالفضل(ع) نسبت به فرزند پیامبر است. وفاداری حضرت ابوالفضل (ع) به حدی است كه آن حضرت در شب عاشورا خطاب به امام حسین(ع) میگوید: به خدا سوگند هرگز از تو جدا نمیشویم! جانمان فدای جانت! با حنجرهها و حلقومها و دستها و چهرههای خون آلود از تو حمایت میكنیم و هرگاه كشته شویم، به عهد خویش و آنچه بر عهده ماست وفا كردهایم. "فَاِذا نَحنُ قَتَلنَا بَینَ یَدَیكَ نَكونُ قَد وَفَینا لِرَبِّنا وَ قَضَینا مَا عَلَینا".(26) امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی بر بالین مسلم بن عوسجه آمد این آیه را خواند كه بیانگر وفای به عهد یاران امام است: مردانی كه بر عهد خویش با خدا صادقاند؛ برخی به عهد خویش وفا كرده و جان باختند و برخی منتظرند و عهد و پیمان را هیچ دگرگون نساختهاند.(27) یاران امام زمان(عج) نیز عاشقان مولای خود هستند و پاكبازان راه او. از وی همچون فرزندان خلف فرمان برده بهتر از بردگان گوش به فرمان، از حضرت پیروی میكنند و در انجام دستورهایش بر یكدیگر پیشی میگیرند. (28) به فرموده پیامبر(ص) آنان تلاشگر و كوشا در پیروی از اویند.(29) عشق و علاقه قلبی به مهدی، آنان را به فرمانبری وا میدارد و بسان پروانه، به دور شمع وجودش میگردند. در روایتی آمده است: سوارانی با نشان و پرچم، برای تبرك دست بر زین مركب امام میسایند و برگرد امام میچرخند. با جان و دل او را در جنگها یاری كرده و آنچه طلب كند، كفایت میكنند. (30) امام حسن عسكری(ع) در خصوص یاران مهدی (عج) فرمود: ... روزی را میبینم كه پرچمهای زرد و سفید در كنار كعبه به اهتزاز در آمده و دستها برای بیعت تو، پی در پی صف كشیده اند. دوستان با صفا، كارها را چنان به نظم و ترتیب در آورده اند كه همچون دانههای درّ گرانبها، شمع وجودت را احاطه كردهاند و دستهایشان برای بیعت با تو در كنار حجر الاسود به هم میخورد. آنان به فرمانهای دینی فروتنند، دلهایشان از كینه و دشمنی پیراسته و رخسارشان برای پذیرش حق آماده است ... . (31) عشق یاران امام زمان(عج) به حضرت به حدی است كه حتی زین اسب او را مایه بركت دانسته و به آن تبرك میحویند. امام صادق(ع) فرمود: "یَمسَحونَ بِسِرجِ الاِمامِ یَطلُبونَ بِذلِكَ البَرَكة".(32) نتیجه چنین عشقی؛ اطاعت بی چون و چرای آنان از امامشان است. یكی از مصادیق مهم رشد خرد جمعی، بصیرت است كه نخست باید یاران حضرت از آن بهره مند باشند تا امام خود را در حاكمیت عقلانیت یاری نمایند. 4-شجاعت شجاعت دیگر ویژگی مشترك یاران امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. یاران امام حسین(ع) به عشق شهادت میجنگیدند، از مرگ هراسی نداشتند و در برابر دشمن سست نمیشدند. رشادتی كه حضرت مسلم بن عقیل در كوفه از خود نشان داد، یا شجاعت و شهامنتی كه ابوالفضل العباس(ع) و حضرت قاسم و دیگران از خود به نمایش گذاشتند، بیانگر آن است كه آنان از شجاعترین انسانها بودند.(33) شجاعت آنان به گونه ای بود كه حتی یكی از سران سپاه دشمن بر سربازان خود فریاد زد: "ای بیخردان، میدانید با چه كسانی میجنگید؟ با شیران شرزه، با گروهی كه مرگ آفریناند! هیچ كدامتان به میدان آنان نروید كه كشته میشوید".(34) یكی دیگر از دشمنان، شجاعت یاران امام را اینگونه توصیف میكند: "كسانی بر ما تاختند كه پنجههاشان بر قبضه شمشیرها بود، آنان همچون شیران خشمگین بر سواران ما تاختند و آنها را در چپ و راست تار و مار كردند و خود را در كام مرگ افكندند".(35) یاران امام حسین(ع) بعد از شهادت او نیز جلوههایی از شجاعت را به نمایش گذاشتند. اهل بیت امام به رغم آنكه اسیر بودند، زانوی غم در بغل نگرفته و در برابر دشمن تسلیم نشدند. آنان به گونهای رفتار كردند كه دشمنان را خشمگین نمودند. در هنگام گفتگوی حضرت زینب(س) با ابن زیاد، ابن زیاد او را عنوان زن متكبر یاد كرد.(36) رفتار اهل بیت امام حسین(ع) ریشه در شجاعت امامشان داشت؛ زیرا آنان یاران امامی بودند كه مرگ در راه خدا را عزت میدانست(37) و شعار "أبا الموت تخوفانی" (38) سر میداد. یكی از راویان واقعه كربلا میگوید: به خدا قسم، هیچ كس را ندیدم كه فرزندان و خاندان و یارانش كشته شده و در انبوه مردم محاصره شده باشد و مانند حسین بن علی همچنان قوی دل و استوار و شجاع باشد. دشمنان او را محاصره كرده بودند، ولی او با شمشیر به آنان حمله میكرد و همه از چپ و راست فرار میكردند. شمر چون چنین دید، به سوارههای خود فرمان داد به پشتیبانی نیروهای پیاده بشتابند و امام را از هر طرف تیرباران كنند. (39) یاران مهدی(عج) نیز مردمانی دلیر و جنگاورند؛ دلهایی چون پولاد دارند، از انبوه دشمن هراسی به دل راه نمیدهند و عشق به خدا و امامشان به آنان قوت بخشیده است. شجاعتی بی مانند، آنان را به رزمگاه میكشاند. عزت نفس و بلندی منزلت، آنان را از كوه بلند پایهتر كرده و هیبتشان را در سینه ستمكاران دوچندان نموده است. قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از سنگ خارا محكمتر است. (40) امام باقر(ع) در خصوص شجاعت یاران مهدی(عج) فرمود: "لَكَاَنّی اَنظُرُ الیهم مُصعِدِین مِن نجف الكوفةِ ثلاثُ مائة وَ بِضعةُ عشر رجلا كان قُلوبُهُم زبرَ الحدید ... یَسیرُ الرعبُ اَمامَه شهراً و خلفَهُ شهراً؛(41) گویا آنان را مینگرم، سیصد و ده و اندی مرد كه بر بلندای نجف (كوفه) ایستاده اند و دلهایی چون پولاد دارند. از هر سو تا مسافت یك ماه راه، ترس بر دلهای دشمنانشان سایه افكنده است. در سواركاری و بر سر نهاده اند". (42) 5- پاسداری از دین دیگر ویژگی مشترك یاران امام حسین (ع) و امام زمان(عج) پاسداری از دین است. یاران امام حسین(ع) در اطاعت از فرمان خدا و انجام دستورات امامشان، متعبدترین مردم بودند. آنان با بذل خون خویش به پاسداری از دین و آموزههای آن پرداختند. زیرا در آن دوره دین خدا در آستانه نابودی قرار داشت. حضرت ابوالفضل (ع) در رجزی كه پس از قطع شدن دست راست خویش میخواند بر مساله حمایت از دین تاكید كرد: والله اهن قطعتموا یمینی انی أحامی ابدا عن دینی؛ (43) با آنكه دست راست مرا قطع كردید، ولی به خدا قسم هرگز از حمایت و پاسداری از دین خود دست برنخواهیم داشت. از این رو در برخی زیارات، از یاران امام حسین(ع) به عنوان انصار دین خدا یاد شده است: السلامُ علیكم أَیُها الدابون عن توحیدالله.(44) السلام علیكم یا انصارَ دین اللهِ وَ انصارَ نَبِیِّهِ. (45) یكی از مؤلفههای جامعه آرمانی امام زمان، حاكمیت دین است. در بسیاری از روایات اسلامی، از تجدد دین توسط امام زمان(عج) سخن گفته شده است. (46) یكی از معانی تجدد دین آنست كه مفاهیم دینی به گونهای تعریف و اجرا میشود كه با مفاهیم دینی پیش از ظهور همسویی ندارد. از این رو، برخی تصور میكنند كه حضرت دین جدیدی آورده است. (47) اساساً یكی از حركتهای مهم امام زمان(عج)، احیای دوباره تعالیم راستین اسلام است. امام علی(ع) فرمود: "و یُحیِی میتَ الكتابِ و السنةِ، (48) او كتاب و سنت مرده و از میان رفته را زنده میكند." برخی مردمان احیای دوباره اسلام را بر نمیتابند و به مخالفت با آن میپردازند. امام نیز با آنان میجنگد و در این راستا، یاران حضرت پشتیبان حضرت در تثبیت حاكمیت دین خدا هستند. امام علی(ع) در تعریف یاران حضرت مهدی(عج) میفرماید: "یاران او با امامشان بیعت كرده كه دست و دامنشان را پاك نگاه دارند، زبان به دشنام نگشایند، خون كسی را به ناحق نریزند، به سكونت گاه مردم هجوم نبرند، كسی را به ناحق نیازارند، بر مركبهای ممتاز سوار نشوند، لباسهای فاخر نپوسند ... در امانت خیانت نكنند، به یتیم ستم روا ندارند، راه را ناامن نكنند، پناهنده و مجروح را نكشند، فراریان را دنبال نكنند و در راه خدا به شایستگی جهاد كنند.(49) البته آنان باید چنین باشند، زیرا ایجاد حكومت اسلامی در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت صحیح اسلامی ممكن نیست. اگر كارگزاران و یاران اصلی یك حكومت، دین مدار باشند، مردم نیز حرمت دین را نگه میدارند. یاران امام حسین(ع) با شهادت خود و انجام دستورات الهی حرمت دین را حفظ كرده، از آن پاسداری نمودند و یاران امام زمان(عج) نیز با رعایت موازین و حدود الهی از دین پاسداری مینمانید. از این رو هر دو گروه از پاسدارن دین بوده در این مهم مشترك هستند. یاران امام زمان(عج) نیز عاشقان مولای خود هستند و پاكبازان راه او. از وی همچون فرزندان خلف فرمان برده بهتر از بردگان گوش به فرمان، از حضرت پیروی میكنند و در انجام دستورهایش بر یكدیگر پیشی میگیرند. به فرموده پیامبر(ص) آنان تلاشگر و كوشا در پیروی از اویند. عشق و علاقه قلبی به مهدی، آنان را به فرمانبری وا میدارد و بسان پروانه، به دور شمع وجودش میگردند 6- ایثار یكی از بارزترین ویژگیهای یاران امام حسین(ع) ایثار است. یعنی فداركاری، دیگران را بر خود مقدم داشتن و جان و مال خود را فدای چیزی برتر از خویش كردن. در كربلا ایثار و فداكاری به اوج خود میرسد. امام جان خویش را فدای دین میكند. اصحاب امام تا زنده هستند، به احترام خاندان نبوت نمیگذارند كسی از بین هاشم به میدان برود، شب عاشورا پس از آن كه امام بیعت را از آنان برمیدارد و آزادشان میگذارد تا جان خویش را نجات دهند، یكایك برخاسته اعلام فداكاری میكنند و میگویند: "زندگی پس از تو را نمیخواهیم و خود را فدای تو میكنیم". (50) هنگام نماز ظهر، برخی اصحاب، خویش را سپر تیرهای دشمن میكنند تا امام نماز بخواند.(51) عباس(ع) با لب تشنه وارد فرات میشود و به یاد لبهای تشنه حسین(ع) و اطفال در خیام، آب نمینوشد. (52) زینب(س) برای نجات جان امام سجاد(ع) خویش را به خیمه آتش گرفته میزند. در مجلس یزید نیز وقتی به كشتن امام سجاد(ع) فرمان میدهند، زینب(س) جان خویش را سپر بلا قرار میدهد و ... این صحنهها و دهها صحنه دیگر كه یكی از دیگری زیباتر است، الفبای ایثار را به آزادگان میآموزد به واسطه همین فرهنگ ایثار است كه نوجوانی چون حضرت قاسم، خطاب به امام خود میگوید: "روحی لِروحِكَ الفِداء وَ نَفسی لِنَفسِكَ الوَقا؛(53) جانم فدای جانت" در زیارت عاشورا نیز به صفت فداكاری یاران امام اشاره شده است، آنجا كه میخوانیم: "الذینَ بَذَلوا مُهَجَهم دُون الحُسَین(ع) آنان كه از جان و خون خویش در راه حسین(ع) گذشتند". از ویژگیهای بارز یاران و همراهان حضرت مهدی(عج) نیز ایثار است. آنان بخاطر یكدیگر خود را به رنج میافكنند و در بهره گیری از زیباییهای زندگی، دیگران را بر خود پیش میدارند. البته آنان باید چنین باشند، زیرا آن كس كه خود ساخته نیست نمیتواند سازندگی كند. امام باقر(ع) فرمودند: "در زمان قیام قائم، دوران رفاقت (یگانگی) فرا میرسد. مردم به سراغ مال برادران خود رفته حاجت خویش برمیگیرند و هیچ كس آنان را منع نمیكند."(54) در روایات، از یاران امام زمان(عج) علاوه بر مزامله، به رفقا نیز تعبیر شده است؛ (55) به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم و ... . دوستی آنان چنان محكم است كه گویا برادران واقعی اند و همه از یك پدر و مادرند. كَاَنَّما رَبَّاهُم أَبٌ واحدٌ وَ أُمٌّ واحدةٌ قُلوبُهُم مُجتَمِعَةٌ بِالمَحَبَّةِ وَ النَّصیحَة؛ (56) گویا یك پدر و مادر آنان را پروراندهاند، زیرا دلهای آنان از محبت و خیرخواهی به یكدیگر آكنده است. در شرایطی كه انسانها اغلب برای زنده مانده بیشتر تلاش میكنند؛ كسانی هم هستندكه برای رسیدن به درك متعالیتری از فلسفه حیات، خاضرند جان خود را فِدا كنند. از این رو، از شهادت در راه مكتب و دین خود استقبال مینمایند. به این روحیه كه همراه با رهایی از تعلقات دنیوی است، شهادت طلبی گفته میشود. 7- شهادت طلبی در شرایطی كه انسانها اغلب برای زنده مانده بیشتر تلاش میكنند؛ كسانی هم هستندكه برای رسیدن به درك متعالیتری از فلسفه حیات، خاضرند جان خود را فِدا كنند. از این رو، از شهادت در راه مكتب و دین خود استقبال مینمایند. به این روحیه كه همراه با رهایی از تعلقات دنیوی است، شهادت طلبی گفته میشود. عاشورا، جلوه شهادت طلبی یاران امام حسین(ع) بود. خود آن حضرت نیز پیشتاز و الگوی این میدان بود. امام به هنگام خروج از مكه با خواندن خطبه ای از زیبایی مرگ در راه خدا سخن گفت.(57) و از آرزومندان شهادت خواست كه با او همراه شوند. "مَن كانَ فِینا باذلاً مُهجَتَهُ موطناً عَلی لِقاءِ اللهِ نفسَهُ فَلْیَرحل مَعَنا."(58) اگر در كلمات یاران امام حسین(ع) در شب عاشورا و در مسیر كربلا دقت شود، روحیه شهادت طلبی در گفتار و رفتار آنان به وضوح دیده میشود. در شب عاشورا، آنان عشق خود را به كشته شدن در راه خدا و حمایت از فرزند پیامبر و مبارزه با ظالمان ابراز كردند: "سپاس خدای را كه با یاری كردن تو ما را گرامی داشت و با كشته شدن همراه تو ما را شرافت بخشید."(59) حتی نوجوانی چون قاسم، مرگ در راه خدا را شیرین تر از عسل دانست. (60) در همان شب، حضرت عباس(ع) در جمع بین هاشم سخن گفت و به آنان فرمود: "یاران امام غریبه اند و بار سنگین بر دوش ماست. ما باید نخستین پیشتازان شهادت باشیم تا مردم نگویند بین هاشم اصحاب را جلو انداختند و خودشان پس از كشته شدن اصحاب به میدان رفتند." بنی هاشم همه تیغ از نیام كشیدند و به عباس بن علی(ع) گفتند: "ما بر همان تصمیم و آهنگی هستیم كه تو هستی." (61) امام نیز یاران خویش را همین گونه میشناخت. لذا وقتی احساس كرد خواهرش زینب(س) اندكی ناآرام است و در پایداری یاران تردید دارد، فرمود: "به خدا قسم، آنان را آزموده و امتحان كردهایم. اینان شهادت طلبانی هستند كه به مرگ انس گرفتهاند، همانگونه كه كودك به پستان مادر مأنوس است." (62) این فرهنگ امام و یاران اوست. در یكی از نیایشهای امام در روز عاشورا میخوانیم: "خدایا، دوست دارم هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو كشته شوم و دوباره زنده گردم، به خصوص اگر در كشته شدن من نصرت دین، زنده شدن فرمان تو و حفظ ناموس شریعت تو نهفته باشد." (63) یكی از ویژگیهای یاران امام زمان(عج) نیز شهادت طلبی است. امام صادق(ع) فرمود: "آنان از ترس خدا، بیمناكند و آرزوی شهادت دارند. خواستهشان كشته شدن در راه خداست و شعارشان «یالثارات الحسین؛ ای خوانخواهان حسین(ع)» است ... !" (64) در یكی از نیایشهای امام در روز عاشورا میخوانیم: "خدایا، دوست دارم هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو كشته شوم و دوباره زنده گردم، به خصوص اگر در كشته شدن من نصرت دین، زنده شدن فرمان تو و حفظ ناموس شریعت تو نهفته باشد." 8- آزادگی و ستم ستیزی یكی از ویژگیهای یارام امام حسین(ع) آزادگی و ستم ستیزی است. آزادگی برتر از آزادی است و نوعی حریت انسانی و رهایی از قید و بندهای ذلت آور و حقارت بار است. آزادگی زمینه ستم ستیزی را فراهم مینماید، زیرا روح آزادگی با ظلم پذیری همسویی ندارد. یاران امام حسین(ع) نخست درجه آزادگی را در خود تقویت نموده و از قید و بندهای دنیا، ثروت و مقام رهایی یافتند، از این رو در برابر ظلم ایستادند و شعار آزادیخواهی سر دادند. مسلم بن عقیل پیشاهنگ آزادی و آزادی خواهی بود. وی در هنگام رویارویی با سپاه ابن زیاد این رجز را خواند: "اَقسَمتُ لا اقتل الاحرار وَ اِن رَاَیت الموتَ شیئاً نَكَرا؛ هرچند كه مرگ را چیز ناخوشایندی میبینم، ولی سوگند خوردهام كه جز با آزادگی كشته نشوم." همین رجز را عبدالله، پسر مسلم بن عقیل نیز در روز عاشورا هنگام نبرد خواند. (65) دو شهید دیگر از طایفه غفار، به نامهای عبدالله و عبدالرحمن فرزند عروه در رجزی كه در روز عاشورا خواندند مردم را به دفاع از فرزندان آزادگان و آل پیامبر فرا خواند. (66) مصادق بارز دیگری از این حرّیت و آزادگی حُر بن یزید ریاحی بود. آزادگی او سبب شد كه به خاطر دنیا و ریاست، خود را جهنمی نكند و بهشت را در سایه شهادت و ستم ستیزی خریدار شود. به هنگام شهادت وی امام حسین(ع) بالای سر او آمده خطاب به او فرمود: "همانگونه كه مادرت نام تو را حُر گذاشته است، آزاده و سعادتمندی در دنیا و آخرت".(67) اهل بیت امام حسین(ع) نیز ستم ستیزی و آزادگی خود را به رخ دشمن كشیدند. آنان با صلابت و شجاعت به بیان افتخارات خاندان پیامبر(ص) و پیشینه جنایات امویان پرداخته و آزادی و اقتدار و افتخار حسینی را به نمایش گذاشتند. همچنین هنگامیكه زینب(س) در كاخ یزید خطبه خواند، از وی به عنوان شیطان یاد كرد، (68) و او را لایق سخن گفتن ندانست و آنگونه با او سخن گفت كه گویی با كودكی خردسال سخن میگوید: "ای زاده معاویه، اگر چه شداید و فشارهای روزگار مرا در شرایطی قرار داد كه با تو سخن بگویم، اما من تو را كوچك میشمرم و بسیار سرزنش میكنم و فراوان توبیخ. چه شگفت انگیز است مردان خدا به دست لشكر شیطان كشته شوند! دستهای شما از خون ما آغشته و دهانتان از گوشت خاندان پیغمبر مملو است ... آگاه باش كه عقل تو بسیار ضعیف است و دوران زندگیت به زودی سپری میگردد." (69) همچنین هنگامیكه ابن زیاد امام سجاد (ع) را به قتل تهدید نمود، امام فرمود: "ای پسر مرجانه، آیا مرا از مرگ میترسانی؟ مگر نمیدانی ما به كشته شدن عادت كرده ایم؟ كرامت و عظمت ما این است كه شهادت در راه خدا را میپذیریم، و از آن باكی نداریم. (70) یكی از ویژگیهای یاران امام زمان(عج) نیز شهادت طلبی است. امام صادق(ع) فرمود: "آنان از ترس خدا، بیمناكند و آرزوی شهادت دارند. خواستهشان كشته شدن در راه خداست و شعارشان «یالثارات الحسین؛ ای خوانخواهان حسین(ع)» است ... !" بی تردید آزادگی و ستم ستیزی یاران و اهل بیت امام حسین(ع) ریشه در آزادگی امامشان دارد. آن امامیكه مرگ در راه حق را زینت دانست و از میان دو امر شمشیر یا ذلت، به استقبال مرگ رفت. "اَلا اِنَّ الدعی بن الدعی قَد رَكَزَنی بَین اثْنَتَین، بَینَ السلة و الذِلة وَ هَیهات مِنَا الذِّلَة". (71) یكی از خصوصیات یاران امام زمان(عج) نیز آزادگی و ستم ستیزی است. آنان نیز از قید و بندهای دنیا، ثروت و مقام رهایی یافتهاند. همین امر موجب شده است كه با ظالمان و عدالت ستیزان مبارزه نمایند. متاسفانه برخی حكومت عدالت گستر امام را برنمیتابند، جامعه آرمانی امام زمان با منافع آنان در تضاد است. از این رو در برابر حكومت امام صف كشیده و امام چارهای جز جهاد و مبارزه با آنان نخواهد داشت. بنابراین یاران امام نیز باید ستم ستیز باشند تا در برابر هرگونه هدایت گریزی و عدالت ستیزی به جهاد بپردازند. (72) امام علی(ع) در تفسیر آیه یجاهدون فی سبیل الله، (73) فرمود: "هُم اَصحابُ القائِمِ؛ آنان یاران قائم هستند." (74) یكی از برنامههای امام زمان(عج) عصیان ستیزی و عزتمندی است. "اَینَ مُبیدُ اَهلِ الفُسوقِ وَ العِصیان وَ الطُغیان"؛ كجاست بنیان كن اصحاب فسق و عصیان و طغیان. "اَینَ مُعِزُّ الاَولِیاءِ وَ مُذِلّ الاَعداء"؛ كجاست عزت بخش دوستان و خواركننده دشمنان.(75) یاران امام نیز باید عصیان ستیز بوده و امام خود را در نهادینه نمودن عزت مندی یاری نمایند. ویژگیهای یاران هر دو امام سبب شد تا آنان از سوی امام خویش مورد ستایش قرار گیرند. امام حسین(ع) از یاران خود به عنوان باوفاترین و بهترین یاران یاد كرد. (76) امام علی(ع) در وصف یاران حضرت مهدی(عج) فرمود: "پدر و مادرم فدای گروه اندكی باد كه در زمین ناشناختهاند". (77) یكی از برنامههای امام زمان(عج) عصیان ستیزی و عزتمندی است. "اَینَ مُبیدُ اَهلِ الفُسوقِ وَ العِصیان وَ الطُغیان"؛ كجاست بنیان كن اصحاب فسق و عصیان و طغیان امید آنكه ما نیز از آن قابلیت برخوردار گردیم كه مخاطب كلام امام (عج) باشیم. علیرضا انصاری ____________________________________________ 1. جواد محدثی، پیام عاشورا، ص 121. 2. سید بن طاووس، لهوف، ص 60. 3. برای تحقیق بیشتر بنگرید به: محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) ص 332. 4. حیاة الامام الحسین(ع) ج 2، ص 301. 5. بحار الانوار، ج 45، ص 116. 6. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت مسلم، ص 403 7. ابن اعثم كوفی، الفتوح، ج 5، 177. 8. مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 301. 9. یوم الخلاص؛ ص 224. 10. بحار الانوار، ج 52، ص 308. 11. ینابیع المودة، ص 449. 12. الزام الناصب، ج 2، ص 20. 13. لهوف، ص 79. 14. وقعة الطف، ص 237. 15. بحار الانوار، ج 45، ص 5. 16. مجله حوزه، ویژهنامه امام زمان، ص 301. 17. معجم احادیث الامام المهدی، ج 5، ص 284. 18. ابراهیم نعمانی، كتاب الغیبة، ص 104. 19. لطف الله صافی (آیت الله)، منتخب الاثر، ص 487. 20. بحار الانوار، ج 45، ص 5. 21. جواد محدثی، پیام عاشورا، ص 93. 22. اعیان الشیعة، ج 1، ص 605. 23. مقتل خوارزمی، ج 2، ص 15؛ لهوف ، ص 46. 24. مفاتیح الجنان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 402. 25. همان، زیارت حضرت عباس، ص 434. 26. وقعة الطف، ص 199، لهوف، ص 91. 27. احزاب/ 33: 23. 28. نعمانی، كتاب الغیبة، ص 316. 29. بحار الانوار، ج 52، ص 308. 30. همان، ج 53، ص 35. 31. بحارالانوار، ج 52، 308. 32. جواد محدثی، پیشین، ص 63. 33. خلیل كمرهای، عنصر شجاعت، ج 1، ص 20. 34. وقعة الطف، ص 224. 35. عبدالكریم هاشمینژاد، درسی كه حسین(ع) به انسانها آموخت، ص 321. 36. پیام عاشورا، ص 63 ( مرا از مرگ میترسانی؟) 37. پیام عاشورا، ص 63. 38. ارشاد مفید، چاپ كنگره شیخ مفید، ج 2، ص 111. 39. مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 303. 40. بحار الانوار، ج 52، ص 343. 41. بحار الانوار، ج 52، ص 343. 42. همان، ج 45، ص 40. 43. زیارت امام حسین(ع) و شهداء، مفاتیح الجنان، ص 448. 44. همان ، ص 440. 45. ارشاد مفید، ج 2، ص 383، بنگرید به : نعمانی، كتاب الغیبة، ص 231. 46. نعمانی، كتاب الغیبة، ص 213. 47. نهج البلاغه، خطبه 138. 48. الملاحم و الفتن، ص 149. 49. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 65. 50. بحار الانوار، ج 45، ص 21. 51. همان، ص 20. 52. موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 467. 53. اختصاص مفید، ص 24، نقل از مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 306. 54. ینابیع المودة، ص 433. 55. موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 467. 56. الزام الناصب، ج 2، ص 20. 57. مقتل الحسین مقرم، ص 193. 58. بحار الانوار، ج 44، ص 366. 59. موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 402، بحارالانوار ج 4، ص 366. 60. پیام عاشورا، ص 115، موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 402. 61. موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 407. 62. همان، ص 408. 63. معالی السبطین، ج2، ص 18. 64. مستدرك الوسایل، ج 11، ص 114. 65. بحار الانوار، ج 44، ص 352. 66. وقعة الطف، ص 234. 67. بحار الانوار، ج 45، وقعة الطف، ص 215. 68. لهوف، ص 79. 69. بحار الانوار، ج 45، ص 135. 70. دیار بكری، تاریخ الخمس، ج 2، ص 296. 71. بحار الانوار، ج 45، ص 11. 72. مجله انتظار، شماره 3، ص 81. 73. مائده/ 5: 54. 74. منتخب الاثر. ص 475. 75. مجله انتظار، شماره 3، ص 87. 76. مقتل خوارزمی، ج 1، ص 246، لهوف، ص 79. 77. معجم الاحادیث امام المهدی، ج 3، ص 101.
-
[placeholder]