«ناصرخسرو قبادیانی» شاعر بلندپایه ایران نیز در شمار جهانگردان صاحب نام دوران بعد از اسلام است که جهانگردی طولانی خود را در روز پنجشنبه ششم جممادی الاخر سال 437 هجری برابر با نیمه دوم دی ماه سال 1414 یزدگردی به نیت سفر قبله، از مرو آغاز نمود و از راه سرخس و نیشابور و بسطام و دامغان و سمنان و ری و قزوین به آذربایجان رفت و از سراب و تبریز و مرند و خوی گذشته و به شهرهای ارمنستان رسید و از آن جا به شام و بیت المقدس رفت و در نیمه ذی القعده برای ادای فریضه حج به مکه شتافت.
«ناصرخسرو قبادیانی» شاعر بلندپایه ایران نیز در شمار جهانگردان صاحب نام دوران بعد از اسلام است که جهانگردی طولانی خود را در روز پنجشنبه ششم جمادی الاخر سال 437 هجری برابر با نیمه دوم دی ماه سال 1414 یزدگردی به نیت سفر قبله، از مرو آغاز نمود و از راه سرخس و نیشابور و بسطام و دامغان و سمنان و ری و قزوین به آذربایجان رفت و از سراب و تبریز و مرند و خوی گذشته و به شهرهای ارمنستان رسید و از آن جا به شام و بیت المقدس رفت و در نیمه ذی القعده برای ادای فریضه حج به مکه شتافت. سپس عزم سیاحت مصر کرد ودر هفتم صفر سال 439 هجری به قاهره رسید. قریب سه سال در مصر بود و در ضمن آن، دو بار د یگر به زیات خانه خدا مشرف شد و بازگشت. در ذی الحجه سال 441 هجری دیگر بار از مصر بیرون آمد و چهارمین بار به م که رسید و شش ماه در حرم مجاور بود پس از ادای حج چهارم در شعبان سال 443 از راه طائف و تهامه و یمن به بصره رسید و د و ماه در آن جا اقامت کرد، سپس از آن جا به ارجان رفت و از راه اصفهان و نائین و قاین و تون و سرخس روانه بلخ شد و روز بیست و ششم جمادی الاخر سال 444 هجری برابر با 28 آبان ماه 421 یزدگردی پس از هفت سال سیاحت و مطالعه و پیمودن 13230 کیلومتر راه و روبرو شدن با دیدنی ها و مصائب بسیار، مسافرت خود را پایان داد. ناصرخسرو شرح سیاحت دور و دراز و پر از دیدنی و شنیدنی خود را در سفرنامه ای ساده و زیبا و پرکشش به زبان فارسی شیوا با نثری استوار و دلکش باز یم گوید که یکی از نمونه های زیبا و ارزنده نثر قرن پنجم هجری به شمار می آید. ناصر خسرو سیاحی است که علوم متداول زمان را به خوبی آموخته است و در خاندانی دیوانی گوشش به بسیاری تعابیر و اصطلاحات و فنون دبیری و ترسل آشناسات و خود به فضل و ادب، شهرتی گرفته است و شنیده ها و دیده ها را می تواند خوب بازگو کند و مطالب را نیک بپرورد و در قالب عبارات بریزد. ناصر خسرو با آینه خاطری چنین تابناک روی به سفر می آورد و هزاران کیلومتر را زیر پا می گذارد، آینه خاطرش هر منظره ساکن یا متموج از طبیعت و اجتماع را در ذهن منعکس می سازد و چون خود نقاش و مصوّر است، تا حدی که به نشان دادن مناظر خللی وارد نشود و تصویر، جاندار و زباندار را به چشم بینندگان درآید، به کمک ذوق سلیم و ذهن وقّاد، خطوط اصلی چهره های مشهودات و مسموعات را در خاطر رسم می کند و از راه اندیشه به کمک سرانگشتان هنرمند بر صفحه، منقوش می سازد. ناصرخسرو شیفته حقیقت است و برای یافتن حقیقت پاک در این سفر پرمشقت رنج ها برده و سختی ها کشیده ناملایم ها بر خود هموار داشته و در استقبال از خطر، خطرها کرده است. در سفرنامه او بیش از هر چیز تکاپوی این مرد سخت کوش و اندیشمند آزاده خراسانی آشکار است. او به احوال شهرها و روستاها، به وضع اجتماعی مردمان، به بود و نبودها، به آب و هوا و اقلیم و کشاورزی و محصولات و به راه ها و مسافات، به نرخ ارزاق، به چهره مردمان، به لباس، به آیین ها و آداب و رسوم و فرهنگ عامه، به کوه ها، دشت ها و درّه ها، به دکان ها و کاروانسراها، به وضع تجاری و اقتصادی، به نوع حکومت ها و بیداد فرمانروایان، به جنگ ها و ستیزها و صلح ها و معدلت ها، به ریب و ریای مردمان و پیشوایان، به زهد و تقوای عارفان و کاملان، به شوربختی ها و خوشبختی های اقوام و طوایف و مردمان گوناگون از خراسانی و پارسی و ترک و تاتار و تازی همه و همه توجه دقیق کرده است. هرجا دنا مرد یا دانشندی یا کتابخوانی و معلمی و پیشوایی یافته از هر مذهب و هر ملت، به سراغ او رفته و با او گفتگو و بحث نشسته و حقیقت و درک و فهم او را سنجیده و او را چنانچه هست دریافته است. و به هر شهر و روستا بر سر هر خراب و آبادی اعم از مسجد و کنشت و کلیسا و بتخانه و آتشکده از سر هوشمندی و کنجکاوی سرزده. مسّاحی و اندازه گیری هندسی کرده از نوع ساختمان و معماری و جنس مصالح بنّایی و ترکیب بنا و زیبایی و زشتی و نگار و تزیینات و نقش بندی و نگارگری آن بناها، از تمهیدات آبرسانی و گلخن و گرمابه و گلستان آن بنایا آن شهر، و یا آن روستا سخن های استوار و سنجیده بازگفته است. از ویرانی آثار پیشینیان افسرده شده و بر شادی و فراخی و رفاه و توجه و توسل مردمان به مدنیت و شادخواری و همکاری، ستایش ها کرده است. ناصرخسرو حکیم است و نزد او «هر گونه خرد» آدمی برتر و والاتر از همه نعمت های خداوندی است، هرجا چراغ راه او همان خرد اوست و میزان بخشش ها و قضاوت های او در احوال شهرها و جماعا ت و اقالیم و حکومت ها و پیشوایان، خرد والای او است. همان خرد والایی که جان او را در برابر این همه ناملایمات سفر هفت ساله اش استوار و محتمل و بردبار و اندیشمند و حقیقت بین ساخته است. منبع: کتاب گردشگری در قرآن و تمدن اسلامی سفرنامه ناصر خسرو (متن آسان شده ) | پژوهشهای ایرانی.دریای پارس



