هيچ‌وقت امام عزيزمان را تنها نگذاريد و حافظ قرآن و خون پاك شهيدان باشيد

شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۰
 وصيّت نامه‌ي شهيد سياوش شعباني
  زندگي‌نامه‌ي شهيد سياوش شعباني شهيد سياوش شعباني در دوّم فروردين سال 1347 در روستاي جنيد شهرستان قائم‌شهر ديده به جهان گشود و تا سال 1351 در روستاي فوق ساكن و با توجّه به موقعيّت شغلي پدرش و به اتّفاق كليه اعضاي خانواده خود به شهرستان تهران نقل‌مكان نموده‌اند و مقطع تحصيلات ابتدايي را در يكي از مدارس تهران گذراند.   شهيد سياوش شعباني در سال 1358 پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت بسيج پايگاه محل (خزانه بخارايي) تهران درآمد و فعّاليّت‌هاي سياسي، مذهبي و نظامي خود را شروع نمود. شهيد عزيز از نظر اخلاق رؤوف و حامي پا‌برهنگان بوده و نماز و روزه را سر‌لوحه زندگي خود قرار ‌داده و عاشق امام راحل بوده و فرمان ايشان را با جان و دل مي‌خريد. بزرگ‌ترين سوگند ايشان قسم به جان امام بود. شهيد سياوش شعباني به اتّفاق اعضاي خانواده‌ي خود در سال 1361 مجدداً از تهران به زادگاه اصلي خود روستاي جنيد قائم‌شهر مراجعت و ساكن شده‌اند و مقطع تحصيلات راهنمايي را در مدرسه ارمغان جنيد به پايان رسانيد و سپس جهت ارائه تحصيل در دبيرستان والفجر حاجي‌كلا قائم‌شهر ثبت‌نام نمود. شهيد سياوش شعباني ضمن علاقمندي به ادامه تحصيل به جهت حفاظت از نظام مقدّس جمهوري اسلامي و رفتن به جنگ را مقدّم‌تر از همه مي‌دانست. شهيد سياوش شعباني ضمن تحصيل در سال اوّل و دوّم و سوّم نظري سه بار متوالي به جبهه جنگ عليه صدّاميان اعزام و سر‌انجام در 12/12/1365 در كربلاي 5 ، منطقه‌ي شلمچه به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد. وصیت نامه شهید بسم الله الرحمن الرحيم بادرود فراوان به آقا امام زمان(عج) و نائب بر حقّش امام خميني ، و با سلام بر شهيدان كربلا و شهيدان جنگ تحميلي در روز چهارشنبه مورّخه‌ي 11/12/1365 در قرارگاه خود واقع در هفت‌تپّه نشسته بودم و در هر گوشه و كنار چادر قرارگاه بچّه‌هاي رزمنده زمزمه حمله شب را به زبان مي‌آورند در اين هنگام من و پسردايي عزيزم كه يك روح در دو جسم بوديم در يك گوشه‌ي چادر نشسته در اين لحظه هركدام تصميم گرفتيم چند سطري به عنوان وصيّت نامه بنويسيم.  در اين لحظه به فكر پدر و مادر عزيز و مظلوم و برادران و خواهران خوب خود افتادم و خواستم به شما خانواده عزيزم سفارش نمايم كه اگر به خواست خدا در اين حمله شهيد شدم و به دامان خانواده‌ام برنگشتم برايم گريه و زاري ننماييد و افتخار نماييد كه فرزندي تربيت كرديد كه در راه خدا و دين و شرف و ناموس شهيد شده و اگر خواستيد گريه كنيد براي مظلوميت آقا امام حسين(ع) گريه كنيد و براي طفلان مسلم ناله بزنيد و هم‌چنين براي شهيدان انقلاب ياوران امام، شهيدان بهشتي و مطهري و ديگر شهيدان انقلاب ناله بزنيد. هيچ‌وقت امام عزيزمان را تنها نگذاريد و حافظ قرآن و خون پاك شهيدان باشيد من از خانواده، بستگان، دوستان و اهالي محل خود ارادت خالصانه داشته و دارم، استدعاي عاجزانه دارم چنان‌چه از من اشتباهي سر زد به بزرگواري خود مرا عفو نماييد از برادران و خواهران خودم مي‌خواهم خطّ امام را دنبال نماييد و ايشان را تنها نگذاريد و نماز را سرلوحه‌ي خود قرار دهند، با بندگان خدا علي‌الخصوص اهل محل مهربان باشيد و سعي نماييد كسي كه مرتكب اشتباهي شده از طريق منطق هدايت نماييد.      پدر و مادر عزيزم! اگر سعادت داشتم و به شهادت رسيدم احتمال دارد جنازه‌ام به دست شما نرسد از آنجايي كه هر دوي شما يعني پدر و مادر خوبم مظلوم هستيد فكر نمي‌كنم بتوانيد طاقت بياوريد در اين هنگام بياد مظلومين كربلا باشيد و به ياد آن‌ها ناله بزنيد. سفارش بعدي من به شما اين است مكان دفن مرا در امام زاده يحيي در رديف قبر ديگر شهدا و در صورت امكان در جنب قبر پدربزرگم در نظر بگيريد چون ايشان نسبت به من علاقه‌ي فراواني داشته است.     در خاتمه چون من يك بسيجي هستم و عاشق بسيجيان و علي‌الخصوص سپاهيان عزيز و روحانيت معظّم كه به ما عزّت و شرف بخشيده‌اند از شما تقاضامندم كه نسبت به آن‌ها احترام خاصّي قائل شويد. در خاتمه ضمن دعاي خير به جان امام عزيز و رزمندگان سلحشور، سلام مرا به جوانان و نوجوانان محلّه و ورزشكاران عزيز و بسيجيان عزيز و هميشه حاضر در صحنه و مخصوصاً فاميل‌هاي مهربانم برسانيد. به اميد ديدار در كربلا   والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته با تشكر سياوش شعباني  11/12/1365   منبع:فاتحان

پربازدیدها

پربحث‌ها