عمليات والفجر 4 بود. نزديک غروب آفتاب به قصد نفوذ به خط دشمن و پدافند مختصر نان و پنيري خورديم و حرکت کرديم.

نماز در آتش
پس از دوازده ساعت راهپيمايي در ميان کوهها و شيارها و تپه ها به موضع تعيين شده رسيديم. وجب به وجب آن به طور نامنظم مين گذاري شده بود و به همين دليل تعدادي از برادران تخريبچي گردان و تيپ که پيشاپيش سايرين حرکت مي کردند به شهادت رسيدند تا توانستند جاي پايي براي عبور ما در آن آتش شديد باز کنند. قبل از روشن شدن هوا موفق به دور کردن دشمن از منطقه عملياتي شديم، اما فرصتي براي تهيه سنگر نبود. چاله هاي قبر مانند عراقيها را محراب قرار داديم و با همه وسايل به صورت نشسته در آن جنگ و گريز نماز صبح را ولو به صورت لب طلايي اقامه کرديم. الغرض در آن وانفسا و گرماگرم مبارزه هر کس بعد از تعقيب دشمن در پي دوست بود و از اين سو به آن سو جاجا مي کرد و دلهره فوت وقت نماز را داشت. منبع:فاتحان