شورای سلطنت!
یك روز پس از استعفای سید جلال الدین فارسی امام خمینی در پاریس سید جلالالدین تهرانی را به حضور پذیرفتند. از جزئیات سخنان امام خمینی در دیدار سید جلال تهرانی با ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست ولی استعفای تهرانی خشم طرفداران شاه را برانگیخت.
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

آخرین تکیه گاه
«شورای سلطنت» یكی از آخرین تكیهگاههای شاه برای جلوگیری از فروپاشی رژیم سلطنتی پس از خروج وی از كشور بود. در آن زمان اوجگیری انقلاب اسلامی كه سقوط رژیم سلطنتی را هدف قرار داده بود و همچنین عوامل فرعیتر از جمله عدم اعتماد شاه به شایستگی بختیار در حفظ رژیم سلطنتی و همچنین نگرانی وی از بروز اختلاف میان ارتش و بختیار، شاه را عمیقاً به این نتیجه رسانده بود كه متعاقب خروج او از كشور، اساس رژیم سلطنتی نیز با توجه به احساسات عمومی فروخواهد ریخت. از این رو به عنوان آخرین بارقه امید، تصمیم گرفت شورایی را به وجود آورد تا بتواند از فروپاشی نظام سلطنتی جلوگیری به عمل آورد. در حقیقت فكر تشكیل «شورای سلطنت» ناشی از نگرانی جدی شاه از انقراض سلسله شاهنشاهی بود.
اعضایی كه برای تشكیل این شورا با موافقت شاه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از:
1. شاپور بختیار نخستوزیر
2. محمد سجادی رئیس مجلس سنا
3. جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی
4. سید جلال تهرانی سناتور سابق
5. محمدعلی وارسته وزیر دارایی اسبق
6. عبدالله انتظام رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شركت ملی نفت ایران
7. علیقلی اردلان وزیر دربار شاهنشاهی
8. علیآبادی دادستان سابق
9. ارتشبد عباس قرهباغی رئیس ستاد ارتش
این اسامی در روز شنبه 23 دی 1357 نهایی شدند و در همان روز از طرف دربار شاه دعوت نامههایی برای تشكیل اولین جلسه شورای سلطنت در ساعت 4 بعد از ظهر روز یكشنبه 24 دی 1357 در كاخ نیاوران، جهت نامبردگان ارسال شد.
شورای سلطنت در حالی اولین جلسه خود را تشكیل میداد كه امام خمینی، بختیار و دولتش را كه دو هفته پیش تشكیل شده بود فاقد مشروعیت خوانده، رهبران كشورهای غربی امید خود را از آرامش ایران در صورت باقی ماندن شاه از دست داده و این ناامیدی را در گوادلوپ (14 دی) ابراز كرده بودند. بسیاری از ژنرالهای مورد اعتماد شاه از جمله اویسی، ازهاری و... از كشور گریخته بودند (14 تا 18 دی) و شورای انقلاب به فرمان امام خمینی تشكیل شده بود (22 دی)
جلسه شورای سلطنت نیز 2 روز پس از تأسیس شورای انقلاب و 2 روز قبل از فرار شاه تشكیل گردید. در فاصله پس از حضور اعضای شورای سلطنت تا زمان ورود شاه به جلسه بعضی از حضار خاطرات گذشته خود درباره خطاهای رژیم شاه در برابر اراده مردم و از جمله واكنش وی در حوادث 15 خرداد 1342 در برابر مردم و سپس سابقه استمداد دربار از سران كشور برای تلاش در جهت جلوگیری از فروپاشی نظام سلطنت را بیان میكردند. از جمله آقای محمدعلی وارسته خاطرهای را نقل كرد كه بیان آن جالب است:
«بعد از ظهر روز 16 خردادماه 1342 بود كه عدهای از رجال به دعوت تلفنی آقای علاء وزیر دربار وقت در وزارت دربار گرد آمدیم. بدواً مرحوم علاء اظهار نمود دو روز است مملكت دچار هرج و مرج شده و در شهرها ناامنی ایجاد شده و مردم تظاهراتی علیه دولت و به نفع روحانیت مینمایند. زد و خوردهای شدیدی بین مردم و نیروهای انتظامی رخ داده كه متأسفانه عدهای كشته و تعدادی هم مجروح شدهاند و این وضع نمیتواند ادامه پیدا نماید. امروز از آقایان دعوت كردهام كه نظرات شما رجال قدیمی مملكت كه مورد اعتماد مردم میباشید و سوابق طولانی در خدمت به كشور دارید را دریافت نموده و بررسی نماییم كه برای آرامش مردم چه باید كرد؟ من اظهار كردم در قدیم هر موقع كه مردم از روشها ناراضی بودند و شكایات و اعتراضات زیاد میشد و یك چنین بحرانی پیش میآمد، دولت مستعفی میگردید و رجالی مانند مؤتمنالملك و مستوفیالممالك مصدر كار میشدند و چون مردم به آنها اعتماد داشتند و میدانستند كه این اشخاص خدمتگزار مردم هستند آرام میگرفتند و با خیال راحت به سر كار خود میرفتند. لازم است در این موقع حساس هم دولت مستعفی گشته كسی سر كار بیاید كه مورد نظر مردم باشد و دولت آینده هم از روحانیت دلجویی نماید. مقتضی نبود كه اعلیحضرت به قم رفته، در میدان آن شهر اظهاراتی علیه روحانیت بنمایند. این سخنرانی اعلیحضرت موجب كدورت روحانیت شده است. لازم است ترتیبی داده شود كه از روحانیت رفع كدورت شود. گویا پس از خاتمه جلسه، سپهبد یزدانپناه یا یكی دیگر از حاضرین شرفیاب شده و اظهار نموده كه اعلیحضرتا چه نشستهاید كه در منزل خودتان علیه شما گفتگو مینمایند و دولت تعیین میكنند و شما اطلاعی ندارید. اعلیحضرت پس از اطلاع از این جریان اظهار نموده بودند كه این رجال را باید در توالت انداخته و سیفون را كشید... بعدها مرحوم علاء از وزارت دربار معزول گردید. همچنین انتظام از شركت نفت كنار گذاشته شد و من و سایرین هم مورد غضب بودیم تا به حال...»
بختیار آخرین عضو شورای سلطنت بود كه وارد جلسه شد و پس از او شاه به جمع آنان پیوست. شاه در ابتدای سخن به فلسفه تشكیل شورای سلطنت به عنوان حافظ نظام در غیاب خودش اشاره كرد و سپس از رؤسای مجلسین شورا و سنا خواست تا كار رأی اعتماد به كابینه بختیار به سرعت انجام پذیرد. در این رابطه سجادی رئیس سنا تصریح كرد كه فردا 25 دی رأی اعتماد به كابینه داده خواهد شد و جواد سعید رئیس مجلس شورا نیز پس فردا 26 دی را برای رأی اعتماد تعیین كرد. سپس شاه گفت پس از كسب خبر رأی اعتماد مجلسین به دولت، سفر خود را آغاز خواهد كرد.
تهرانی متولد دوران قاجار بود
در این جلسه سید جلالالدین تهرانی به اتفاق آراء به ریاست شورای سلطنت و محمدعلی وارسته به نیابت شورا تعیین گردیدند.
تهرانی كه در 1275 در دوران قاجار متولد شده بود، تا این تاریخ صاحب مشاغل وزارت، سفارت، سناتوری، استانداری و نایبالتولیت آستان قدس رضوی بوده و از بقیه اعضای شورای سلطنت مسنتر بود.
در پایان این جلسه كه به منزله اعلام رسمی موجودیت شورای سلطنت بود، ارتشبد قرهباغی رئیس ستاد ارتش اعلام كرد در جلسه مزبور، قرار نشد سید جلال تهرانی از طرف شورا جهت ملاقات با آیتالله خمینی به پاریس برود. تا اینكه بعداً نخستوزیر گفت «آقای سید جلال تهرانی به علت سابقه دوستی با آیتالله خمینی، با عنوان رئیس شورای سلطنت برای ملاقات با ایشان به پاریس مسافرت خواهد كرد.»
روز 25 دی یعنی فردای روزی كه جلسه رسمیت یافتن شورای سلطنت در نیاوران تشكیل شده بود امام خمینی در اعلامیهای این شورا را غیرقانونی خواندند. امام در این اعلامیه كه در آستانه اربعین سالار شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) و با هدف تشویق مردم برای شركت در راهپیمایی این روز صادر كردند، فرمودند:
«به كسانی كه در شورای سلطنتی غیرقانونی به عنوان عضویت داخل شدهاند اخطار میكنم كه این عمل، غیرقانونی و دخالت آنان در مقدرات كشور جرم است. بیدرنگ از این شورا كنارهگیری كنند، و در صورت تخلف مسئول پیشامدها هستند.»
روز 26 دی همزمان با فرار شاه از كشور، امام خمینی با انتشار اعلامیهای بر لزوم برانداختن رژیم شاهنشاهی و استقرار حكومت جمهوری اسلامی تأكید كردند.
روز 27 دی تعداد 12 نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی از سمت خود استعفا كردند. فردای این روز تعداد نمایندگان مستعفی مجلس به 20 نفر رسید و امام خمینی بر لزوم استعفای وزیران كابینه تأكید كردند. در همین روز (28 دی) سید جلال تهرانی طی مأموریتی از جانب شاپور بختیار و به عنوان «رئیس شورای سلطنت» رهسپار پاریس شد تا پیرامون اوضاع و احوال ایران و برنامههای آتی شورای سلطنت با امام خمینی ملاقات كند. همزمان با این سفر كارتر رئیسجمهور آمریكا ضمن اعلام حمایت رسمی كاخ سفید از بختیار، از امام خمینی خواست به بختیار فرصت موفقیت دهد. بختیار نیز تهدید كرد كه در صورت كنار رفتن من ارتش كودتا میكند.
روز 29 دی در پایان راهپیمایی تاریخی و باشكوه اربعین حسینی، قطعنامهای قرائت شد كه در آن بر لزوم غیرقانونی شناختن سلطنت، خلع شاه، بركناری دولت بختیار، استعفای وكلای مجلسین و اعضای شورای سلطنت و برقراری نظام جمهوری اسلامی تأكید شده بود. امام خمینی این راهپیمایی و همچنین دو راهپیمایی تاسوعا و عاشورای حسینی را كه در روزهای 19 و 20 آذر 1357 برگزار شد به مثابه همه پرسی در مورد تشكیل جمهوری اسلامی قلمداد كردند.
در روز 30 دی سید جلال تهرانی در پاریس رسماً تقاضای ملاقات با امام خمینی نمود. امام دو شرط برای ملاقات با سید جلال تهرانی قائل شدند:
1. استعفا كردن از شورای سلطنت
2. غیرقانونی اعلام كردن شورای سلطنت
سید جلال تهرانی با یك روز تأخیر تسلیم شرایط امام شد. وی روز اول بهمن 1357 استعفانامه خود را به این شرح در پاریس انتشار داد:
یكشنبه اول بهمن ماه 1357 هجری شمسی مطابق با 22 شهر صفرالمظفر 1399 هجری قمری- قبول ریاست شورای سلطنت ایران از طرف اینجانب فقط برای حفظ مصالح مملكت و امكان تأمین آرامش احتمالی آن بود. ولی شورای سلطنت به سبب مسافرت اینجانب به پاریس كه برای نیل به هدف اصلی بود تشكیل نگردید. در این فاصله اوضاع داخلی ایران سریعاً تغییر یافت به طوری كه برای احترام به افكار عمومی با توجه به فتوای حضرت آیتالله العظمی خمینی دامت بركاته مبنی بر غیرقانونی بودن آن شورا آن را غیرقانونی دانسته كنارهگیری كردیم. از خداوند و اجداد طاهرین و ارواح مقدسه اولیاء اسلامی مسئلت دارم كه مملكت و ملت مسلمان ایران را در ظل عنایات حضرت امام عصر عجلالله تعالی فرجه از هر گزندی مصون داشته و استقلال وطن عزیز ما را محفوظ فرمایند.
محمد الحسینی سید جلالالدین تهرانی
یك روز پس از این استعفا، امام خمینی در پاریس سید جلالالدین تهرانی را به حضور پذیرفتند.
از جزئیات سخنان امام خمینی در دیدار سید جلال تهرانی با ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست ولی استعفای تهرانی خشم طرفداران شاه را برانگیخت. علی امینی نخستوزیر اسبق مینویسد:
«سید جلال وقتی كه آمد به پاریس، خمینی هم پاریس بود. من هم پاریس بودم. به او تلفن كردم كه آقا تو كه رفتی پیش آقای خمینی، برای چی استعفا دادی؟ گفت [والا هیچی] باور كنید از آن روز هرچه كه آمدند و به من گفتند كه به او تلفن كنم، گفتم من به او تلفن هم نمیكنم. مرد حسابی با آن قد دراز و با آن سابقه، شاه میفرستد كه او را بیاورید. خوب تو میروی استعفای چی را بكنی؟ كه چی بگیری از خمینی؟»
عباس قرهباغی رئیس ستاد ارتش نیز میگوید «خبر استعفای جلال تهرانی را من از بختیار شنیدم... او هم موافق این استعفا بود ... اختلاف ما با بختیار از همانجا شروع شد كه ایشان با یك وضع خاصی خودش را با وجود شورای سلطنت فعال مایشاء میدانست در صورتی كه شورا وجود داشت و ایشان آنجا در حقیقت شكست خورد...»
در واكنش به اظهارات مخالفین، سید جلالالدین تهرانی مخالفان استعفای خود را «جاهل» خواند. وی این اظهارات را در پایان دومین ملاقات خود با امام خمینی كه روز چهارم بهمن 1357 صورت گرفت اعلام كرد.
تهرانی پس از دو بار ملاقات با امام خمینی و با اطمینان از عدم امكان موفقیت رژیم سلطنتی در برابر اراده مردم، دیگر به تهران بازنگشت و به جنوب فرانسه رفت و به كار علمی مورد علاقه خود یعنی مطالعه در تاریخچه نجوم پرداخت.
او در 1366 در 91 سالگی در فرانسه درگذشت.
با استعفای سید جلال تهرانی، عمر شورایی كه یك هفته پیش از آن در حضور شاه شكل گرفته بود خاتمه یافت و تا بازگشت امام به تهران – 12 بهمن 57 – یكی دو جلسه بعدی شورا بدون سید جلال تشكیل شد ولی عملاً به دلیل اختلاف اعضا راه به جایی نبرد.منبع:موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی